نقش مهم خصوصیها در توسعه و پیشرفت صنعت پتروشیمی
به گزارشبورسنیوز، صنعت پتروشیمی بر اساس برنامه تدوینشده خود، حرکت روبهجلوی خوبی را تجربه کرده که البته این حرکت در مقاطعی به دلیل بعضی تصمیمها دچار خلل، توقف و یا تأخیر نیز شد بهطور مثال بحث خصوصیسازی و تحریمها اما؛ وقتی به کلیت عملکرد نگاهی انداخته میشود، درمییابیم که حرکت در مسیر روبهجلو بوده است.
تشکیل هلدینگهایی همانند خلیجفارس که توانستند نقش کمرنگ شده شرکت ملی صنایع پتروشیمی را در قالب توسعه پتروشیمی بهخوبی ایفا کنند یکی از اتفاقهای خوب و مهم صنعت پتروشیمی است.
بر همین اساس، ظرفیت تولید افزایش پیدا کرد و طرحهای پیشبینیشده برای توسعه، هرچند با حرکت کند، اما ادامه پیدا کردند؛ طرحهایی مثل کارون یا خط لوله اتیلن مراحل پیشرفت خوبی داشت، در رتبههای جهانی توانستیم به مقام دوم خاورمیانه و سی و چهارم جهان دستیابیم.
اینها نشان میدهد که حرکت، حرکت رو به رشد و خوبی بوده است. در کنارش به خاطر شرایط تحریم، خوداتکایی و اعتماد به متخصصین داخلی را داشتیم و توانستیم صنایع داخلی را هم رشد دهیم و آنها را هم توانمند سازیم.
در این میان وابستگی به خارجیها، همیشه بوده و همچنان نیز وجود دارد. زیرا یکسری تجهیزات هستند که تحت برند شرکتهای معتبر تولید و عرضه میشوند و همچنین ما هنوز به آن قابلیت نرسیدهایم که یکسری تخصصها و فرآیندهای کاملکننده تولید را بومیسازی کنیم. البته یادمان نرود که در هیچ کجای دنیا همه این تخصصها با یکدیگر وجود ندارند و حتماً صنعت به تعاملات جهانی نیاز دارد که ما همیشه برای این تجهیزات وابستگی داشتهایم.
استفاده از ظرفیت سواحل مکران برای توسعه صنعت پتروشیمی و بالعکس جزو طرحهای جدید است که باید زیرساختهای آن نیز آماده شود.
معتقدم به دو دلیل شرایط سخت است: اول اینکه زیرساختهای این منطقه نسبت به ماهشهر و پارس جنوبی یا عسلویه کمتر توسعه پیداکرده و دوم خط لوله گازی که میخواهد به آنجا برسد.
در مورد الگوی رفتاری بین صنایع بالادستی و پاییندستی در پتروشیمی باید به این مهم توجه کرد که ما دفتری برای صنایع پاییندستی داریم که نیاز داخل را دریافت و اعلام میکند. همیشه اولویت ما تأمین نیاز داخل بود یعنی بهطور مثال اگر نیاز داخل در مورد کود شیمیایی تأمین نمیشد ما اجازه صادرات این محصول را نداشتیم و وقتی مازاد تولید داشتیم، اجازه صادرات صادر میشد.
متأسفانه بعضی از کارخانههای پتروشیمی دچار مشکل هستند و صنایع پاییندستی مشکلدارند مثلاً پتروشیمی خوزستان شرایط زیانآوری دارد و ما اگر واقعاً بتوان صنایع بالادستی و پاییندستی را با یکدیگر شریک کرد یعنی بهطور مثال پتروشیمی خوزستان را باکسانی که چراغ ماشین یا فایبرگلاس تولید میکنند، جوینت و در سود یکدیگر شریک شوند، صنایع پاییندست که تأمینکننده قطعات هستند به لحاظ تأمین مواد اولیه دیگر دغدغهای نخواهند داشت و شرکتهای تولیدی سود بیشتری خواهند کرد.
این تعامل میتواند از گره کار کندی تولید، تأمین و کندی نقدینگی کم کند. تا به امروز شاهد چنین رفتاری در صنعت پتروشیمی نبودیم اما عقیده دارم که اگر این شراکت ایجاد شود در شرایط تحریم میتواند یک راهکار جدید و مناسب باشد.
در موضوع آزادسازی نرخ برخی محصولات پتروشیمی و سود و زیان آن باید بگویم که وقتی ما خوراک را بر اساس فوب خلیجفارس منهای 5 درصد تهیه میکنیم، عملاً داریم از بازار آزاد خرید خود را انجام میدهیم. بنابراین باید از آنطرف بتوانیم محصول را آزاد هم بفروشیم. البته عقیده دارم که اگر آزادسازی در بحث صادرات رخ دهد، کمک شایان توجهی میکند اما؛ در بخش داخلی همهچیز از طریق بورسکالا فروخته میشود و بورس است که تعیینکننده قیمت بین تولیدکننده و مصرفکننده است.
بر همین اساس، قیمتها برای صادرات میتواند آزاد باشد اما؛ برای داخل به نظر من الگویی که فقط از طریق بورسکالا داریم مناسب است و اگر بورس کالا را حذف کنیم، بالانس قیمتها به هم میخورد.
شرایط قیمتگذاری خوراک پتروشیمی، در سالهای اخیر نسبت به 40 سال گذشته منطقیتر بوده زیرا بحث رانت، خوراک ارزان و فروش گران همیشه مطرح بوده و الآن تصمیمی که دولت و مجلس به آن رسیده و این را بهصورت قانون گذاشته است همان قیمت فوب خلیجفارس منهای 5 درصد است که خوشبختانه وزارت نفت و صنعت پتروشیمی تا امروز از این قانون تبعیت کردهاند.
خوشبختانه به این قانون خوب عمل و اجرا شده البته ممکن است شرکتها حاشیه سودشان کمتر شود اما از آنطرف باید تلاش کنند در بحث تولید باارزش افزوده بالاتر، کاهش هدرروی انرژی و راهکارهای جدید سودآوریشان را افزایش دهند و فقط تکیهشان به خوراک ارزان و دولتی نباشد.
در آخر در مورد چشمانداز صنعت پتروشیمی در 1404 نیز باید عرض کنم که شرایط کمی بههمریخته است.
از طرف دیگر باید اشاره داشت که شرکت ملی صنایع پتروشیمی در جایگاه حاکمیتی خودش باید تلاش بیشتری کند. نقشهای مدیریتی این شرکت باید طوری رقم بخورد که تسهیلکننده ارتباط با منابع تأمین مالی باشد.
در حال حاضر بخش خصوصی ما جلودار تولید و توسعه است. بخشخصوصی دچار انواع مشکلات ازجمله نقدینگی و مالی و بسیاری از قوانین دستوپا گیر شده و وقتی اینها را کنار قرار داده دچار یک گمگشتگی میشویم.
اگر این بخش توسعه را برای بخشخصوصی گذاشتیم باید بخشهای دولتی ما که نقش حاکمیتی دارند مثل وزارت نفت به تسهیل قوانین کمک کنند تا تولید و توسعه فراهم شود. در حال حاضر طبق قانون مجلس شرکت ملی صنایع پتروشیمی نمیتواند در طرحها شرکت کند اما؛ میتواند تسهیلاتی را برای شرکتهای خصوصی فراهم کرده تا آنها بتوانند وام بگیرند و کارشان را ادامه دهند. این تعاملها باید روشن و مشخص شود که هرکسی چهکاری باید انجام دهد.
* یادداشت از عبدالرسول دشتی کارشناس حوزه پتروشیمی