نظرات کاربران
اخبار مرتبط
سلمان نصیرزاده کارشناس بازار سرمایه؛
جاده هموار خودروییها با ورود به بورس کالا هادی محمدزادگان مدیر سرمایه گذاری پردیس؛
پیشی گرفتن بورس از بازارهای موازی روزبه شریعتی کارشناس بازار سرمایه
روان شدن جریان نقدینگی در بورس مهدی رضایتی مدیرعامل سبد گردان ثروت پویان در گفتگو با بورس نیوز؛
عرضههای اولیه؛ خوب یا بد؟ سلمان نصیرزاده کارشناس بازار سرمایه؛
جاده هموار خودروییها با ورود به بورس کالا هادی محمدزادگان مدیر سرمایه گذاری پردیس؛
پیشی گرفتن بورس از بازارهای موازی روزبه شریعتی کارشناس بازار سرمایه
روان شدن جریان نقدینگی در بورس مهدی رضایتی مدیرعامل سبد گردان ثروت پویان در گفتگو با بورس نیوز؛
عرضههای اولیه؛ خوب یا بد؟ ارسال نظر
نظرات بینندگان
متاسفانه فهم مدیران ومسولین اقتصادی هم در حد همون 25 (عختساد خان ) هست که مکتوب عامل تورم را بورس معرفی کردن و اینها هم دستور سقوط بورس را صادر کردند.و این دوسال سقوط بورس و تورم چند صددرصدی کالاها ثابت کرد که انها دنبال پر کردن جیباشهاون از بازارهای دیگربودند و مقصر جلوه دادن بورس راه را برای جنایت اقتصادی و نابودی تولید و اشتغال کشور برایشان باز کرد.مسلما مردمی که در بورس سرمایه اشان را از دست دادند دیگر به این بازار وارد نخواهند شد مگر اینکه مدیرانی باسواد و درستکار پبدا شوند وبا کارهایی عقلانی اعتماد از دست رفته را برگردانند. برای اینکار الان که فصل مجامع هست بنظر میاید با تقسیم سود حداکثری بین سهامداران کمی میتوان امید به بازار داد و همزمان باید دست حقوقیای بیکفایت و خرابکار دولتی را از بازارکوتاه کرد تا از عرضه های ابشاری و درست کردن صف فروش جلوگیری شود برای مدیران دولتی که اموال دولت و بیت المال را مدیریت میکنند و در هر حال حقوق وپاداش خود را میگیرند از بین بردن دارایی شرکت های تحت مدیرتشان امری عادی شده در صورتیکه در جاهای دیگر دنیا ضرر زدن به شرکت توسط مدیر عواقب بسیار جدی دارد که کمترین ان برکناری و معرفی شدن به دادگاه است. مورد بعد اجازه دادن به بازار برای رشد است وقتی قیمت کالاها و خدمات گاهی چند صد درصد رشد کرده چرا باید قیمت سهام شرکت همان کالاها یک پنجم تا یک دهم قیمت سهام در دو سال قبل باشد؟ چنین امری غیر طبیعی است تا وقتی بازار بورس درست نشود هیچ جای اقتصاد درست نخواهد شد و سرمایه های مردمی هم به بازارهای سیاه هدایت خواهد شد.
پاسخ
متاسفانه فهم مدیران ومسولین اقتصادی هم در حد همون 25 (عختساد خان ) هست که مکتوب عامل تورم را بورس معرفی کردن و اینها هم دستور سقوط بورس را صادر کردند.و این دوسال سقوط بورس و تورم چند صددرصدی کالاها ثابت کرد که انها دنبال پر کردن جیباشهاون از بازارهای دیگربودند و مقصر جلوه دادن بورس راه را برای جنایت اقتصادی و نابودی تولید و اشتغال کشور برایشان باز کرد.مسلما مردمی که در بورس سرمایه اشان را از دست دادند دیگر به این بازار وارد نخواهند شد مگر اینکه مدیرانی باسواد و درستکار پبدا شوند وبا کارهایی عقلانی اعتماد از دست رفته را برگردانند. برای اینکار الان که فصل مجامع هست بنظر میاید با تقسیم سود حداکثری بین سهامداران کمی میتوان امید به بازار داد و همزمان باید دست حقوقیای بیکفایت و خرابکار دولتی را از بازارکوتاه کرد تا از عرضه های ابشاری و درست کردن صف فروش جلوگیری شود برای مدیران دولتی که اموال دولت و بیت المال را مدیریت میکنند و در هر حال حقوق وپاداش خود را میگیرند از بین بردن دارایی شرکت های تحت مدیرتشان امری عادی شده در صورتیکه در جاهای دیگر دنیا ضرر زدن به شرکت توسط مدیر عواقب بسیار جدی دارد که کمترین ان برکناری و معرفی شدن به دادگاه است. مورد بعد اجازه دادن به بازار برای رشد است وقتی قیمت کالاها و خدمات گاهی چند صد درصد رشد کرده چرا باید قیمت سهام شرکت همان کالاها یک پنجم تا یک دهم قیمت سهام در دو سال قبل باشد؟ چنین امری غیر طبیعی است تا وقتی بازار بورس درست نشود هیچ جای اقتصاد درست نخواهد شد و سرمایه های مردمی هم به بازارهای سیاه هدایت خواهد شد.
پاسخ
اخبار روز
خبرنامه