روحانی در وضعیت فعلی ایران نمود و نماد «اصلاحات» و «گفت وگوی سازنده» است؛ کشورهای غربی نیز به نوبه خود از این استراتژی جدید دولت ایران استقبال کرده اند.
داود هرمیداس باوند*: «حسن روحانی» در شرایطی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته پیروز شد و رای بیش از 18 میلیون نفر از مردم ایران را کسب کرد که قدرت در دست اصولگرایان بود و هر سه قوه کشور را در اختیار داشتند؛ مردم ایران اما تنها بر پایه اظهارات روحانی میانه رو که بر پایه تنش زدایی، حل مشکلات پرونده هسته ای ایران، گفت وگوهای سازنده با جهان و حل مشکلات کشور در هرجا، با هرکس و در هر زمان بود به وی رای دادند، از ایشان استقبال و او را رئیس جمهوری ایران کردند.
این در حالی است که در دولت های پشین، نگاه به شرق بود. شورای امنیت سازمان ملل متحد سختترین تحریم ها و قطعنامهها را علیه ایران صادر کرد و ایران را در شرایط سختی قرار داد. مذاکرات هستهای در دولت های نهم و دهم هم ادامه داشت و شاهد آن بودیم که پس از پایان هر دوره مذاکرات، طرف های غربی عنوان می کردند که مذاکرات بینتیجه بوده است و همین موضعگیری و عدم اعلام شکست مذاکرات بهانهای می شد برای سخت تر شدن تحریم ها علیه ایران.
محمود احمدی نژاد هر سال به سازمان ملل میرفت و مسائلی را مطرح می کرد که هیچ ارتباطی با منافع اساسی ایران نداشت، موضوع هلوکاست را عنوان می کرد و حتی خواستار تشکیل کمسیونی برای بررسی علل و عوامل حوادث 11 سپتامبر شده بود، اقداماتی که تنها موضع ایران را در جهان سخت تر از گذشته می کرد.
روحانی در وضعیت فعلی ایران نمود و نماد «اصلاحات» و «گفت وگوی سازنده» است؛ کشورهای غربی نیز به نوبه خود از این استراتژی جدید دولت ایران استقبال کرده اند، سران کشورها مواضع جدید و اراده قوی و همچنین رویکرد جدید ایران را جدی گرفتند و با قصد و نیت و اراده کافی وارد مذاکرات شده اند.
روحانی اما حل مشکلات و مسائل کشور و مردم را اولویت کاری خود در سفر به نیویورک عنوان کرده و آن را پیگیری می کند؛ جلب توجه دولتها برای سرمایهگذاری در ایران و تعاملات گسترده مالی، تجاری و اقتصادی بخش گسترده ای از برنامه کاری رئیس جمهور را در سفر به نیویورک تشکیل می دهد؛ همه خواستار آن هستند که مشکلات حل شود و گروه ها و شرکت ها برای سرمایه گذاری وارد ایران شوند؛ چرا که منافع دیگر کشورها نیز در گرو همکاری و همراهی با ایران در زمینه های مختلف کاری است. همه بر این باورند که اگر مساله پرونده هسته ای ایران حل شود، فضای جدیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی، انرژی و سرمایهگذاری به وجود خوهد آمد.
از سوی دیگر باید گفت که مقابله ایران و آمریکا علیه دشمن مشترک داعش در عراق به موازات یکدیگر در جریان است و هرچقدر این مبارزه با نتایج مثبت نسبی همراه باشد دو طرف را به یکدیگر نزدیک تر خواهد کرد، امری که می تواند ایران و آمریکا را به سمت همکاریهای نزدیک تر و در مسائل دیگر بکشاند.
در پایان اما با وجود آنکه ایران و آمریکا بر عدم وجود برنامه از پیش تعیین شدهای برای دیدار و یا تماس تلفنی میان روسای جمهوری دو کشور تاکید کرده اند اما احتمالا ممکن است روحانی و اوباما بخواهند جهان را سوپرایز کنند و نشستی خصوصی و کوتاه مدت برگزار کنند.
