چهارشنبههای داغ: ادامه داستان تکان دهنده واگذاری فروشگاههای رفاه؛
چگونه صدها میلیارد تومان پول را از شرکت ها خارج کنیم
نکته جالب اینکه اعضای هیات مدیره فروشگاه رفاه، در جلسه هیات مدیره تصویب کرده اند که برند خودشان را (در شرکتی دیگر) با قیمت بیش از ۳۴۹ میلیارد تومان خریداری نمایند. به عبارتی این دوستان کمر ابداع کننده واژه تضاد منافع در علوم مالی را میشکنند.
شما باشید چنین کاری میکنید؟ آیا در این رکود شدید املاک کشور، شما حاضر میشوید به جای ۳۵۰ میلیارد تومان پول نقد و ۴۰۰ میلیارد تومان بدهی کوتاه مدت خود، ۲ ملک تجاری دریافت کنید؟
پس از سال ها، همچنان بازی تغییری نکرده است، ثروتهای ملی و شرکتهای دولتی را به عدهای خاص میدهیم تا از منافع بی کرانش لذت ببرند. حال این خصوصی سازیها چه منافعی برای چه کسی یا کسانی و یا چه احزابی دارد، ما نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم.
آینده فولاد ایران در گرو تعدیل بهره مالکانه معادن؛
سهامداران معادن در انتظار تصمیم مجلس برای بودجه ۱۴۰۴
افزایش بیسابقه حق انتفاع معادن در سالهای اخیر، تحقق اهداف صنعت فولاد و معدن را در معرض تهدید قرار داده است. تعدیل این نرخ در بودجه 1404، گامی حیاتی برای حمایت از سهامداران و جلوگیری از بحران در بخش معدن است.
سوژه هفته: اشتباه نکنید، نرخ تورم انتظاری وقتی افزایش می یابد که همتی ها جای سمیعی ها را می گیرند؛
۱۵ درصد ارزش پول کشور در ۲ هفته افت کرده است، آقایان برای هم نوشابه باز میکنند
سوء مدیریت و نبود افراد کارآمد و لایق در بدنه اقتصادی دولت و حاکمیت، کار را به جایی رسانده که وقتی در کمتر از ۲ هفته، ارزش پول کشور ۱۵ درصد افت میکند، جناب همتی و فرزین به هم تبریک میگویند و از خاطرات عملکرد معیوبشان، داستان میسرایند.
همسو با تصورات جناب همتی که کاهش ارزش پول ملی را در زمان جناب رئیسی مربوط به بیلیاقتی وزرا میدانستند و در زمان وزارت خودشان مربوط به نرخ تورم انتظاری، ما هم معتقدیم که بخش عمدهای از کاهش ارزش پول ملی، مربوط به انتظارات مردم از عاقبت آینده اقتصاد کشور با شما عزیزان است.
بعید میدانیم آنقدر که ضعف علمی و قحطالرجال موجود در فضای مدیریتی کشور موجب رشد نرخ تورم انتظاری مردم میشود، آمدن ترامپ موثر باشد. جناب همتی، روزگاری این کشور محمد سمیعی، علینقی و عالیخانیها را بر مسند ریاست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد داشته و امروز شما و جناب فرزین. باور کنید مردم حق دارند انتظاراتشان را از تورم به دلیل حضور شما عزیزان بالا ببرند.
چهارشنبههای داغ: "خصوصی سازی" یا "چپاول اموال دولتی"؛
این داستان: چگونه فروشگاههای زنجیرهای رفاه را به بقالیهای محلی تبدیل کنیم؟
احتمالا ایران تنها کشوری است که در چند دهه اخیر موفق گردیده تجارب جالب و پیچیدهای را در زمینه دولتی سازی و خصوصی سازی به نام خود ثبت کند. برخی کشورها توان دولتی سازی کامل را ندارند و بسیاری دیگر از کشورها هم در حد و اندازههای خصوصی سازیهای واقعی نیستند.
اما خوشبختانه، ایران با اتکا بر علوم پیشرفته داخلی و تکیه بر توان جوانان انقلابی در ۵ دهه گذشته، هم موفق شده شرکتهای خصوصی بسیاری را با دولتی سازی نابود کند (ایران خودرو دیزل، لوازم خانگی پارس، دهها شرکت دارویی و …) و هم توانسته بسیاری از شرکتهای دولتی را با خصوصی سازیهای مضحک و هدفمند به نابودی بکشاند.
