بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۸
سوژه هفته: راه گریزی وجود ندارد و خودتان را برای هر اتفاقی آماده کنید؛

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر
بنا بر اظهارات بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی، در بسیاری از مسائل به انتهای راه رسیده‌ایم و دیگر مجالی برای تصمیم گیری‌های فرسایشی و بلاتکلیفی‌های ادامه دار وجود ندارد. شوربختانه قله فتح نشده‌ای باقی نمانده و تقریبا در بسیاری از حوزه‌ها به بحران و بن بست‌های جدی رسیده‌ایم. شاید ایشان پزشکی حاذق و دلسوز برای بیمارانش، همسری وفادار یا از حافظه‌ای قوی در تکرار جملات نهج البلاغه برخوردار باشد ولی هرگز کاریزمای یک رئیس جمهور مقتدر و تصمیم گیرنده که قرار است نقشی تاریخی در حل بحران‌های موجود ایفا کند، را ندارد. از این رو به نظر نمی‌آید سرنوشت شعار بامسمای سال جدید نیز تفاوتی با شعار سال‌های پیش داشته باشد و احتمالا پیگیری شعار "سرمایه گذاری برای تولید"، به نمادی در سمت راست تصاویر صدا و سیما، متنی در سربرگ ادرات دولتی و بانک‌ها و چند مصاحبه بی سر و ته از مسئولین و دولتمردان محدود می‌گردد. از این رو همانگونه که می‌توان با ناامیدی به عجز و ناتوانی دولتمردان، وضعیت اقتصادی و معیشتی وخیم مردم کشور نگاه کرد می‌توان به طور جدی به تغییر دیدگاه و مسیر حکمرانی هم امیدوار بود. به قول یکی از بزرگان حلقه حاکمیت، در صورت به خطر افتادن نظام یا منافع مرتبط با آن (البته انگار نه منافع مردم)، ما با شیطان هم مذاکره و احتمالا توافق خواهیم کرد.
کد خبر : ۲۹۲۶۹۰

به گزارش بورس نیوز، بنا بر اظهارات بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی، در بسیاری از مسائل به انتهای راه رسیده‌ایم و دیگر مجالی برای تصمیم‌گیری‌های فرسایشی و بلاتکلیفی‌های ادامه‌دار وجود ندارد. شوربختانه قله فتح‌نشده‌ای باقی نمانده و تقریبا در بسیاری از حوزه‌ها به بحران و بن‌بست‌های جدی رسیده‌ایم. 

نه برق، گاز و آبی برای صنایع و مردم باقی مانده و نه هوای پاکی برای نفس کشیدن، نه پولی داریم که بتوانیم شکم مردم کشور را سیر کنیم و نه ذخایر و دلار‌های دست‌نخورده‌ای که بتوانیم محور‌های مقاومت را در منطقه راضی نگه داریم. کار به جایی رسیده که نه مردم از شرایط موجود راضی هستند و نه حتی مسئولینی که کشور را به چنین روزی دچار کرده‌اند. حالا دیگر هم مردم از فقر، گرانی، تورم، کم‌آبی، بی‌برقی و ...، می‌نالند و هم افراد وابسته به حلقه حکمرانی که اندکی از سطح کیفی زندگی و سفر‌های خارجی‌شان کاهش یافته.

وزیر آموزش پرورش از بی‌سوادی مفرط دانش آموزان می‌گوید، رئیس بانک مرکزی از شرایط وخیم بانک‌های ناتراز داستان‌ها می‌سراید، وزیر نیرو از کمبود آب، برق و گاز می‌نالد، وزیر اقتصاد از تورم‌های بالای ۴۰ تا ۵۰ درصدی و وزیر کشور در وصف مشکلات بغرنج زیست‌محیطی کشور، گریه می‌کند. طنز مدیریتی در ایران کار را به جایی رسانده که دیگر مشخص نیست مردم کشور مسئول به وجود آمدن چنین بحران‌های خجالت‌آوری بوده‌اند یا مسئولینی که این روز‌ها در قامت مدعی به دنبال مقصر می‌گردند.

 

 

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر

 

 

رئیس جمهوری که قرار بود با استفاده از کارشناسان خبره و وفاق تاریخی، کشور را از چاله خارج کند، این روز‌ها مشغول اندازه‌گیری عمق چاهی است که کشور در آن فرو رفته و وزیر اقتصادی که قرار بود با افزایش نرخ دلار نیمایی، کاهش قیمت دلار آزاد را جشن بگیرد، این روز‌ها در خانه مشغول خوردن آجیل با دلار ۱۰۵.۰۰۰ تومانی است.

