چهارشنبه ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۲

داستان بی آبرو شدن دختر ۱۶ ساله شمالی

کد خبر : ۱۵۳۵۵۷
ماجرایی تاسف آور و عبرت ‌آموز؛
داستان بی آبرو شدن دختر ۱۶ ساله شمالی


زهرا دختری 16 ساله و مجرد است که به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان گلستان مراجعه کرده و در گفت‌و‌گو با مددکار اجتماعی مرکز مشاوره، داستان زندگی‌اش را این‌گونه به تصویر می‌کشد:

فرزند پنجم خانواده بودم پدر و مادرم کم‌سواد و بیشتر وقت خود را مشغول کشاورزی بودند و هیچ وقتی برای ابراز علاقه نسبت به من نداشتند.

آنها صبح که به منظور کار کشاورزی به بیرون از منزل می‌رفتند شب به خانه باز می‌گشتند و خسته از کار روزانه می‌خوابیدند.

همین موضوع هم باعث شکاف بین من و والدینم شده بود و من در دنیای بیرون از خانه در جستجوی محبت بودم؛ من یک برادر دیگر هم داشتم که تنها فرزند پسر خانواده بود.

وقتی والدینم به او محبت می‌کردند من بیشتر احساس کمبود محبت و تنهایی می‌کردم و وقتی از جانب اطرافیان و بیرون از کانون خانواده محبت می‌دیدم به سمت آنها جذب می‌شدم.

بعد از ازدواج خواهرم، من احساس می‌کردم دیگر برای پدر و مادرم بی‌ارزش شده‌ام، آنان هیچ توجهی به من نمی‌کردند و تمام توجه آنها متوجه برادر کوچک‌تر از من بود، او هر چه می‌خواست برایش آماده می‌کردند، انگار من برای آنها وجود ندارم.

من دوستی به اسم فرزانه داشتم؛ او به من گفت در شبکه اجتماعی تلگرام عضو شوم، او می‌دانست من اهل دوستی با جنس مخالف نیستم برای همین به من گفت گروهی تشکیل شده از آشنایان و اقوام وی می‌باشد و من هم می‌توانم در این گروه عضو شوم.

از این طریق او مرا با فردی به نام هادی آشنا کرد. رفتار هادی نشان می‌داد که او فردی مودب و منطقی است، همچنین در مدتی که با وی در ارتباط بودم متوجه شدم که وی از یک خانواده ثروتمند است.

او به من گفت که به من علاقه دارد و می‌خواهد مرا ببیند. من تشنه محبت بودم. او می‌خواست سیرابم کند. من هم خودم را به جویباری که چشم‌انداز آن پیوستن به دریایی زیبا بود سپردم.

وقتی او را دیدم قلبم به شماره افتاد، این حس را تا به حال به جز هادی با هیچ‌کس دیگر تجربه نکرده بودم. شاید این والدینم بودند که اگر به من محبت می‌کردند من دیگر نیازی به محبت هادی نداشتم.

روز تولدم بود که برای دیدار با هادی به بیرون از منزل رفتم؛ هادی به من گفت که می‌خواهد غافلگیرم کند و یک هدیه بی‌نظیر در این روز به من بدهد، نمی‌دانستم می‌خواهد مرا به کجا ببرد اما با او رفتم.

با خودرویش مقابل منزلی توقف کرد و گفت: زهرا خانوم پیاده شو!

گفتم: اینجا کجاست؟

در پاسخم گفت: خانه آرزوهامون!

من مات و مبهوت نگاهش می‌کردم؛ گفت: نگران نباش؛ مادرم خانه است و از خودرو پیاده شدیم و وارد منزل شدیم اما هیچ‌کس در منزل نبود. من فریب حرف‌های هادی را خوردم.

در این مدت او توانسته بود با دروغ‌های رنگین و خوش رنگ و لعابش قلب مرا به تسخیر خود در آورد. اما سرانجام این اعتماد افراطی چیزی نبود جز.....

زهرا در حالی که قطره‌ای اشک از چشمانش بر روی گونه‌هایش می‌غلتید گفت: هدیه او به من در روز تولدم، بی‌آبرویی بود و سرافکندگی و سرشکستگی و بی‌اعتباری!