چگونه ممکن است ۶۲ درصد از سهام شرکتی ۵.۰۰۰ میلیارد تومانی (به گواه کارشناسان) را با تنها ۴۶۵ میلیارد تومان آنهم با اقساط بلند مدت به چند وارد کننده برنج هندی واگذار کنند؟ البته قطار واگذاری فروشگاههای رفاه با هدف نابودی، در ریل موفقیت قرار گرفته و چیزی به نابودی آن باقی نمانده است.
سوژه هفته: انتخاب ترامپ برای همه دنیا مهم است بهجز پزشکیان، عراقچی و سایر علمای دولت وفاق ملی؛
به بدبختیهای کشور و بازار سرمایه، "ترامپ" را هم اضافه کنید
این موضوع که چرا انتخاب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در ظاهر برای پزشکیان و تیم دولت وفاق ملی اهمیتی ندارد، احتمالاً یا به درآمدها و داراییهای دلاری این دوستان برمیگردد و یا به اعتمادبهنفس کاذب، روحیه بیخیالی و کمدانشی این عزیزان
شاید از معدود دفعاتی که میتوان آمریکا را متهم به الگوبرداری سیاسی از سایر کشورهای دنیا کرد، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ این کشور باشد؛ یعنی جایی که بزرگان علوم سیاسی و اقتصادی آمریکا به این نتیجه رسیدند که تنها راز و مسیر موفقیت این کشور، در تقلید بیچونوچرای طرح یکدستسازی قوای سهگانه و حاکمیت، مشابه با زمان ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در ایران است.
درهرصورت چه خوشمان بیاید و چه نیاید "ترامپ آمد" و یا میبایست سیاستهایی نظیر کشور کوبا و قطع گسترده برق و گرسنگی مردم را انتخاب کنیم و یا حاکمان کشور ناچارند سیاستهای خود را با تحولات منطقه و جهان وفق دهند.
چهارشنبههای داغ: خیالتان راحت، از هر فرصتی برای دوشیدن مردم در بورس استفاده میشود؛
چه کسی جوابگوی افتضاح شرکتهای سرمایهگذاری استانی (سهام عدالت) است؟
در این سالها، به ویژه در یک دهه گذشته که ضعف و کاستیهای مدیریتی نمود بیشتری در فضای اقتصادی کشور داشته و به عبارتی کشور در سرازیری بحران و ناترازیهای گوناگون قرار گرفته، بازار سرمایه به مثابه وسیله و ابزاری برای دوشیدن سرمایههای مردم مطرح بوده است. حتما در خصوص سهام عدالت، که اغلب از آن با نام سهام خجالت هم نام برده میشود، مطالب زیادی خوانده و یا شنیده اید. با این وجود یکی از جنبههای مضحک و حاشیه ساز این سهام، مربوط به پذیرش، معاملات و البته بسته بودن طولانی مدت سهام " شرکتهای سرمایه گذاری استانی" میباشد که در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته سعی داریم تا کمی بیشتر به ابعاد نگران کننده و البته خجالتآور آن بپردازیم.
سوژه هفته: بهتر است به جای بالا بردن دلار نیمایی و ارتقای سطح وفاق ملی، فکری به حال گاز و برق صنایع و کارخانجات کنید؛
فولاد در هزارتوی بیبرنامگی؛ تأمین انرژی روی کاغذ، خاموشی در واقعیت
همانگونه که مشاهده کردید حتی وضعیت صنایع بزرگی نظیر صنعت فلزات اساسی کشور نیز، با چالشهای جدی و مشکلات اسفناکی روبرو است. با این حال، ظاهرا رسیدگی به ناترازیهای انرژی و تولید کارخانجات کشور در دستور کار جناب پزشکیان و تیم مدعی وی قرار ندارد و ایشان ترجیح میدهند به جای رایزنیهای سیاسی، جذب سرمایه گذار و سرمایه گذاریهای کلان در زیر ساختهای رو به نابودی کشور، انرژی خود را صرف تحکیم وفاق ملی (تقسیم سمتهای کلیدی به احزاب مختلف) و بهره مندی از قدرت نظامی کشور در تحولات منطقه کنند. باور کنیم که قرار نیست چیزی در حدود ۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه، از آسمان به زمین نازل شود تا بتوانیم زیرساختهای انرژی کشور را در سطح معیوب فعلی نگه داریم. اداره کشور نیاز به فکر، منطق و در نظر گرفتن مصالح همه مردم دارد و نه عدهای خاص.