وزارتخانه اقتصاد در کشوری که فقر همه چیز مردم را از بین برده، وزیری ندارد و رئیس بانک مرکزی آن به جای حفظ ارزش پول ملی، مشغول فروش سکه طلا به مردم و هدیه سکه امام‌خمینی طرح قدیم به مادرش است. نه خبری از وزیر صنعت می‌شنوید و نه وزیر کار و نه سایر وزرا ...

 

خلاصه آنکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تا چیزمان رفته‌ایم تو گل... کمر، کمر 

 

 

 

از این رو سال ۱۴۰۴ سالی با اهمیت در تاریخ کشور خواهد بود که بد نیست برخی از زوایای این سال سخت را بررسی کنیم.

 

منتظر دلار ۲۰۰ هزار تومانی و حتی بیشتر هم باشیم؟


ما به جای تک تک مسئولین، خجالت‌زده‌ایم از اینکه بگوییم که بخش عمده‌ای از تغییرات قیمت دلار در شرایط این روز‌های کشور ناشی از افزایش یا کاهش نرخ تورم انتظاری بوده و اگر تصور شود که اکثریت مردم نسبت به شرایط سیاسی، بین‌المللی و حتی درگیری‌های نظامی در آینده بدبین هستند، نمی‌توان سقفی برای قیمت دلار در نظر گرفت.

وقتی بسیاری از مسئولین دولت کنونی و دولت‌های پیشین صحبت از روند ادامه‌دار تورم‌های ۴۰ تا ۵۰ درصدی می‌کنند، هنگامی که عمده اخبار منتشر شده در خصوص ایران، نشان از افزایش احتمال درگیری‌های نظامی باشد، زمانی که تحریم‌های بین‌المللی، صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی ایران را با مشکلاتی جدی مواجه سازد، دلار ۲۰۰ هزار تومانی و حتی بالاتر از آن هم دور از دسترس نیست.

احتمالا تاکنون و پس از گذشت ۶ ماه از ریاست جمهوری جناب پزشکیان، به این نتیجه رسیده‌اید که وضعیت کنونی ایران نیاز به شخصی با کاریزمایی متفاوت از پزشکیان دارد. شاید ایشان پزشکی حاذق و دلسوز برای بیمارانش، همسری وفادار یا از حافظه‌ای قوی در تکرار جملات نهج البلاغه برخوردار باشد اما هرگز کاریزمای یک رئیس جمهور مقتدر و تصمیم‌گیرنده که قرار است نقشی تاریخی در حل بحران‌های موجود ایفا کند، را ندارد.

 

 

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر

 

 

بی‌سوادی، بی‌برنامگی، عدم برخورداری از اقتدار و کاریزمای لازم برای حل مسائل کشور از دولتمردان کنونی، شرایطی را به وجود آورده که کمتر کسی امید به بهبود و کاهش نرخ تورم انتظاری در سال آینده دارد. 

البته و برخلاف سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، این بار رشد قیمت و دلار ۲۰۰ هزار تومانی به معنای تعمیق هر چه بیشتر رکود، از بین رفتن بسیاری از کسب و کار‌ها و مشاغل خرد، عدم هرگونه سرمایه‌گذاری در صنایع تولیدی، فقیر‌تر شدن و کاهش چشمگیر قدرت خرید مصرف‌کنندگان و ...، است.


شعار سالی که احتمالا در حد شعار باقی می‌ماند


در سال‌های گذشته بار‌ها و بار‌ها سال جدید را با شعار‌های مختلف مقام معظم رهبری آغاز کردیم، به ویژه در سال‌های اخیر که با توجه به شرایط اسفناک اقتصادی، اکثر شعار‌ها پیرامون تولید، اقتصاد و تورم بوده است. 

با این وجود نه تنها دولتمردان نتوانسته‌اند به شعار سال‌های گذشته عمل نمایند بلکه عمدتا در مسیر برعکس شعار‌ها گام برداشته‌اند. از این رو به نظر نمی‌آید سرنوشت شعار سال جدید نیز تفاوتی با شعار سال‌های پیش داشته باشد و احتمالا پیگیری شعار "سرمایه گذاری برای تولید"، به نمادی در سمت راست تصاویر صدا و سیما، متنی در سربرگ ادرات دولتی و بانک‌ها و چند مصاحبه بی ‌سر و ته از مسئولین و دولتمردان محدود می‌گردد.

