پسر ۲۲ ساله اي که در پي دوستي خياباني،با همدستي زن خيانتکار شوهر او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود هنگام بازسازي صحنه قتل گفت: اگر دوستم (مقتول) همسرش را طلاق مي داد او را نمي کشتم!!
به گزارش خراسان، متهم ۲۲ساله اين پرونده جنايي وقتي در محل ارتکاب جنايت هولناک خود مقابل دوربين قوه قضاييه قرارگرفت، به دستور قاضي سيد جواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد) به تشريح جزئيات و چگونگي وقوع قتل پرداخت و گفت: پس از آن که با «هـ» در يک شرکت فروش لوازم آرايشي و بهداشتي آشنا شدم روابط صميمانه اي بين ما به وجود آمد و من براي آن که بتوانم راحت تر به منزل (هـ) رفت و آمد کنم طرح دوستي با شوهر او ريختم و بدين ترتيب با جلب اعتماد شوهر «هـ» با يکديگر در يک مغازه فروش لوازم آرايشي شريک شديم. در اين ميان «هـ» که با همسرش اختلاف داشت سعي کرد از او طلاق بگيرد ولي «م» او را طلاق نمي داد تا اين که ۵ماه قبل «هـ» کليد منزل خودشان را به من داد که بتوانم راحت تر به آن جا رفت و آمد کنم. من حتي براي همسر «هـ» در کافه اي جشن تولد گرفتم ولي درباره علاقه خودم به همسرش چيزي به او نگفتم چون باهم دوست بوديم!!
وي همچنين مدعي شد: در اين حال خانواده «هـ» نيز از علاقه من به او آگاه بودند و مي دانستند که من با دخترشان ارتباط دارم البته سال گذشته خانواده خودم را نيز در جريان اين موضوع گذاشتم و آن ها با «هـ» صحبت کردند اگرچه خانواده ام مخالفت کردند، اما من آنها را متقاعد کردم که بايد با «هـ» ازدواج کنم. مدتي بعد به فکر کشتن همسر او افتادم و شب حادثه نيز درحالي که استرس داشتم چاقويي را داخل کوله پشتي ام گذاشتم و در نيمه شب به منزل «هـ» رفتم. با کليد يدکي در را باز کردم و کنار آشپزخانه روي صندلي در تاريکي شب نشستم . شايد اگر او تنها تا ۲۰دقيقه ديگر بيدار نمي شد من از قتل منصرف مي شدم ولي او يک لحظه از خواب پريد و داخل آشپزخانه آمد من هم در همان تاريکي به سمت او حمله ور شدم و ضرباتي را بر پيکرش وارد کردم او گيج خواب بود و در آن هنگام غافلگير شده بود. در حال درگيري او به خاطر اين که قوي تر از من بود مرا روي مبل انداخت، ولي در همين حال نيز من ضرباتي را بر بدن او با چاقو فرود مي آوردم که «هـ» نيز از پشت سر و با چاقو به او حمله کرد و چند ضربه به او زد.
همسايه ها که متوجه سروصدا شده بودند با پليس ۱۱۰ تماس گرفتند، اما «هـ» از پشت آيفون به ماموران گفت: مشکل خانوادگي داشتيم که حل شد اما ماموران باور نکردند و به او گفتند به همسرت بگو صحبت کند. من به جاي همسر «هـ» از پشت آيفون صحبت کردم و گفتم موضوع خاصي نبود! که آن ها هم رفتند. پس از قتل هم همه خون ها را از روي جسد ، پرده و فرش ها شستيم و بعد هم جسد را داخل کيسه برزنتي گذاشتيم و با خودرو به روستاي گونجک برديم و کنار تخته سنگي رها کرديم. پس از آن هم باهم به تهران رفتيم و در خانه مادر «هـ» بوديم که کارآگاهان ما را دستگير کردند. «
هـ» زن خيانتکار نيز با تاييد اظهارات متهم مذکور گفت: وقتي من ضرباتي را با چاقو به همسرم وارد مي کردم او حيرت زده، مرا نگاه مي کرد و مي گفت: ديگر نزن! دارم مي ميرم!! در همين حال نيز پايش روي خون هاي ريخته شده، سر خورد و به زمين افتاد.
اين زن ادامه داد: پس از آن که جسد را در جاده خاکي روستاي گونجک رها کرديم، مبالغي پول نيز از حساب بانکي همسرم برداشتيم و با رهاکردن خودروي من در بولوار امامت مشهد به طرف تهران رفتيم. البته من از همسرم خواسته بودم که مرا طلاق بدهد، اما او مرا دوست داشت ونمي خواست اين اتفاق بيفتد.
شايان ذکر است: پس از اعترافات صريح متهمان به ارتکاب جنايت، آنان با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي حسيني روانه زندان شدند تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني خود را طي کند.
سابقه خبر_ پانزدهم مهر گذشته کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي در پيگيري پرونده مفقود شدن يک جوان ۲۹ساله منزل وي را مورد بازرسي قرار دادند که با لکه هاي خون روي سيفون فاضلاب روبه رو شدند.
بررسي هاي کارآگاهان با دستورات ويژه قاضي حسيني نشان داد که از همسر جوان فقداني نيز اطلاعي در دست نيست و بدين ترتيب پرونده جنايي شکل گرفت و با رديابي هاي اطلاعاتي متهمان قبل از کشف جسد در تهران دستگير شدند.
