اگر چه کمتر از دو هفته از این ادعای وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد آمریکایی میگذرد که «مقامات ایران بسیار امید دارند جهان به این نتیجه برسد که وضع موجود دست کم درباره موضوع محوری غنیسازی مورد قبول واقع شود، اما مسلما مورد قبول نمی شود. اگر به این صورت بود ما هرگز نیازی به این گفتگوهای دشوار و پرزحمت نداشتیم» اما شواهدی وجود دارد که احتمال فاصله گرفتن آمریکا از موضع محدود کردن جدی برنامه غنیسازی ایران را بیشتر نشان میدهد.
به گزارش «تابناک»، کمتر از سه هفته مانده به پایان مهلت تعیین شده برای رسیدن به توافق جامع هستهای بین ایران و 5+1 یعنی بیست و چهارم نوامبر، هم در اظهارات مقامات آمریکایی، هم در اخبار مربوط به مذاکرات و هم در توصیههای کارشناسی مربوط به حل و فصل چالش غنیسازی نشانههایی قابل مشاهده است که حاکی از فاصله گرفتن مقامات آمریکایی از موضع پیشین خود در محدود کردن شدید برنامه غنیسازی ایران و در مقابل تاکید بیشتر بر موضوع راستیآزمایی و شفافیت است.
از حدود بیست هزار سانتریفیوژ نصب شده ایران در تاسیسات غنیسازی در نطنز و فردو، کمتر از نیمی از آنها تا پیش از حصول توافق ژنو در آذرماه سال گذشته با دریافت گاز مشغول غنیسازی بودند و محدود کردن غنیسازی در ایران به همین تعداد و تزریق نشدن گاز به سانتریفیوژهای بیشتر بخشی از توافق در ژنو بود.
تعیین اندازه برنامه غنیسازی ایران با توجه به نیازهای عملی ایران به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در جریان مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع در ابتدا با این خبر همراه بود که آمریکا حاضر است تنها پانصد سانتریفیوژ فعال در ایران را بپذیرد ولی در نزدیک به یک سال گذشته، ظاهرا مواضع آمریکا به تدریح تعدیل شده و به واقعیتهای موجود در برنامه هستهای ایران نزدیک شد و اخبار به تدریج از پذیرش، 1500 دستگاه و سپس حدود 4000 دستگاه از جانب آمریکا حکایت داشت.
در اوایل آبان ماه خبر پذیرش چند هزار سانتریفیوژ فعال در ایران توسط فرانسه از جانب سفیر این کشور در آمریکا رسانهای شد و در اخبار پراکنده روزهای اخیر عدد 6هزار سانتریفیوژ نیز طرح شده است. این اعداد معمولا در کنار بستهای از پیشنهادات دیگر و از جمله خروج بخشی از اورانیوم غنی شده از ایران و یا اکسید کردن آن در فضای رسانهای مطرح بوده است.
از سوی دیگر رسانههای در هفتههای اخیر به نحو روزافزونی شاهد تاکید مقامات و کارشناسان بر موضوع شفافیت و برجسته کردن آن در مقابل موضوع اندازه برنامه غنیسازی ایران هستند.
کمتر از یک هفته پیش از این جان کری وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی خود در نشستی موسوم به مجمع ایدههای واشنگتن اظهار داشت ««ایران چهار مسیر برای رسیدن به بمب اتمی دارد و ما جلوی هر چهار مسیر را خواهیم بست؛ فردو، نطنز، (آب سنگین) اراک و اقدام مخفیانه».
این سخنان از جهت برجسته کردن موضوع اقدامات مخفیانه تازگی دارد زیرا تا پیش از این مفهوم گریز هستهای و استفاده ایران از تاسیسات موجود خود برای یورش به سوی ساخت سلاح هستهای مورد تاکید بیشتر مقامات و کارشناسان غربی بود.
در جدیدترین تحول در این حوزه، جیمز اکتون محقق موسسه صلح کارنگی که در سالهای اخیر بر موضوع خلع سلاح هستهای و از جمله موضوع برنامه هستهای ایران تمرکز داشته، در مقالهای در نشریه پرنفوذ نشنال اینترست که هنری کیسینجر وزیر خارجه سابق آمریکا رئیس افتخاری آن است، یادآور شده که مساله گریز هستهای در تاسیسات اعلام شده اهمیت چندانی ندارد و به جای آن باید بیشتر بر موضوع جلوگیری از ساخت سلاح هستهای در تاسیسات پنهانی متمرکز شد.
وی پس از یادآوری این که کشورهایی که سلاح هستهای ساختهاند این کار را نه در تاسیسات اعلام شده بلکه در تاسیسات مخفی انجام دادهاند و با مرور تاریخچه راهاندازی تاسیسات هستهای ایران که در موارد سالها از چشم غرب دور مانده، نتیجه گرفته است که «بنابراین، تمرکز آمریکا بر زمان گریز، نابجاست. در حالی که کاهش تعداد سانتریفیوژها در نطنز میتواند هدف ارزشمندی باشد، ولی در عین حال در مقایسه با موافقت ایران با بازرسیهای سرزده بیشتر که هرگونه تلاش این کشور برای ساخت تأسیسات مخفی در آینده را شناسایی کند، از ارزش کمتری برخوردار است.»
اگر چه همه این شواهد نشان میدهد که غرب در حال حرکت به سمت پذیرفتن نسبی اندازه فعلی برنامه هستهای ایران است ولی نباید فراموش کرد که از سخنان متفاوت شرمن تنها دو هفته میگذرد.
اگر تحلیل فوق درست باشد، آنگاه تاکید زیاد مقامات غربی در یک سال اخیر بر کاهش شدید اندازه برنامه غنیسازی ایران میتواند اهرمی برای تقویت موضع آمریکا در موضوعات دیگر مانند شیوه شفافسازی برنامه هستهای ایران و جدول زمانبندی برداشته شدن تحریمها فرض شود.