معرفی سبکهای مختلف الیوتی
رالف نلسون الیوت:
به گزارش بورس نیوز، الیوت «نظریه امواج الیوت» را در نیمه نخست قرن بیستم به بازار سرمایه معرفی کرد. او با بررسی قیمتها در بازار سرمایه متوجه شد نه تنها تغییرات قیمت کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت نیز هماهنگی و هارمونی کامل دارد، پیروی میکند. با این کشف او توانست مکانیزمی برای پیشبینی حرکات قیمت در بازار سرمایه طراحی کند. الیوت این کار را با ابداع الگوهایی که در بازار به صورت مرتب تکرار میشدند انجام داد.
الیوت بر این باور بود که هر عرصهای که در آن جنب و جوش و فعالیت مردم زیاد باشد، حرکتها بر اساس قاعدهای طبیعی که او آن را نظریه موج، برگرفته از حرکت امواج دریا، میخواند، انجام میشود و البته پر واضح است که بزرگترین نمود چنین بالا و پایین شدنی، بازار سرمایه است.
الیوت به مدد هوش و نبوغ شگفتانگیزش، با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعهای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکتهای بازار مالی آن دوران تا سال ۱۹۴۰ را توجیه میکرد.
در آن سالها هنگامی که سرمایهگذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال ۱۹۲۹ را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیشبینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیشبینیهای او تحقق یافته است.
هر قدر در شرایط غیر قابل پیشبینی اقتصاد مانند رکودهای اقتصادی، جنگهای بزرگ، بازسازیهای پس از جنگ و شکوفاییهای اقتصادی بیشتر تامل میکنیم، بهتر درک میکنیم که نظریه امواج الیوت کاملا متناسب با واقعیتهای زندگی است. این مهم سبب ایجاد اطمینان بیشتر به این اصل انکار ناپذیر میشود.
در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کولینز، طی مقالاتی که در مجله فایننشال ورلد منتشر شدند، مورد توجه وال استریت قرار گرفت. طی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ (پس از مرگ الیوت)، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت. پس از مرگ الیوت، تقریبا این کار از جملهی نخستین کارهای عمدهای بود که انجام شد.
سبک پرکتر
رابرت پرکتر دست نوشتههای الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است.
پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا میتوان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد پرکتر بود. امواج الیوت همانند هر علم دیگری با گذشت زمان نیازمند توسعه بیشتر و به روز رسانی بوده تا بتواند همگام با تغییرات در طول زمان پیشروی کند.
الیوت بیشتر زمان خود را صرف مبانی و کلیات الگوها علی الخصوص امواج ایمپالس (شتابدار) کرده بود از این رو با گذشت زمان و افزایش تعداد معاملهگران، به پیچیدگیهای بازار افزوده میشد و کار با تئوری امواج الیوت سختتر میکرد. پرکتر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه کند از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس، کانال کشی، تناوب، جنبههای ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی، تصحیحی)های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشنها ارائه کرد.
در آن زمان امواج ایمپالس زیادی در نمودارها وجود داشت از این رو شاید بررسی کارکشنهای سخت و دشوار خیلی مفید فایده نبود. اکثر توضیحات تکمیلی که پرکتر ارائه کرد، هر چند در زمان خود بسیار مفید بود، اما تقریبا همه آنها را در قالب «راهنما» منتشر کرد.
یک از ضعفهای بزرگ پرکتر همین امر بود چرا که عملا «راهنما»ها قوانین الزام آور نبودند که بتوانند در تصمیم گیری معاملهگران نقش اصلی را ایفا کنند. این راهنماها اگر در چارتی بودند، الگوها به ایده آلهای پرکتر نزدیک میشدند و اگر نبودند عملا مشکلی در الگوها و شمارشهای الیوتی ایجاد نمیشد. همچنان در بازار دو مشکل بزرگ برای معاملهگران به روش الیوت وجود داشت. عدم وجود قوانین سرسختانه و محکم برای تشخیص امواج ایمپالس و عدم تبیین دقیق کارکشن ها.
نکتهای که جالب از ست بدانید رابرت فارغ التحصیل روانشناسی است و تئوری الیوت را بوسیله نظریه سوشیونومیکس socionomics به اقتصاد، اجتماع، سیاست و … بسط داد. فراگیری تئوری موجی الیوت بدلیل پیشبینیهای حیرت آور ایشان با این روش بوده است و اکثریت تحلیلگران موجی در دنیا پیرو ایشان هستند.
از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پرکتر بود و توانست توسعهی بیشتری در کارکشنهای کامپلکس دهد رابرت بالان بود. بالان علیرغم توسعه بیشتر کارکشنهای کامپلکس همچنان نتوانست قوانین الزام آور در این مورد پیدا کند و همچنین نتوانست حلقه مفقوده بحث درجه و چگونگی کنش این ترکیبات پیچیده با الگوهای مجاور را کشف کند. جفری کندی نیز مطالب مفید بیشتری را نتواست به الیوت اضافه کند و بیشتر سعی کرد به کاربردهای عملی الیوت در بازار بپردازد. وین گورمن و کنستانس براون و بیشتر اساتید دیگر بیشتر دنباله روی رابرت بوده اند.
سبک گلن نیلی
گلن نیلی آخرین استاد نام آشنا و نابغهی دنیای الیوت در سال ۱۹۸۰ شروع به تحقیق بیشتر کرد. این تحقیقات به منظور روشن کردن دقیق و فنی الگوهای ایمپالس و کارکشنهای استاندارد و غیر استاندارد و تفاوتهای ریزبینانه آنها انجام شد.