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گلستان در خصوص عواملی که سبب بروز این مشکل گردید، گفت: پدر و مادر زهرا از نظر وضعیت اقتصادی در حد پایینی بودند به همین دلیل بیشتر اوقات خود را به کشاورزی اختصاص می‌دادند و در منزل نبودند.

علی بهرامی ادامه داد: از آنجایی که فرزند پسرشان بهتر از دختران می‌توانست در کارهای کشاورزی به آنان کمک کند بهتر هم می‌توانستند کمک دست والدین خود باشند، باعث توجه بیشتر والدین به پسر خانواده شده بود و زهرا از توجه بیشتر والدینش به برادرش احساس تنهایی و کمبود محبت می‌کرد.

وی اضافه کرد: به همین دلیل زهرا به دنبال راهی برای پر کردن این خلاء بود؛ او خودش را در خانواده، فردی بی‌ارزش می‌دید و احساس حقارت می‌کرد و هر زمان که از جانب فردی غیر از خانواده محبتی به وی می‌شد به آن سمت جذب می‌شد.

به نقل از پایگاه خبری پلیس گلستان، بهرامی تاکید کرد: عدم آگاهی وی از شیوه استفاده از فناوری‌های ارتباطی نوین منجر به وارد شدن وی در رابطه‌ای شد که عواقب بعدی آن باعث بروز آسیب در مددجو شده است.
اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
سمیر
سلام نه هنوز تو این چند روز پیش من خیلی بیشتر دوست داره که از همه بیشتر تو چی کار داشتی
حدیثه
اصلا پسرا عوضی چی هستن خاک توسرشون
حدیثه
اصلا پسرا عوضی چی هستن خاک توسرشون
حدیثه
اصلا پسرا عوضی چی هستن خاک توسرشون
حدیثه
اصلا پسرا عوضی چی هستن خاک توسرشون
ناشناس
به نظرمن تقصیرفرزانه س

وخانواده زهراخانوادش میتونستن بهش کمی محبت کنن هرچندزهرادختربودونمیتونست کشاورزی کنه بازم بچه ی اوناوهم خونشون بود
آشنا
آخرش نفهمیدم
یبار میگی تقصیر فرزانه اس یبارمیگی زهرا

لابد هادی وخانواده زهرا بی تقصیر واقع میشن:/
پريا
واقعا اينايى كه راحت با احساسات ديگران بازى ميكنند تا به خواسته هاشون خيلى پست هستند
سارا
آره بابا من این داستان هم شنیدم هم خواندم تواینترنت بزن بعضی هاشون اینجوری چرا داستان سر هم میکنید میخواهیدبنویسیدواقعی بنویسید نه الکی
سارا
آره بابا من این داستان هم شنیدم هم خواندم تواینترنت بزن بعضی هاشون اینجوری چرا داستان سر هم میکنید میخواهیدبنویسیدواقعی بنویسید نه الکی
یه نفر
اینجا پاکستانه
دختر جوان
سلام من ب عنوان ی دختر جوون توی این جامعه میگم اگر ی خانوادا ای ب دختر جوونش ارزش نزاره محبت نکنه دختر خلاف
میره دختر شکنندس تشنه محبت اگر تا مجرد توسط پدر ومادر سیراب نشه اینده خوبی نداره چون مردای نامرد فراوون جامعه پر از حیوون تو لباس ادمیزاد
ناشناس
خدا و کیلی این رومان رو از کدوم کتاب خارجی کپی کردید ؟؟ من این رو چند بار خوندم .
حمیدخان
رومان و زیرمان چیه بچه جون؟! شاید رمان را میگی
ناشناس
خود دختر مقصره و اون پسري كه فريبش داده. اين توجيهاتم قابل قبول نيست. يعني هركي پدر و مادرش از صبح تا شب سركاربودن بايد گول بخوره؟!! البته بايد آموزشهاي لازم را در مدارس هم به بچه ها بدن. هرچند كه الان بچه هاي كوچيكم ميدونن چه كاري خوبه و چه كاري بده ولي كلا مجرم يا خلافكاراوقتي گير ميافتن دنبال توجيه براي عمل زشت خودشونن.
آشنا
پدروکادرهای زیادی هستن که درکناراینکه کارمیکنن به تعدیب بچه هاشون میپردازن
من به اون دخترحق میدم یقینا هرکس جای اون بود همین کارو میکرد
مقصراصلی پدرومادرهستن که بی توجهن نصبت به مسائل عاطفی
خصوصااینکه دختران دراین سن بیشتربه محبت نیاز دارن
ava
چرا هیچ وقت نمیگید اون به اصطلاح مرد (نا مرد)بی آبرویی کرده.بی ابرویی فقط مختص خانوماس اونم یه دختر بچه ی 16 ساله.
محسن
دوستان به متن دقت کنین متن ادبی و باحالیه:
"من تشنه محبت بودم. او می‌خواست سیرابم کند. من هم خودم را به جویباری که چشم‌انداز آن پیوستن به دریایی زیبا بود سپردم..."
:)
ناشناس
اصلا واقعی نبودنش مشخصه از خودشون داستان درس کردن که بگن تلگرام خیلی بده بد بد
سربداران
نازنین خانم
اون طفلک معصوم پای تجربه احساساتش بوده . ولی شما تجربتون تو بورس پول بوده . امیدوارم خدا کمکت کنه
شاهین
اما سرانجام این اعتماد افراطی چیزی نبود جز.....

