يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
سوژه هفته: دلواپسان گرامی، باور بفرمائید این همه سال برای اثبات توانایی‌ها و نبوغ ذهنی شما کافی بوده است؛

"۵۰ سال تحریم و شعار مرگ بر همه"، "۵ سال هم بهبود روابط با دنیا"

البته مذاکرات و صلح با جهان، زمانی موضوعیت دارد که شما هم با قشر وسیعی از مردم در خصوص وضعیت بحرانی کشور موافق باشید. پذیرفته باشید که اوضاع تامین آب، برق و گاز به حدی بحرانی و خجالت آور شده که این روز‌ها مردم به خرید چراغ قوه، هیزم، دبه‌های آب و آفتابه روی آورده‌اند. زمانی که ارائه آمار‌های اقتصادی مضحک و خلاف واقع استاد خاندوزی مرغ پخته را به خنده وا می‌دارد و حاصل جراحی اقتصادی نوابغی، چون عبدالناصر همتی، دلار ۶۰ هزار تومانی را به ۱۰۰ هزار تومان می‌رساند، به مردم حق دهید که تاثیر حال و احوال پرسی عراقچی و ویتکاف و کاهش ۲۰.۰۰۰ تومانی قیمت دلار در چند روز را، بیشتر از توانمندی‌های داخلی تصور کنند. اصلا بیائید برای بار چندم، حاکمیت را به مخالفین مذاکرات، جنابان رسایی، جلیلی و مریدان وفادارشان با شعار مرگ بر آمریکا و مدیریت با تحریم بسپارید .. از رشد اقتصادی ۵ درصدی غیر نفتی خاندوزی گرفته تا تورم تک رقمی، دلار ۲۰.۰۰۰ تومانی، فولاد و محصولات پتروشیمی ارزان قیمت یاسر جبرائیلی و رفقایش بدون مذاکره با آمریکا، همه را مکتوب کنید. اگر موفق به اجرای برنامه هایشان شدند که مردم و تاریخ این کشور تا ابد به آنها مدیون می‌مانند و تا ۱۰۰ سال آینده هم بابت ادامه حکومت دولتشان به آنها رای خواهند داد، اما اگر نشد، مردم ایران در مورد آینده و محل کار این افراد تصمیم بگیرند.
کد خبر : ۲۹۳۵۲۹

بورس نیوز:

بی‌تردید مهم‌ترین و سرنوشت سازترین موضوع این روز‌های کشور، موضوع مذاکره با آمریکا و نتایج آن است. بعید است شخصی یکی از شهروندان ایران و یا از ایرانی‌های خارج کشور باشد و زندگی‌اش مستقیم یا غیرمستقیم با این مذاکرات و سرانجام چالش‌های جدی ایران و آمریکا (و حتی با کشور‌های منطقه) گره نخورده باشد.  

شاید یکی از برجسته‌ترین مسائلی که این روز‌ها در نشریات، وب‌سایت‌ها و رسانه‌های رسمی کشور مشاهده می‌شود، دو قطبی به وجود آمده در خصوص نحوه برخورد با مذاکره ایران و آمریکا باشد. دوقطبی‌ای که یک‌قطب آن را اقلیتی چنددرصدی از مسئولین و نمایندگان مجلس مرفه و بهره‌مند از نعمات بی‌کران الهی تشکیل می‌دهد و یک‌قطب را اکثریتی از مردم فقرزده که تنها راه نجات از مخمصه کنونی را سازش با جهان و کشور‌های منطقه، توقف رشد خجالت‌آور قیمت دلار و باز شدن در‌های تجارت جهانی به روی ایران می‌بینند.

پیش از شروع لازم به یادآوری است که رسانه بورس نیوز از آشکار نمودن مواضع خود در خصوص مذاکرات واهمه‌ای ندارد و همان‌گونه که شریعتمداری، صداوسیما و رسانه‌های حکومتی می‌توانند در سایه دموکراسی جمهوری اسلامی مواضع خود را به‌راحتی اعلام کنند، ما نیز این اجازه را داریم تا نقش بهبود در روابط بین‌المللی را مهم بدانیم.

 

 

ما معتقدیم که احتمالاً تنها راه و آخرین فرصت موجود برای بهبود مقطعی و جلوگیری از بروز شکاف‌های عمیق‌تر مردم با حکومت، بهبود روابط خارجی کشور و ترمیم روابط ایران با سایر کشور‌های منطقه و جهان، به‌ویژه آمریکا به‌عنوان مطرح‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است.

باید قبول کنیم که صرف هزینه‌های چند صد میلیارد تومانی در کشور‌های آفریقایی نظیر جیبوتی، کنگو و نیجریه نمی‌تواند منجر به افزایش ارزش پول ملی و ارتقاء سطح تجارت بین‌المللی ایران شود. چه خوشمان بیاید و چه نیاید، باید بپذیریم که نمی‌توان ادعای مقاومت و سرشاخ شدن با آمریکا و متحدانش را داشت ولی قله‌های موفقیت را هم یکی پس از دیگری فتح کرد.  