گلن نیلی در طول این سالها توانست اکثر ضعفهای روشهای قبلی را مرتفع کند و انقلابی عظیم در تئوری موجی الیوت بنا نهاد. سبک حاضر با هدف ایجاد یک ترقی چشمگیر در قابلیت بقای تئوری موجی الیوت نوشته شده و این هدف را با مطرح کردن یک رویکرد عملی و کاربردی پیرامون تحلیل بازارها انجام میدهد. این رویکرد ابتکاری که با تحلیل موجی الیوت به سبک نیلی شناخته میشود و به نئوویو شهرت دارد.
حین مطالعه این سبک، به سرعت در خواهید یافت که شبیه هیچ سبک دیگری در حوزهی تحلیل بازارها نیست. آنچه در این سبک معرفی شده، اولین رویکرد گام به گام درباره تئوری موجی الیوت میباشد که تا کنون به رشتهی تحریر در آمده است. هیچ جنبهای از این تئوری نمانده که شما بخواهید در آن تعمق و تحقیق کنید. تمام جرئیات کاملا شرح داده شده است به طوری که هر جملهای وقف چیزی شده است.
گلن نیلی در طول ۳۷ سال گذشته توانست با پیشبینیهای بی نظیر خود توانایی سبک نئوویو را به اثبات برساند. آخرین پیشبینی او کاهش قیمت طلای جهانی از محدودهی ۱۹۰۰ دلار به محدودهی ۱۰۰۰ دلار میباشد که در مخیلهی بهترین تحلیلگران جهان نمیگنجید و خیلیها ۵ سال قبل او را در نشریات خود «دیوانه» نامیدند.
به تفاوتهای عمده سبک نیلی با سایر سبکهای الیوتی میتوان به صورت خلاصه اشاره کرد:
●تعاریف مبهم تک موج در نمودارهای میلهای (یا کندل استیکی) را با ابداع دیتای خطی با عنوان کش دیتا مرتفع کرد.
●تدوین قوانین اضافهای در مورد امواج ایمپالس (شتابدار) برای پایان دادن به، اما و اگرهای موجود در «راهنما» ها.
●تدوین قوانین ساختاری به منظور مرتبط ساختن هر الگو با الگوی مجاروش.
●تدوین قوانین دقیق و کاملا کاربردی درجه به منظور ترکیب الگوها.
●تشریح بسیار کامل تمام کارکشنهای استاندارد با ابداع قوانین منحصر به فرد.
●تشریح بسیار کامل کارکشنهای کامپلکس و نحوهی کنش آنها با باقی الگوهای بازار با ابداع قوانین روانشناسی.
●ابداع قوانین منطق در بازار و کشیدن خط بطلان بر دیدگاه صرفا ریاضی وار در بازار.
در مورد گلن نیلی و ویژگیهای این سبک منحصر به فرد ساعتها میتوان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمیتوان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.
سبک ماینر:
سبک ماینر یک سبک معاملاتی است نه تحلیلی، بنابراین ماینر یک سبک تحلیلی مخصوص بخود استفاده نمیکند بلکه با ترکیب بهینه از ابزارهای موجود که شاید برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران باشد استفاده میکند.
برای داشتن یک معامله موفق هنر استفاده از الیوت فقط در جهت یک ورود و خروج موفق در معاملهگری، استفاده بیشتر از ابعاد مختلف بازار به جز قیمت از بارزترین ویژگیهای سبک ماینراست.
بیشترین تمرکز ایشان بر داشتن یک موقعیت معاملاتی ایده آل با بیشترین احتمال موفقیت از ورود تا خروج. او از هر دیدگاه جدیدی در جهت ارتقا این شرایط استفاده میکند. به عقیده ماینر استفاده از الیوت تا زمانی که به ایجاد یک شرایط معاملاتی ایدهآل کمک کند میتواند کارساز باشد. ظرافت خاص در نوع ورود و خروج بازار از وِیژگیهای سبک معاملاتی ماینر است.
سبک ایان کوپسی
اصول موجی الیوت بهطور گستردهای توسط معاملهگران جهت پیشبینی چرخههای بازارها مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما ایان کوپسی یک اشتباه اساسی را در شیوۀ توسعۀ ساختارهایی که رفتار قیمت را تعریف میکند کشف کرد. او در کتاب خود با نام harmonic elliott wave چگونگی تعدیل در ساختار امواج انگیزشی الیوت را توضیح میدهد و نشان میدهد چه چیزی در اصول موجی اشتباه است و با تعیین ساختارهای تعدیلیها اجازه میدهد تا پیشبینی معاملاتی دقیقتری داشته باشیم.
ایان کوپسی بیان میدارد روشی که به این کشف منجر شده، نسبتهای ریاضی مشترکی هستند که بخشهای مختلف ساختار موجی را به هم پیوند میدهند. وی نمونههای عملی باارزشی برای توضیح یافتههای خود ارائه کرده است. «ایان کوپسی» نشان میدهد که امواج درواقع چگونه توسعه مییابند و تصورات غلطی که الیوتیسینها برای سالها ترویج کردهاند را رد میکند. وی از روشهای خود با این دلیل که امواج باید دارای نسبتهای مشترک متداول باشند دفاع میکند و کمک میکند تا خواننده نسخۀ تعدیلشده اصول موجی را با درک و دقت بیشتری به کار ببرد.
ایان کوپسی عقیده دارد که یک اشتباه اساسی در اصول موجی محبوب الیوت وجود دارد و بیان میدارد روش تعدیلیاش بهوسیلۀ آزمونوخطا این اشتباهات را رفع نموده است تا تحلیل دقیقتری ارائه شود. هماهنگی در امواج الیوت باید توسط افرادی موردمطالعه قرار بگیرد که به اصول موجی الیوت ایماندارند و در آن به سطح مهارت یا استادی رسیدهاند.