مجید قاسمی فيضآبادي
تنشهای منطقهای طی دو دهه گذشته که حاصل تنازعات قدرتهای بزرگ و مدعیان نوظهور منطقهای است، بازارهای سرمایه ایران را تحت نوسانات متعددي قرار داده ولی هیچگاه نتوانسته است بازدهی و روند سیستمی پایدار بازار سرمایه ایران را متوقف كند.
در حالیکه بورس تهران همچنان تحت تاثیر نگرانیها از تنشهای سوریه، روند نزولی منحصر به فردی را طی میکند، سایر بورسهای منطقه و بینالملل، روند مثبت و افزایشی را دنبال میکنند. سرمایهگذاران در حالی به فروش سهمهای خود در قیمتهای فعلی اصرار میورزند که حتی خبرهای خوشی که از بهبود فضای کسب و کار به گوش میرسد و به صورت رسمی نیز اعلام ميشود برای آنان کاملا بیاهمیت شده است. خبرهای مثبتی همچون محول کردن پرونده هستهای ایران به وزارت خارجه که با واکنشهای مثبت طرفهای غربی نیز روبهرو شده، لغو تحریمهای برخی از شرکتها و موسسات مالی ایرانی از سوی دادگاه عمومی اتحادیه اروپا، دستور ویژه ريیسجمهور برای تامین نقدینگی واحدهای تولیدی و احتمال حذف ممنوعیت صادراتی برخی محصولات پتروشیمی. این رویکرد سهامداران در بورس تهران، پدیده جدیدی نیست و در ادبیات مالی تحت عنوان «بیشواکنشی» یا «کم واکنشی» شناخته میشود و در اغلب بازارهای مالی در دورههای زمانی مختلف مشاهده شده است. اما باید اذعان کرد که شدت آن در بورس تهران کاملا منحصر به فرد است. در ادامه مفهوم بیشواکنشی توضیح داده شده و پس از آن بازدهی بورس تهران پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 و جنگ عراق در سال 2003 ارائه ميشود.
بیش واکنشی
یکی از مفروضات بازار کارآی سرمایه این است که سرمایه گذاران به طور منطقی نسبت به اطلاعات جدید واکنش نشان میدهند. اما شواهد بسیار زیادی وجود دارد که سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات جدید واکنش بیش از اندازه نشان میدهند. در واقع سرمایهگذاران تمایل دارند اهمیت بیشتری برای اطلاعات و رویدادهای جدید قائل شوند. هر اندازه درجه کارآیی بازار کمتر باشد، شدت بیشواکنشی مشهودتر خواهد بود. برای مثال در بورس اوراق بهادار تهران به دلیل نبود ابزارهای پوشش ریسک (اختیار معامله یا فیوچرز) در مواجهه با ریسکهای سیستماتیک و انتظارات منفی که بر کل بازار حکمفرما ميشود، سرمایهگذاران تنها با موقعیت فروش سهام مواجه هستند که سیل عرضهها منجر به ایجاد صفهای فروش سنگین شده و بار منفی ایجاد شده در اثر یک رویداد تشدید ميشود. در این حالت ریسک نقدشوندگی سهام نیز به وضعیت ناخوشایند موجود اضافه ميشود.
همانطور که از شکل يك قابل ملاحظه است در یک بازار ناکارآ، سرمایهگذاران به اخبار بد و منفی واکنش بیشاز اندازه نشان میدهند و این امر منجر به سقوط قیمت سهم و کمتر شدن قیمت از ارزش ذاتی ميشود (خط نقطه چین) که پس از مدتی سرمایهگذاران متوجه این اشتباه خود شده و قیمت سهم با روندی صعودی به سوی ارزش ذاتی خود باز میگردد.
بورس تهران پس از حملات 11 سپتامبر و جنگ افغانستان
در پی سلسله حملات انتحاری که در 11 سپتامبر 2001 برابر با 20 شهریور 1380 توسط گروه القاعده در خاک ایالات متحده صورت گرفت، بازارهای مالی در سرتاسر جهان با ریزش شدید مواجه و بورس نیویورک در همان روز تعطیل شد. در روزهای طی شده پس از حادثه 11 سپتامبر 2011 و حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی، داوجونز طی دو ماه سقوط 1400 واحدی را متحمل شد.
بورس تهران نیز در حالی که از ابتدای سال 1380 تا 20 شهریور 1380 بازدهی 14 درصدی را نصیب سرمایهگذاران کرده بود (افزایش شاخص کل از 3010 به 3426 ) در پی حملات یازده سپتامبر
شروع به کاهش کرد و از آنجا که از همان ساعات اولیه حادثه مقامات آمریکایی القاعده و رهبر آن را مسوول حملات معرفی کردند، زمزمه حمله آمریکا به افغانستان روند نزولی بورس تهران را شدت بخشید.