به دور از هر نوع تحلیل سیاسی، اقتصادی و ...، کافی است نگاهی به وضعیت کشور‌های کوبا، ونزوئلا، کره شمالی، روسیه، افغانستان، یمن، لبنان، سوریه و ...، داشت تا متوجه شویم، مقابله، شعار دادن و مقاومت، تبعات عجیبی هم به دنبال خواهد داشت.

 

۵۰ سال را به تحریم و شعار‌های تند سیاسی گذراندیم، ۵ سال هم به بهبود روابط خارجی وقت دهیم

 

شاید بد نباشد پس از ۵۰ سال تحریم، حمایت از شبه‌نظامیان در منطقه، به آتش کشیدن سفارتخانه‌ها،  سر دادن شعار مرگ بر آمریکا، اسرائیل، دانمارک، انگلیس، عربستان و آل سعود، تهدید هر روزه بستن تنگه هرمز، بیرون راندن جوانان تحصیل‌کرده و غافل ماندن از موضوعات حیاتی و زیرساخت‌های موردنیاز کشور، ۵ سالی هم به بهبود روابط خارجی، تقویت ارتباطات با کشور‌های منطقه، بازگشایی سفارتخانه‌ها، کم‌رنگ کردن حمایت از شبه‌نظامیان تضعیف‌شده در منطقه و ...، فکر کنیم تا حداقل برای مدتی کوتاه، مردم فقرزده ایران نفسی به‌راحتی بکشند.

 

 

البته این پیشنهاد در صورتی موضوعیت دارد که شما هم با قشر وسیعی از مردم در خصوص وضعیت بحرانی کشور در اکثر زمینه‌ها موافق باشید. پذیرفته باشید که اوضاع تأمین آب، برق و گاز به حدی بحرانی و خجالت‌آور شده که این روز‌ها مردم به خرید چراغ‌قوه، هیزم، دبه‌های آب و آفتابه روی آورده‌اند.

 پذیرفته باشید که طبقه متوسط و محرک پیشرفت جامعه، سال‌هاست از بین رفته و بیش از ۹۰ درصد از شهروندان کشور در تأمین مایحتاج روزانه، استفاده از خدمات پزشکی، تفریح و ...، مانده‌اند. پذیرفته باشید که میزان مشارکت مردم در رویداد‌های اجتماعی خود نظیر انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به پایین‌ترین حد ممکن رسیده و هر روز بر تعداد مشارکت‌کنندگان سرخورده و پشیمان از مشارکت افزوده می‌شود.

 

۵۰ سال استفاده از توانایی‌های داخلی و ۵ سال هم از ارتباطات صلح‌آمیز خارجی استفاده کنیم

 

هیچ شکی نیست که اوضاع وخیم این روز‌های کشور تنها با برقراری چند دور مذاکره غیرمستقیم و ترمیم روابط خارجی، بهبود چشمگیری نخواهد داشت. هیچ تردیدی وجود ندارد که ریشه بسیاری از مشکلات کنونی مربوط به بی‌کفایتی و سوء مدیریت افراد شاغل در بدنه دولت‌ها و عدم به‌کارگیری علم در مواجهه با چالش‌های کشور است.  

همه می‌دانیم که عدم آینده‌پژوهی و صرف مخارج هنگفت و غیرضروری در کشور، منجر به چه کاستی‌هایی در مملکت گردیده است و اشراف داریم که بخش عمده‌ای از ناترازی بانک‌ها، تورم و حجم بالای نقدینگی، ناشی از فساد و ضعف در دستگاه‌های نظارتی بوده و نه تهدیدات کشور‌های غربی.

اما باور بفرمائید وقتی مردم می‌بینند که حاصل عملکرد نخبگان اقتصادی دولت رئیسی و پزشکیان منجر به چه فلاکت و فقری شده، به توانایی‌های افراد موجود در بدنه دولت‌ها و حکومت بدبین می‌شوند.

زمانی که ارائه آمار‌های اقتصادی مضحک و خلاف واقع استاد خاندوزی مرغ پخته را به خنده وا می‌دارد و حاصل جراحی اقتصادی نوابغی، چون عبدالناصر همتی، دلار ۶۰ هزارتومانی را به ۱۰۰ هزارتومان می‌رساند، به مردم حق دهید که تأثیر حال و احوال‌پرسی عراقچی و ویتکاف و کاهش ۲۰.۰۰۰ تومانی قیمت دلار در چند روز را، بیشتر از توانمندی‌های داخلی تصور کنند.