جز چی؟!!!!!!!!!

ای که گفتی یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نازنین
حالا مگه چی شده ؟! یه تجربه کسب کرده توانشم داده ... مثل خود ما در بورس دارو ندارمان را میبازیم . ولی تجربه کسب میکنیم ! این تجربه یه روزی به درد می خوره
ناشناس
شما خیلی راحت حرف میزنی نازنین خانم بی حیثیتی یک دختر رو با تجربه تو بورس یکی میدونی خوبه شما کارشناس نشدی با تجربه
آشنا
شما زن و بابورس مقایسه میکنی؟؟؟
این واقعا فاجعه است
درسته تجربه بدرد میخوره ولی آبروشخصیت یه دختر که برنمیگرده
قلبی که بشکنه دیگه ترمیم نمیشه
ناشناس
همه ول معطليم همين.....
یاسمین
اینکه خوش شکی نیست
ناشناس
اینها توجیهاتیه که افراد بعد از گرفتار شدن میکنن ( پدرو مادرم توجه نکردند و...) مثل خیلی از خلافکاران که وقتی گیر میافتند میگن رفیق ناباب داشتیم یا مواد مصرف کرده بودیم و... هر کسیکه خودش اشتیباه میکنه مقصره وباید تاوانشم بده.
ناشناس
نه آقا جون خیلی تاثیر داره چون زیر بنای شخصیتی یک نفر از همون کودکی و در خانواده تشکیل میشه که در آینده مانع تزلزل شخص میشه یا اینکه اگه از کودکی ضعف داشته باشه موجب تزلزلش میشه
یاسمین
این موضوع اون دختر فقط کمبود محبت بوده
مالزی هم فقط بخاطر برخوردخانواده ها واینکه مثل ایران تعصب ندارن
این قدر باهم خوب و صمیمی هستن
آشنا
این برمیگرده به ذات کثیف پسرا که تایه دخترمیبینن بفکر رابطه جنسی میوفتن واز احساساتشون سؤاستفاده میکنن
چه توایران وچه خارج از ایران
فکراون
ناشناس
از مضرات جدا بودن دختر و پسر از اول ابتدایی همینه دیگه طرف یهویی میافته تو چاه. در حالیکه اگه مختلط باشه دیگه دختر و پسر با آگاهی و شناخت همدیگه رو انتخاب میکنن و یهویی ذوق مرگ نمیشن. چون وقتی دختر و پسر تو دبیرستان یا دانشگاه چند سال همکلاسی باشن تقریبا یه مقدار همدیگه رو میشناسن و از شرایطشون اطلاع دارن و بعد ازدواج نمیگن من اینو نمیدونستم و اونو نمیدونستم
امید
نه اینکه اونجا دخترا کمتر از سایر کشورها مورد تجاوز قرار می گیرند؟؟؟؟