 

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر

 

 

یقینا شما خوانندگان عزیز بورس نیوز بهتر از ما می‌دانید که اصولا سرمایه‌گذاری در تولید، نیازمند فضایی آرام، امن، پیش‌بینی پذیر و امیدوارکننده دارد که متاسفانه شرایط کنونی جامعه فرسنگ‌ها از چنین فضایی فاصله دارد.

متاسفانه نه امنیتی برای سرمایه‌گذاران باقی مانده (به واسطه انتشار مداوم اخبار سیاسی، بین المللی و نظامی منفی)، نه خبری از پیش‌بینی‌پذیری، قوانین مدون و برنامه‌های ثابت بلندمدت اقتصادی بوده و نه به واسطه تحریم‌ها، رکود و ناترازی‌های گسترده انرژی، امیدی به بهبود تولید و رونق صنایع خواهد بود.

بعید است هیچ سرمایه‌گذاری در جامعه‌ای که سود بانکی آن سالانه ۳۰ درصد و بازده طلا و دلار در آن بیش از ۶۰ تا ۱۰۰ درصد باشد، حاضر باشد سرمایه و ثروت خود را در تولیدی با حاشیه سود ۱۵ تا ۲۰ درصدی آن هم با ده‌ها چالش و ریسک لاینحل و غیر قابل پیش بینی، درگیر نماید.

باور بفرمایید با قیمت دلار بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومانی و کاهش خجالت‌آور قدرت خرید مصرف‌کنندگان، نه خبری از سرمایه‌گذاری‌های جدید در تولید بوده و نه خبری از طرح‌های توسعه در شرکت‌های موجود.

یقین بدانید شعار با مسمای "سرمایه گذاری برای تولید" بدون داشتن زمینه‌های مذکور، هیچ شانسی برای اجرا و دستیابی نخواهد داشت و قطعا این شعار در حد شعار باقی خواهد ماند. 

 

خودتان را برای هر سناریویی آماده کنید


بی تردید اولین اصل سرمایه‌گذاری، بررسی سناریو‌های موجود و تحلیل شرایط بازار‌های مختلف است. شاید اگر در ابتدای سال گذشته به بسیاری از سرمایه‌گذاران بازار سرمایه کشور پیشنهاد می‌دادید که بخشی از پرتفوی خود را به طلا، دلار یا یونیت صندوق‌های طلا تبدیل کنند، شاهد مقاومت‌هایی جدی از سوی آنها بودید، اما مقایسه بازده این بازار‌ها با بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ نشان داد که چرا شرایط کلان اقتصاد، همواره نقشی پررنگ در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری دارد. 

آنچه از شواهد پیداست کشور در سال ۱۴۰۴ آبستن حوادث مختلف و وقایع گوناگونی است که می‌تواند سناریو‌های متفاوتی را برای سرمایه‌گذاران و به ویژه فعالان بازار سرمایه رقم بزند. 

حتی اگر گزینه نظامی که بدترین سناریوی ممکن است را در نظر نگیریم، نمی‌توان به راحتی از تاثیر و تبعات تحریم‌های سختگیرانه آمریکا، کاهش محتمل و چشمگیر درآمد‌های ارزی حاصل از فروش نفت، کسری بودجه سنگین دولت، تورم‌های ۵۰ تا ۶۰ درصدی، افزایش نرخ‌های خجالت‌آور دلار و شاید ناآرامی‌های اجتماعی ناشی از شرایط اقتصادی به سادگی بگذریم.

 برخی کارشناسان معتقدند که شاید سال ۱۴۰۴ سرنوشتی حتی به مراتب ناخوشایندتر از ۴ سال گذشته برای سرمایه‌گذاران بورسی به همراه داشته باشد. کافی است تصور کنید کسری بودجه شدید دولت، کار را به جایی برساند که مجددا شاهد انتشار اوراق ۳۵ تا ۴۰ درصدی توسط دولت باشیم، یا به تاثیر اخبار و شایعات مربوط به منازعات نظامی، ناآرامی‌های داخلی و درگیری‌های سیاسی بر بازار سرمایه فکر کنید.