 

برنامه‌های خود را برای اداره کشور با روند فعلی و تحریم‌های بین‌المللی اعلام کنید و بگذارید مردم تصمیم بگیرند

 

به نظر می‌رسد در این ۵۰ سال تمامی راه‌های رسیدن به رفاه و داشتن جایگاه نخست منطقه را امتحان کرده باشیم. در این ۵۰ سال از شعار "عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی" بنی‌صدر گرفته تا شعار‌های "سازندگی" هاشمی رفسنجانی، "عدالت محوری" محمود احمدی‌نژاد، "اعتدال" حسن روحانی، "دولت مردمی و ایران قوی" ابراهیم رئیسی و در نهایت "زندگی بدون شرمساری" مسعود پزشکیان، همه و همه بر پایه بهبود شرایط مردم و رعایت عدالت بوده است، اما آیا شما اثری از شعار‌های بالا در زندگی‌تان احساس می‌کنید؟

به‌ویژه در چند سال اخیر، هم حاکمیت یکدست دولت، مجلس و قوه قضائیه در زمان ابراهیم رئیسی، قالیباف و اژه‌ای را تجربه کردیم و هم در حال تجربه کردن دسته‌گل‌های دولت وفاق ملی مسعود پزشکیان هستیم. آیا جز فقر بیشتر، بحران‌ها و تنش‌های داخلی، نظامی و سیاسی چیز دیگری دیده‌اید؟

 

 

اصلاً بیایید برای بار چندم، حاکمیت را به مخالفین مذاکرات، جنابان رسایی، جلیلی و مریدان وفادارشان با شعار مرگ با آمریکا و مدیریت با تحریم بسپارید. زمانی ۴ ساله برایشان منظور کنید و شاخص‌های دقیق آماری را از آنها بخواهید. از رشد ۵ درصدی غیرنفتی خاندوزی گرفته تا تورم تک‌رقمی، دلار ۲۰.۰۰۰ تومانی، فولاد و محصولات پتروشیمی ارزان قیمت یاسر جبرائیلی و رفقایش بدون مذاکره با آمریکا، همه را مکتوب کنید.

اگر موفق به اجرای برنامه‌هایشان شدند که مردم و تاریخ این کشور تا ابد به آنها مدیون می‌مانند و تا ۱۰۰ سال آینده هم بابت ادامه حکومت دولتشان به آنها رأی خواهند داد، اما اگر ظرف ۴ سال موفق به دستیابی به شاخص‌هایشان نشدند مردم ایران در مورد آینده و محل کار این افراد تصمیم بگیرند. این مردم ۴۰ سال صبر کرده‌اند ۴ سال دیگر هم صبر می‌کنند.

متأسفانه حتی حامیان بهبود روابط در دولت هم نتوانسته‌اند دلایلی منطقی برای مذاکرات تشریح کنند. از بد ماجرا، جناب پزشکیان پس از گذشت بیش از ۶ ماه، هنوز قرار است کار‌ها را به کارشناسان واگذار کنند و آنها در خصوص آینده کشور تصمیم گیرند. باور بفرمائید بسیاری هنوز متوجه نقش واقعی جناب پزشکیان نشده‌اند و هنوز ۴ کلمه صحبت قابل اتکا که ناشی از کار کارشناسی و یا حتی تصمیم‌گیری و باور‌های ذهنی اشتباه ایشان باشد را نشنیده‌اند.

حداقل دلواپسان با بهره‌مندی از تمام نخبگان و تحصیل‌کرده‌های هم کیش خود برنامه‌ای در صورت ادامه تحریم و تنش‌های نظامی ارائه کنند تا مردم نیز از قدرت خارق‌العاده ذهنی و آینده‌پژوهی این دوستان مستفیذ شوند.

 

شاید دیدن وضعیت بازار‌های سرمایه‌گذاری توسط دلواپسان خالی از لطف نباشد

 

به نظر شما استقبال مردم از خرید سهام در روز‌های گذشته مربوط به حمایت‌های بی‌دریغ دولت، مجلس و صندوق توسعه بازار بوده یا انتشار اخبار مربوط به مذاکرات. از نظر شما کاهش ۲۰ درصدی قیمت دلار در روز‌های اخیر مربوط به اصلاحات اقتصادی دولتی که حتی وزیر اقتصاد هم ندارد است یا مربوط به احوالپرسی کوتاه عباس عراقچی و توئیت‌های ترامپ؟  

کاهش قیمت طلا و خودرو چه؟ نتیجه سیاست‌های حیرت‌آور رئیس بانک مرکزی و وزیر صنعت بوده است یا نتیجه توافق برای دور دوم مذاکرات؟  

به‌هرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم، روند بازار‌های مالی و سرمایه‌گذاری نشانه‌ای آشکار و شفاف از تمایلات سرمایه‌گذاران و اقشار مختلف مردم است. اکنون شما انتخاب کنید سوق سرمایه مردم به خرید طلا و دلار همراه با ادامه تحریم‌ها و در سایه درگیری‌های نظامی برایتان مقبول‌تر است و یا سرمایه‌گذاری‌های مولد، افزایش سطح رفاه و کاهش فقر بدون تحریم‌ها؟ 



می‌دانیم که ما می‌توانیم ولی باور بفرمائید الآن و با این شرایط دیگر نمی‌توانیم. (به یاد جملات قصار جواد خیابانی)

 

 

بورس نیوز، رسانه تخصصی بازار سرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشن شدن مسیر سرمایه‌گذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهاد‌های ذکرشده در مطلب را دارد.

 

اشتراک گذاری :
ارسال نظر