چهارشنبههای داغ: ما بر خلاف تمام دنیا حرکت میکنیم : "یا ما نمیفهمیم یا تمام دنیا"؛
ما با این سیاستهای فشل بازنشستگی، حتی فرانسه و آلمان را هم قبول نداریم
تجربه ثابت کرده که برخی مسئولین کشور ما به دلیل اعتماد به نفس بالا و کاذبی که دارند (که البته بسیاری از آن ناشی از پاس کردن دروس فوق تخصصی در دانشگاه امام صادق میباشد)، علاقهای به خواندن تاریخ و گرفتن درس عبرت از بحرانهای مشابه در جهان ندارند؛ بنابراین بسیار بعید میدانیم مدیران و وزرایی که مدام در تب و تاب انتصابات سیاسی و افراد نزدیک به خود در صندوقهای بازنشستگی هستند، اطلاعی از آنچه در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در یونان روی داد، داشته باشند.
راستی اعتصابات و تظاهرات خشونتآمیز گسترده فرانسه در سال ۲۰۲۳ را به یاد میآورید؟ دلیل اصلی اعتراضات خیابانی را به خاطر دارید یا تنها این اعتراضات را از قاب صدا و سیمای جمهوری اسلامی و در راستای نشان دادن ضعفهای مفرط امنیتی در فرانسه و اروپا دیدهاید؟
میدانیم برخی مسئولین، حتی آلمان را هم در سطح ایران نمیدانند و معتقدند که اگر آنها غول صنعتی و خودروسازی دنیا با برندهای بنز، بیام دبلیو، فولکس واگن و …، هستند ما هم غول خودروسازی خاورمیانه با خودروهای پراید، پژو ۲۰۶، سمند و نیسان آبی هستیم، اما …
سوژه هفته: سهامداران و سرمایه گذاران در جریان عملکرد ۶ ماهه بانکها باشند؛
از مرحله "بحران" به مرحله "انفجار" نزدیک میشویم
بی شک رکود و بحران سودآوری در صورتهای مالی اکثر صنایع و شرکتهای فعال در کشور کاملا ملموس و غیر قابل انکار است، با این حال وضعیت اسفناک و نابخشودنی تعدادی از بانکهای خصوصی کشور، دغدغدههای بسیاری را در ذهن علاقمندان و فعالان حوزه پولی بانکی کشور به وجود آورده است. البته معضلات نظام بانکی کشور تنها منحصر به چند بانک خصوصی ورشکسته نیست و تقریبا همه میدانند که صورتهای مالی بسیاری از بانکهای دولتی و بزرگ کشور، که هر ساله سودهای کم و زیادی شناسایی میکنند بعضا مخدوش، غیر واقعی و فاقد کیفیت محاسباتی مناسب میباشند. در ادامه به بررسی اجمالی صورتهای مالی برخی از بانکها خواهیم پرداخت.
سوژه هفته: به تمامی اتفاقات نامیمون بازار سرمایه، کاهش حاشیه سود شرکتها را نیز اضافه کنید؛
متهم یا مدعی؟ فرار روبه جلوی رئیس سازمان بورس در موضوع کاهش حاشیه سود شرکتها
از نظر ما و بسیاری از فعالین بازار سرمایه، آنقدر که ناشایستگی بعضی مدیران سازمان بورس و نهادهای تصمیم گیرنده در کاهش حاشیه سود خالص شرکتها در این سالها تاثیر دارد، مدیران بنگاههای تجاری نقشی در این بحران ندارند. منفعل بودن و کم سوادی عدهای از مدیران سازمان بورس در سالهای گذشته تا به آنجا ادامه پیدا کرد که معمولا هیچ یک از این عزیزان در جلسات تاثیرگذار و تعیین کننده اقتصادی دولت حضور نداشتند.
هر وقت خواستند با نرخ سود بانکی و اوراق خزانه کمر بازار سرمایه را شکستند، هر زمان اراده کردند بازی نرخ خوراک و سوخت صنایع را پیش کشیدند و فاتحه سود بسیاری از شرکتها را خواندند، در حاشیه سود پالایشگاهها اعمال نفوذ کردند، هر بلایی که خواستند بر سر معاملات بورس کالا آوردند، اما مدیران سازمان بورس سرشان به گرفتن وامهای چند میلیارد تومانی و کم بهره گرم بود.