ناترازی‌های گسترده انرژی، قطع برق و گاز شرکت‌های تولیدی و تعطیلی شرکت‌های فعال در بازار سرمایه را مدنظر قرار دهید، به افزایش نرخ حامل‌های انرژی صنایع، احتمالی بالا دهید تا چشم‌انداز روشن‌تری از چالش‌های موجود در سال آینده برایتان ترسیم شود.

 

خلاصه آنکه تا چیزمان رفتیم تو گِل ... کمر، کمر

 

 

شاید تنها حالتی که می‌تواند بازار سرمایه را به گزینه جذابی برای سرمایه‌گذاری در سال ۱۴۰۴ تبدیل کند، مذاکرات مثبت ایران با آمریکا و پذیرفتن متقابل شرایط این دو کشور در روابط آتی باشد و به عبارتی حاصل نامه‌نگاری‌های ایران و آمریکا منجر به ملاقات مستقیم دو کشور و حل بسیاری از مسائل منطقه‌ای گردد.


نامه‌ای که تنها دو انتخاب را باقی می‌گذارد


در روز‌های اخیر بسیاری از کارشناسان در خصوص نامه آمریکا به ایران و همچنین پاسخ این نامه توسط ایران به نکات بسیاری اشاره کرده‌اند. با این وجود آنچه از اظهارات ترامپ می‌توان فهمید این است که ظاهرا راه گریزی برای انتخاب یکی از دو گزینه تقابل نظامی یا حل مسالمت‌آمیز مسائل آن هم در زمانی کوتاه وجود ندارد.

اگر همچون همیشه از منافع مردم بگذریم، بسیار بعید است حکمرانی کشور علاقه‌ای به درگیری‌های نظامی وسیع و از بین رفتن بخش وسیعی از زیر ساخت‌های کشور داشته باشد.

اصلا با این موضوع که پاسخ‌های نظامی ایران تا چه میزان کوبنده و مخرب است کاری نداریم، اما در این شرایط بحرانی کشور که در تامین بسیاری از نیاز‌های ابتدایی مردم هم ناتوان است، احتمالا تقابل نظامی و آسیب به زیرساخت‌های حیاتی کشور آخرین گزینه مورد علاقه هر عقل سلیمی است.

تقابل نظامی که شاید کشور را به چندصد سال قبل بازگرداند و تا مدت‌ها بسیاری از صنایع تولیدی و کلیدی کشور را با مشکلاتی بزرگ مواجه سازد. 

از این رو همانگونه که می‌توان با ناامیدی به عجز و ناتوانی دولتمردان، وضعیت اقتصادی و معیشتی وخیم مردم کشور نگاه کرد می‌توان به طور جدی به تغییر دیدگاه و مسیر حکمرانی هم امیدوار بود. به قول یکی از بزرگان حلقه حاکمیت، در صورت به خطر افتادن نظام یا منافع مرتبط با آن (البته نه منافع مردم)، ما با شیطان هم مذاکره و احتمالا توافق خواهیم کرد.

 

 

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
اصلا وزیر را برکنار ولی پیش از آن همه نمایندگان مجلس را رد صلاحیت کنید
سوژه هفته: با توجه به انتخاب‌های اشتباه همیشگی: " آیا نمایندگان مجلس، صلاحیت علمی تائید وزرا را دارند؟"
اصلا وزیر را برکنار ولی پیش از آن همه نمایندگان مجلس را رد صلاحیت کنید
سوژه هفته: ایران جهنم سرمایه گذاران: "سال ۱۴۰۳ و پایان یکی از سیاه‌ترین سال‌های اقتصادی کشور"
"با امید زنده‌ایم، البته اگر از گرسنگی نمیریم"
مردم روی ورشکستگی دولت شرط بسته اند؟
سوژه هفته: آیا فروش سهام و خرید طلا و دلار در چنین قیمت‌هایی توجیه دارد؟
مردم روی ورشکستگی دولت شرط بسته اند؟
فتح قله که هیچ، با این فرمون از چاله هم نمی توانیم بیرون بیاییم؛ می‌آییم؟
سوژه هفته: بازار سرمایه یعنی آینده، همان آینده‌ای که فعلا امیدی به آن نیست انگار؛
فتح قله که هیچ، با این فرمون از چاله هم نمی توانیم بیرون بیاییم؛ می‌آییم؟
ارسال نظر