مصطفي باتقوا*
*حسابدار رسمي و حسابدارمستقل
bataghvaiacpa@yahoo.com
بخش اول
مقدمه
الف) براساس بند ب قسمت 78 قانون بودجه سال 1390، براي مازاد تجديد ارزيابي معافيت مالياتي مصوب شد. آييننامه اجرايي مصوب هيات وزيران در 27/9/1390 در 12 ماده و .. ابلاغ شد.
دو سمينار در اتاق بازرگاني در همين سال برگزار شد. اينجانب به مديران مالي 100 شركت معظم رسما اعلام كردم كه اين غيرعادي است و هر گز دست به چنين كاري نزنند.
در 27/12/1390 ماده 11 آييننامه يادشده با توجه به پيشبيني شرط و شروط فراقانوني، توسط مجلس ملغي الاثر اعلام شد. متاسفانه تجديد ارزيابيها انجام شد و... . زمزمههايي شنيده ميشد كه بسياري از شركتها بعضي از بندهاي آييننامه را اجرا نكرده اند و در نتيجه هراس از اين داشتند كه مازادشان مشمول ماليات خواهد شد.... اينجانب در مقالهاي تحت عنوان «خودكردهرا تدبير نيست» در همين روزنامه به تاريخ 12/4/1392، بيان داشتم كه ... . سرانجام با تحقيقات انجام شده و اطلاعات واصله مشخص شد برگهاي تشخيص و قطعي با ارقام 3 ميليارد تومان، 19 ميليارد تومان و حتي يك مورد 200 ميليارد تومان و در مواردي نيز بيشتر ابلاغ شده است. (البته 6 در هزار حق تمبر ارقام بالا نيز به ترتيب 18، 114 و 1200 ميليون تومان خواهد شد كه پس از پرداخت بايد روي 4 در هزار آن نيز به علت برگشت شدن، 25درصد ماليات عملكرد بدهند) مودياني كه من ميشناسم از كانالهاي مختلف عمل كردهاند اعم از شورايعالي مالياتي و ديوان عدالت و ... ولي هيچكدام تا به حال نتيجه نداده است.
ب) مبحث اصلي در حسابداري درآمد عملياتي بيشتر معطوف به تعيين زمان شناخت درآمد عملياتي است. درآمد عملياتي زماني شناسايي ميشود كه شواهد كافي مبني بر وقوع يك جريان آتي ورود منافع اقتصادي وجود داشته باشد(يعني جريان منافع اقتصادي مرتبط با درآمد عملياتي به درون واحد تجاري محتمل باشد)
بحث اصلي
الف) براساس قانون مالياتهاي مستقيم، ماليات از روي درآمد (يا همان درآمد تحقق يافته) شناسايي ميشود. بر اساس ماده 94 ق.م.م آمده است:
درآمد مشمول ماليات عبارت است از: «كل فروش كالا و خدمات به اضافه ساير درآمدهاي آنان كه مشمول ماليات فصول ديگر شناخته نشده.
ب) همگان معتقديم كه درآمدهايي كه از سوي شركتها ابراز ميشود و درآمدي كه توسط ادارات مالياتي مبناي شمول ماليات قرار ميگيرد درآمد تحقق يافته است وگرنه براي درآمدهاي تحقق نيافته ميتوان هر چيزي را تصور كرده و به درآمدها اضافه كرد و از آن ماليات گرفت. مثلا درآمدهاي فروش كه در يك شركت ظرف 20سال آينده محقق خواهد شد!
ج) مودي مالياتي، تكليف قانوني خود ميداند در قبال ورود جريانهاي نقد (درآمدهاي حاصله)، درصدي نيز جريانهاي نقدي خروجي (ماليات عملكرد پرداختي) داشته باشد. بديهي است براي مودي كه يك درآمدي (مثل درآمدهاي تحقق نيافته از جمله پيش دريافتها، بهرههاي معوق سنوات آتي و ...) كه جريانهاي نقدي نداشته باشد هيچ تكليفي به پرداخت ماليات براي خود متصور نيست.