پتروشیمی در مسیری هموار برای صادرات/ کمبودها با تولید جبران شود نه واردات
به گزارش بورس نیوز، در 9 ماهه سال 1397 ،میزان صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام ، نفت کوره و نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی)، بالغ بر 86940 هزار تن ت به ارزش 33358 میلیون دلار بوده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، کاهش 2.01 درصدی در وزن و افزایشی 5.40 درصد در ارزش دلاری داشته است. همچنین میزان واردات کشور در این مدت، با کاهشی 13.27 درصدی در وزن و 15.90 درصد در ارزش دلاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، به ارقام 23781 هزار تن و 32620 میلیون دلار رسیده است.
ایجاد اشتغال، خلق ارزش افزوده و رسیدن به رشد اقتصادی و پایدار فقط هنگامی ممکن میشود که بنگاههای اقتصادی کالاهای خود را به بازارهای جهانی صادر کنند. اما صادرات با چند چالش جدی مواجه است. چالش بازگشت ارز حاصل از صادرات؛ بالا بودن کرایههای حمل؛ مشکلات گمرکی؛ مقررات مالیاتی؛ نرخ تامین مالی بالای بنگاههای تولیدی؛ و تحریمها از جمله مهمترین موانع توسعه صادرات محسوب میشوند.
صادرات پیش از آن که بخواهد به سود صادرکننده باشد بیشتر برای کشور مزیت دارد. اقتصاددانان افزایش صادرات را موجب فرصتهای جدید شغلی، رونق رشد اقتصادی، ایجاد درآمد مالیاتی و بهبود تراز پرداخت میدانند. میتوان از افزایش نقدینگی به عنوان مهمترین فایده صادرات برای شخص صادرکننده نام برد.
همین صادرات میتواند به افزایش درآمد حاصل از فروش کمک کرده، در بازارهای فروش شرکت تولیدی تنوع ایجاد کرده، آسیبهای ناشی از کاهش تقاضا در بازار داخلی را کاهش داده، چرخه عمر محصولات را طولانی کرده، ظرفیتهای خالی تولید را به کار گرفته، هزینههای تولید را کاهش داده و نهایت قیمتها را پایین میآورد.
در همین راستا گفتوگویی با مجید اثنی عشری، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران روند صادرات و واردات 4دهه اخیر را زیر ذرهبین گذاشت.
وضعیت صادرات و واردات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در 40 سال گذشته، شاخههای جدید در بحث صادرات برای ما باز شده به طور مثال در زمینه محصولات پتروشیمیها؛ به تبع آن در واردات هم اتفاقاتی رخ داده و به طور مثال واردات کالاهای تجملاتی شدت گرفته است؛ در این سالها، تواناییهای کشور در زمینه تولید و عرضه کالا افزایش پیدا کرده که قسمتی از آن صادر شده است.
در مقابل در انجام برخی از کارها هم ضعف داشتیم، به طور مثال در تولید برق و تجهیزات الکترونیکی مصرف در این سالها رشد چشمگیری داشته و با توجه به خلا و ضعف در این حوزه، نیاز کشور از طریق واردات انجام میشود. طرحها در حوزه تجهیزات برقی و الکترونیکی مانند گوشی تلفن همراه، طرحهایی کوچک و ابتدایی و در حد مونتاژ هستند و بخش عمده محصولات، وارداتی است.
در ۴ دهه اخیر در همه زمینهها هم از نظر وزنی و هم ارزش پولی رشد کرده ایم که البته قسمتی از این هم به رشد جمعیت بر میگردد. در فرآیند کنونی نمی توان گفت صادرات برتر است و یا واردات. همان طور که گفتم ما در هر مساله هم تواناییها و نقاط قوت و هم ناتوانیها و نقاط ضعف داریم. برای مثال میتوان به برخی برندها که قبلا سهم قابل توجهی از بازارهای صادراتی کشورها همسایه داشتند و دیگر سهمی در صادرات ندارند اشاره کرد. به طور مثال برخی صنایع لوازم خانگی و یا کفش ملی که آن موقع صادرات داشته و دیگر ندارند. در مقابل پتروشیمی را در گذشته نداشتیم و در حال حاضر بخش زیادی از صادرات کشور را به خود اختصاص دادهاند.
در زمینه چه کالاها و محصولاتی وابستگی به واردات بیشتر شده است؟
در تکنولوژیهای جدید وابستگی ما به واردات بیشتر بوده ضمن آنکه در تجهیزات کامپیوتر، ارتباطات و موبایل و مدیا وابستگی ما بیشتر شده است. مثلا اگر تلویزیون ساده را مثال بزنیم، استفاده از این دستگاه در دوران قبل از انقلاب بسیار کم بود؛ ولی در آن دوران دو، سه برند در داخل کشور، تلویزیون مونتاژ میکردند و درصد بالایی از نیاز کشور را تامین میکردند. ولی در حال حاضر مونتاژها درصد کمی از نیاز کشور را تامین میکند. در بسیاری از تکنولوژیهای برتر، به رغم اقداماتی که انجام شده؛ خلا وجود دارد. ما میتوانیم سیستم اتوماسیون ماشین آلات صنعتی را تولید کنیم؛ ولی در زمینه تامین قطعات مورد نیاز، وابسته به واردات هستیم.
افزایش واردات اتفاق مثبتی است؟
جمله قدیمی است که میگوید «همه چیز را همگان دارند». ما تواناییها و ناتوانیهایی داریم. اینکه ما تلاش کنیم توانایی خود را افزایش دهیم، بالنفسه خیلی خوب است؛ ولی آیا میتوانیم؟ این خیلی مهم است. به طور مثال این را به بحثهای مدیریتی کلانی که در این مسائل مطرح است بر میگردانم. اتفاق مثبتی است که صنعت فولاد کشور ما توسعه یابد؛ ولی وقتی جانمایی آن را درست انتخاب نکنیم، تبعات دیگری به دنبال خواهد داشت. به طور مثال، زایندهرود و اصفهان و کشاورزی آن به خاطر صنعت فولاد در این شهر در معرض تهدید قرار گرفته است. تولید فولاد به عنوان کالای استراتژیک بسیار مهم است؛ ولی باید همه اینها را با هم بالانس کنیم که چه میدهیم و چه میگیریم.
تراز ارزی کشور ممکن است منفی شود؟
این سوال شما به این برمیگردد که در رابطه با تعامل با دنیای خارج چطور عمل کنیم. این تعامل خیلی مهم است. درعین حال دشمن مان آمریکا را باید در نظر بگیریم. با توجه به تجربه تحریمهای قبلی، دشمن این توانایی را پیدا کرده که نقاط قوت ما را شناسایی کرده و مسیرها را میبندد. این به قسمتی از عملکرد دشمن ما بر میگردد و به درایت ما بستگی دارد که چطور آن را مدیریت کنیم. بعید میدانم که تراز ارزی کشور منفی شود. بحران همچون یک جاده پرپیچ و خم است و ما باید از این جاده عبور کنیم و از این پیچ بگذریم. این به درایت ما بستگی دارد که چطور این بحران را پشت سر بگذاریم؛ ولی عبور از این شرایط غیر ممکن نیست.