فرایند تحول دیجیتال، مقولهای تکوجهی نیست
خواندن ۷دقیقه
به گزارش بورس نیوز، هزاران مقاله، کتاب، کنفرانس، تحلیل و بررسی که در این زمینه صورت گرفته حاکی از آن است که تحول دیجیتال نه تنها یکی از مزیتهای شرکتها، سازمانها و کسب و کارها در عصر انفجار اطلاعات محسوب میشود، بلکه یکی از اصلیترین الزامات است. نگاهی به تاریخچه این اصطلاح در ادبیات رسانهای جهان نشان میدهد که توجه به این مقوله تقریبا از یک دهه پیش آغاز شده و پس از طی مراحل تحلیلی و نظریه پردازیهای گسترده، در سالهای اخیر به صورت جدی در دستور کار تمامی سازمانهای مدرن دنیا قرار گرفته است.
ایمان برادری، بنیانگذار «دیجی وایز» ارائهکننده خدمات مشاوره در حوزه تحول کسب و کار و دیجیتال در این زمینه معتقد است: «مقوله «تحول دیجیتال» صرف نظر از تمام مباحثی که در حوزه نظری پیرامون آن مطرح است از نظر ماهوی، یک مقوله سازمانی و «تشکیلاتمحور» است. خصلت دیگر و اصلی «تحول دیجیتال»، «فراگیری»، «همهشمول» بودن و «جهانشمول» بودن است.
به این معنا که مقوله تحول دیجیتال امری است که در همه تحولات ناشی از توسعه فناوریهای دیجیتال؛ اعم از حوزههای اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و تجاری و سیاسی قابل تعمیم و حتی اجتناب ناپذیر است. ضمن این که پدیده «تحول دیجیتال» امری جهانی است که تقریبا هیچ نقطه از دنیا را نمیتوان از آن بینیاز دانست.
وی با اشاره به اهمیت نگاه تخصصی به استراتژی تحول دیجیتال Digital Transformation Strategies آن را به عنوان مجموعهای واحد و پیکرهبندی شده و فرموله شده از مجموعه اقدامهای سازمانها برای به کارگیری فناوریهای جدید دیجیتال و بهره برداری از منافع آنها تعریف میکند و معتقد است که این امر به جهت علمی بودن باید به متخصصین آن از جمله شرکتهای مشاور در عرصه تحول دیجیتال واگذار شود.
این کارشناس تحول دیجیتال در توضیح اهمیت فرایندهای حوزه تحول دیجیتال میگوید: «فرایند تحول دیجیتال مقولهای تک وجهی نیست و اگر رویکرد سازمانها و کسب و کارها نسبت به آن «تکساحتی» باشد، ممکن است نه تنها دستاوردی به همراه نداشته باشد، بلکه میتواند مخرب هم تلقی گردد. بنابراین فرایندهای عملیاتی در عرصه کسب و کارها، بر محصولات، خدمات و کل ساختار یک کسب و کار و در حوزه تشکیلاتی بر سازوکار عملیاتی و ساختاری سازمان و مفاهیم مدیریتی تاثیر میگذارد و در صورت اجرای صحیح روند تحول دیجیتال، تمام این شاخصها به سرعت نشانههای مثبتی از خود بروز خواهند داد.
وی با اشاره به این که در سالهای اخیر، طیف گستردهای از مدیران سازمانها و کسب و کارها به الزامآور بودن تحولات دیجیتال و به کارگیری فناوریها و مکانیزمهای مدرن در حوزه مدیریت خود باورمند شده اند، تاکید میکند: «مدیرانی که به تحول دیجیتال به عنوان یک نقشه راه جدید برای گذر به عصر مدرن فکر میکنند باید این مساله را هم به خاطر داشته باشند که استفاده صرف و «تکساحتی از فناوریها و دستاوردهای فناوری اطلاعات، به خودی خود منجر به تحول دیجیتال در سازمان متبوع آنها نخواهد شد. از این روست که روی «جامعیت» مقوله تحول دیجیتال تاکید میشود و لزوم ارجاع تبیین نقشه راه تحول دیجیتال به شرکتهای مشاور و متخصصین امر را جدی میانگارند.
این کارشناس تحول دیجیتال سازمانها و کسب و کارها یاد آور میشود که نگاه تکبعدی و اشتباه گرفتن کارکرد ابزارهای دیجیتال و تکنولوژیهای مدرن به مثابه ذات تحول دیجیتال، اشتباهی است که ممکن است منجر به این شود که سازمانها بعد از یک پوستاندازی صوری و «ابزارمحور» در نهایت هیچ تحولی را تجربه نکرده و به همان روش سنتی و قدیمی خود کار را ادامه دهند.
برادری، در توضیح ایده فوق تصریح میکند: «در فرایند تحول دیجیتال، مخصوصا در عرصه کسب وکارها و سازمانها، چند فاکتور مهم باید به دقت مطالعه شده و تغییرات بنیادین در آن صورت گیرد. برای مثال، تغییر ذهنیت سنتی به ذهنیت مدرن و دیجیتال، استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات در ساختار سازمان و کسب و کار که منجر به تغییر الگوهای ارزش آفرینی باشد، و در نهایت رسیدن به دستاوردهای قابل اندازه گیری از نظر نتایج مالی در کسب و کار و افزایش بهرهوری در سازمان، حاکی از آن خواهد بود که در راستای تحول دیجیتال به درستی گام برداشتهایم. این امر میسر نیست مگر اینکه از تجربیات و دانش شرکتهای مشاور در زمینه تحول دیجیتال بهرهمند شویم.» از مجموع اظهارات این کارشناس تحول دیجیتال میتوان نتیجه گرفت که مقوله فوق به طور مستقیم متکی و منوط به توسعه تکنولوژیک در سازمانها نیست، بلکه تحول دیجیتال در حقیقت تغییر فلسفی و ماهیتی در فرهنگ و نگرش مدیران و بدنه سازمان به تحول کسب و کار مبتنی بر تکنولوژیهای دیجیتالی است.
برادری، یکپارچهسازی ساختارها که می بایست با تغییر فرهنگ رفتاری سازمان همراه باشد را در کنار عواملی چون کوچکسازی سازمان، تغییر در چیدمان و به کارگیری سخت افزارها، بازآموزی نیروی انسانی در راستای ایجاد ذهنیت همسو با ساختارهای مدرن دیجیتالی را بخشی از پیشنیازهای احتمالی تحول دیجیتال عنوان میکند ومیافزاید: «بسیاری از مواقع تلقی مدیران سازمانها و کسب و کارها از تحول دیجیتال در حد استفاده از شبکههای اجتماعی، ساخت فروشگاههای اینترنتی و ایجاد وب سایت میدانند. این درحالی است که تحول دیجیتال مقوله ای بسیار گستردهتر، عمیقتر و کیفیتر از این کارکردهای ساده و البته مفید است. به عبارت دیگر «تحول دیجیتال» برای تغییر استراتژی و مدل کسب و کار سازمان است که البته با استفاده از تکنولوژیهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد.
برادری در پایان تصریح میکند که سرعت تغییر در این حوزه بسیار زیاد است و سازمانها و کسب و کارها برای گریز از ناکارآمدی و همچنین ماندن در عرصه رقابت، باید به صورت سنجیده نسبت به ایجاد تحول دیجیتال در سازوکارها و کسب و کار خود اقدام کنند.