به فاصله 25 روز پس از حملات 11 سپتامبر و در تاریخ 15 مهرماه، حمله آمریکا به افغانستان آغاز شد. همان طور که از شكل 2 قابل ملاحظه است، شاخص بورس تهران از زمان حملات 11 سپتامبر تا شروع جنگ افغانستان حدود 4 درصد کاهش را تجربه کرد و تنها تا سه روز پس از آغاز جنگ همچنان رو به نزول بود و از روز چهارم به مدار صعود بازگشت. در واقع از زمان حملات 11 سپتامبر تا سه روز پس از آغاز جنگ افغانستان روند بورس نزولی بوده و شاخص کل معادل 6درصد کاهش یافت (طی 21 روز کاری). پس از این دوره نزولی و افت بازار، روند صعودی بازار آغاز شد و تنها 17 روز کاری طول کشید تا شاخص رقم خود را در روز قبل از حملات 11 سپتامبر پس گیرد. بازدهی بورس یک ماه پس از پایان روند نزولی، معادل 7 درصد شد.
همانگونه که از شكل 3 قابل ملاحظه است، تنها 3 روز برای سهامداران بورس تهران کافی بود تا از نگرانیها پیرامون حمله نظامی آمریکا به همسایه شرقی رهایی یابند و بازار بار ديگر به روند صعودی خود بازگردد.
بازدهی بازار بورس طی این دوره معادل 7/16 درصد بوده که حتی بیشاز دوره زمانی مشابه قبل از حمله آمریکا به افغانستان بوده است. یعنی حدودا در یک دوره شش ماهه پس از آغاز جنگ، بازدهی بازار حدود 17 درصد بوده است. در شكل 4 بازدهی بازار سرمایه در افقهای زمانی مختلف پس از حمله آمریکا به افغانستان قابل ملاحظه است.
بورس تهران پس از حمله آمریکا به عراق
جنگ عراق (که با نامهای اشغال عراق و عملیات آزادسازی عراق نیز شناخته میشود) در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ (28 اسفند ماه 1381) با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و بریتانیا به عراق آغاز شد. از آنجاکه خبر مربوط به حمله به عراق از ماهها قبل از شروع جنگ منتشر شده بود، تعیین این موضوع که دقیقا از چه تاریخی بورس تهران در این مورد واکنش نشان داده، دشوار است. اما بررسی خبرهای رسانهها در آن زمان حاکی از قطعی شدن حمله حدود دو ماه قبل از شروع رسمی جنگ بوده است.
بورس تهران نیز احتمالا در واکنش به همین اخبار از اوایل بهمن افت خود را آغاز کرد و شاخص کل از 5296 واحد در پنجم بهمن ماه 1381 به 5062 واحد در 28 اسفندماه (روز آغاز حمله) رسیده است (5/4 درصدکاهش).
پس از شروع سال جدید و از اولین روز کاری سال جدید یعنی 5 فروردین ماه سال 1382 (7 روز پس از آغاز حمله)، بورس تهران به مدار رشد بازگشته وطی کمتر از دو هفته کاری شاخص قله 5296 واحدی خود را پس میگیرد و پس از آن نیز به روند مثبت خود ادامه میدهد.
بازدهی بورس تهران طی یک دوره سه ماهه پس از آغاز جنگ 35 درصد بوده است. در شكل 7 بازدهی بازار سرمایه در دورههای مختلف زمانی پس از آغاز حمله آمریکا به عراق قابل ملاحظه است.
نتیجهگیری
بورس ایران در مقابل تضییقات حاصل از تنشهای منطقهای واکسینه شده است، همانگونه که از مطالب بالا مشخص است، واکنش بورس تهران در مقابل جنگهای منطقهای از یک الگوی معین پیروی میکند به این ترتیب که از زمان انتشار خبر درگیری نظامی تا زمان وقوع عملیات نظامی، روند بورس نزولی ميشود (در بیشترین حالت حدود 5 درصد افول) که بيشتر ناشی از
بیشواکنشی سهامداران در مقابل آثار منفی جنگ بر کشور و اقتصاد داخلی است، اما اندکی پس از وقوع حمله نظامی، بورس تهران حرکت سیستمی و پایدار خود را برای دستیابی به رکوردهای جدید دنبال میکند و بازدهی ایجاد شده برای سهامداران پس از درگیری نظامی در افقهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت چشمگیر و قابل ملاحظه است.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه
نظرسنجی
نظر شما درباره نحوه واگذاری سهام دو تیم استقلال و پرسپولیس چیست؟