این در حالی است که در دولت های پشین، نگاه به شرق بود. شورای امنیت سازمان ملل متحد سختترین تحریم ها و قطعنامهها را علیه ایران صادر کرد و ایران را در شرایط سختی قرار داد. مذاکرات هستهای در دولت های نهم و دهم هم ادامه داشت و شاهد آن بودیم که پس از پایان هر دوره مذاکرات، طرف های غربی عنوان می کردند که مذاکرات بینتیجه بوده است و همین موضعگیری و عدم اعلام شکست مذاکرات بهانهای می شد برای سخت تر شدن تحریم ها علیه ایران.
محمود احمدی نژاد هر سال به سازمان ملل میرفت و مسائلی را مطرح می کرد که هیچ ارتباطی با منافع اساسی ایران نداشت، موضوع هلوکاست را عنوان می کرد و حتی خواستار تشکیل کمسیونی برای بررسی علل و عوامل حوادث 11 سپتامبر شده بود، اقداماتی که تنها موضع ایران را در جهان سخت تر از گذشته می کرد.
روحانی در وضعیت فعلی ایران نمود و نماد «اصلاحات» و «گفت وگوی سازنده» است؛ کشورهای غربی نیز به نوبه خود از این استراتژی جدید دولت ایران استقبال کرده اند، سران کشورها مواضع جدید و اراده قوی و همچنین رویکرد جدید ایران را جدی گرفتند و با قصد و نیت و اراده کافی وارد مذاکرات شده اند.
روحانی اما حل مشکلات و مسائل کشور و مردم را اولویت کاری خود در سفر به نیویورک عنوان کرده و آن را پیگیری می کند؛ جلب توجه دولتها برای سرمایهگذاری در ایران و تعاملات گسترده مالی، تجاری و اقتصادی بخش گسترده ای از برنامه کاری رئیس جمهور را در سفر به نیویورک تشکیل می دهد؛ همه خواستار آن هستند که مشکلات حل شود و گروه ها و شرکت ها برای سرمایه گذاری وارد ایران شوند؛ چرا که منافع دیگر کشورها نیز در گرو همکاری و همراهی با ایران در زمینه های مختلف کاری است. همه بر این باورند که اگر مساله پرونده هسته ای ایران حل شود، فضای جدیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی، انرژی و سرمایهگذاری به وجود خوهد آمد.
از سوی دیگر باید گفت که مقابله ایران و آمریکا علیه دشمن مشترک داعش در عراق به موازات یکدیگر در جریان است و هرچقدر این مبارزه با نتایج مثبت نسبی همراه باشد دو طرف را به یکدیگر نزدیک تر خواهد کرد، امری که می تواند ایران و آمریکا را به سمت همکاریهای نزدیک تر و در مسائل دیگر بکشاند.
در پایان اما با وجود آنکه ایران و آمریکا بر عدم وجود برنامه از پیش تعیین شدهای برای دیدار و یا تماس تلفنی میان روسای جمهوری دو کشور تاکید کرده اند اما احتمالا ممکن است روحانی و اوباما بخواهند جهان را سوپرایز کنند و نشستی خصوصی و کوتاه مدت برگزار کنند.
* استاد دانشگاه تهران
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
پاینده وپایدارباشی.حقا که درست فکرمیکنی ودرست قدم برمیداری
بعدازنیویورک یه فکراساسی هم برای رونق بازار سهام بکنی دیگه کارت درست وعالیست.وهیچ عیب ونقصی درکارت نیست.
خدابه شما سلامتی وتندرستی بدهد.انشاالله
تیتر زدی سورپرایز جهان ...
ولی تو خبر نوشتی ممکن است با اینکار جهان سورپرایز شود ...