اونجا که وضع بدتره که! منتهی نه اینکه همه گرفتارند کمتر دردش احساس میشه. مثل مصیبت عمومی است که چون همه داغ دیده اند پس شیون کمتره!
نمونه آمار طلاق در امریکا 62 درصد اعلام شد. اونم جالب وقتی که بدونیم این آمار تنها مربوط به ازدواج های رسمی ثبت شده است و روابط دوستی و ارتباط های غیر رسمی را شمال نمی شود.
ناشناس
امید جان شما پرچم کشور مالزی رو با آمریکا اشتباه گرفتی و قضاوت کردی. اینجا مالزیه و واقعا روابط دختر و پسر در حد خیلی معمولیه. البته اینا ذاتا افراد آرومی هستن و به حقوق همدیگه احترام میذارن و وقتی یه جنس مونث دیدن خودشون رو نمیبازن مثل بیشتر ... ها که وقتی یه دختر بهش سلام میکنه تو ذهنش هزار تا نقشه براش میکشه. دلیل اینکه اینجا به این حال هست بخاطر ایجاد دوستی بیت دو جنس مخالف از زمان کودکی تا پیری هست. شما بیایی مالزی حتی خوش تیپ ترین پسر دنیا باشی امکان نداره بهت نگاه هم بکنن چون هر کی برای خودش یه نفر داره و اگه هم نداشته باشه تا طرف رو چند مدت نشناسه امکان نداره باهاش رابطه دوستی داشته باشه. شما فقط کافیه بیایی اینجا و نصف شب بری مک دونالد ببینی چند تا دختر و پسر با هم دارن درس میخونن و میگن میخندن. در حالیکه بیشتر جونای ایرانی فقط در فکر مسائل جنسی و هوس هستن. البته اونا هم تقصیری ندارن. شما مسئله رو بد فهمیدی و فقط به مسائل جنسی اشاره کردی در حالیکه صحبت اون دختر شمالی کمبود محبت و عاطفه هست که بعدش تبدیل به اون مسائل شده.
313
جناب ناشناس جامعه اي که شما ازش به عنوان يک چامعه صحبت ميکني روابط خانوادگي مثل ايران ندارن درنتيجه نوع محبت در جامعه مالزي با ايران فرق ميکنه
عوامل بسياري براي مقايسه وجود داره کشور مالزي و ايران را باهم مقايسه کردن درست نيست.
قرار نيست يک دختر خانوم محبت را از يک جنس مخالف درخواست کنه وجود محبت بايد در کانون خانواده باشه دختر خانوم ها ذاتا نياز به توجه دارن و اگر کانون خانواده گرم باشه قطعا به اين نياز پاسخ داده ميشه و کمبود از بين ميره .
قاطي کردن دختر و پسر از هيچ زاويه اي قابل تاييد نيست و مشکلي که شما گفتي را حل نميکنه مخصوصا در ايران .
اگر انسان در چهارچوب و تحت قاعده زندگي کنه چه در مالزي و چه در ايران زندگي خوب و آرماني خواهد داشت .
شما نمي توني يهويي يبايي ايران و دختر و پسر را قاطي کني و نتيجه مطلوب بگيري مثل اين ميمونه که بخواي از ريشه يه درخت سيب درخت گلابي به بار بياري .
در مالزي ريشه و فرهنگ همون جوري که شما گفتي بوده و هست ولي ريشه و فرهنگ در ايران يه چيز ديگه هست.
قابل توجه شما
دستجردی اصفهان
البته متن بالا توهین به قشر ضعیف جامعه است چرا که علت ایجاد مسئله را صرفا بحث ضعیف بودن اقتصاد خانواده و اشتغال والدین در بخش کشاورزی عنوان گردیده در حالی که عوامل اجتماعی و استفاده از ابزار مدرن بدون وجود فرهنگ و آگاهی علت اصلی این مشکلات است
ناشناس
این گونه که نویسنده مطلب نوشته
در این موضوع همه مقصر هستند به خود دختر

این خود فریبی درست نیست

همگان باید مسئولیت عملکرد خود را بپذیرند و دیگران را مقصر ندانند

این موضوع در سرمایه گذاری ها و بخصوص بورس برای همه ما که فعال اقتصادی هستیم اشکار است

مسئول خرید و فروشمان فقط و فقط خودمان هستیم
رضا
همه اش تقصیر تلگرامه
ناشناس
اخر رفاقت .........همه می دونن