به گزارش خراسان، متهم ۲۲ساله اين پرونده جنايي وقتي در محل ارتکاب جنايت هولناک خود مقابل دوربين قوه قضاييه قرارگرفت، به دستور قاضي سيد جواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد) به تشريح جزئيات و چگونگي وقوع قتل پرداخت و گفت: پس از آن که با «هـ» در يک شرکت فروش لوازم آرايشي و بهداشتي آشنا شدم روابط صميمانه اي بين ما به وجود آمد و من براي آن که بتوانم راحت تر به منزل (هـ) رفت و آمد کنم طرح دوستي با شوهر او ريختم و بدين ترتيب با جلب اعتماد شوهر «هـ» با يکديگر در يک مغازه فروش لوازم آرايشي شريک شديم. در اين ميان «هـ» که با همسرش اختلاف داشت سعي کرد از او طلاق بگيرد ولي «م» او را طلاق نمي داد تا اين که ۵ماه قبل «هـ» کليد منزل خودشان را به من داد که بتوانم راحت تر به آن جا رفت و آمد کنم. من حتي براي همسر «هـ» در کافه اي جشن تولد گرفتم ولي درباره علاقه خودم به همسرش چيزي به او نگفتم چون باهم دوست بوديم!!
وي همچنين مدعي شد: در اين حال خانواده «هـ» نيز از علاقه من به او آگاه بودند و مي دانستند که من با دخترشان ارتباط دارم البته سال گذشته خانواده خودم را نيز در جريان اين موضوع گذاشتم و آن ها با «هـ» صحبت کردند اگرچه خانواده ام مخالفت کردند، اما من آنها را متقاعد کردم که بايد با «هـ» ازدواج کنم. مدتي بعد به فکر کشتن همسر او افتادم و شب حادثه نيز درحالي که استرس داشتم چاقويي را داخل کوله پشتي ام گذاشتم و در نيمه شب به منزل «هـ» رفتم. با کليد يدکي در را باز کردم و کنار آشپزخانه روي صندلي در تاريکي شب نشستم . شايد اگر او تنها تا ۲۰دقيقه ديگر بيدار نمي شد من از قتل منصرف مي شدم ولي او يک لحظه از خواب پريد و داخل آشپزخانه آمد من هم در همان تاريکي به سمت او حمله ور شدم و ضرباتي را بر پيکرش وارد کردم او گيج خواب بود و در آن هنگام غافلگير شده بود. در حال درگيري او به خاطر اين که قوي تر از من بود مرا روي مبل انداخت، ولي در همين حال نيز من ضرباتي را بر بدن او با چاقو فرود مي آوردم که «هـ» نيز از پشت سر و با چاقو به او حمله کرد و چند ضربه به او زد.
همسايه ها که متوجه سروصدا شده بودند با پليس ۱۱۰ تماس گرفتند، اما «هـ» از پشت آيفون به ماموران گفت: مشکل خانوادگي داشتيم که حل شد اما ماموران باور نکردند و به او گفتند به همسرت بگو صحبت کند. من به جاي همسر «هـ» از پشت آيفون صحبت کردم و گفتم موضوع خاصي نبود! که آن ها هم رفتند. پس از قتل هم همه خون ها را از روي جسد ، پرده و فرش ها شستيم و بعد هم جسد را داخل کيسه برزنتي گذاشتيم و با خودرو به روستاي گونجک برديم و کنار تخته سنگي رها کرديم. پس از آن هم باهم به تهران رفتيم و در خانه مادر «هـ» بوديم که کارآگاهان ما را دستگير کردند. «
هـ» زن خيانتکار نيز با تاييد اظهارات متهم مذکور گفت: وقتي من ضرباتي را با چاقو به همسرم وارد مي کردم او حيرت زده، مرا نگاه مي کرد و مي گفت: ديگر نزن! دارم مي ميرم!! در همين حال نيز پايش روي خون هاي ريخته شده، سر خورد و به زمين افتاد.
اين زن ادامه داد: پس از آن که جسد را در جاده خاکي روستاي گونجک رها کرديم، مبالغي پول نيز از حساب بانکي همسرم برداشتيم و با رهاکردن خودروي من در بولوار امامت مشهد به طرف تهران رفتيم. البته من از همسرم خواسته بودم که مرا طلاق بدهد، اما او مرا دوست داشت ونمي خواست اين اتفاق بيفتد.
شايان ذکر است: پس از اعترافات صريح متهمان به ارتکاب جنايت، آنان با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي حسيني روانه زندان شدند تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني خود را طي کند.
سابقه خبر_ پانزدهم مهر گذشته کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي در پيگيري پرونده مفقود شدن يک جوان ۲۹ساله منزل وي را مورد بازرسي قرار دادند که با لکه هاي خون روي سيفون فاضلاب روبه رو شدند.
بررسي هاي کارآگاهان با دستورات ويژه قاضي حسيني نشان داد که از همسر جوان فقداني نيز اطلاعي در دست نيست و بدين ترتيب پرونده جنايي شکل گرفت و با رديابي هاي اطلاعاتي متهمان قبل از کشف جسد در تهران دستگير شدند.
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
نظرسنجی
به نظر شما دولت چهاردهم باید کدام یک از موارد زیر را در اولویت کاری خود قرار دهد.
مثل قضیه اسید پاشیها!
اگر مردی بازن همسر دار زنا کند آن دو به هیچ عنوان محرم نخواهند شد و نمی توانند ازدواج کنند