فتح قلههای موفقیت تو سرمان بخورد، برق و گازمان را وصل کنید و بگذارید کمی نفس بکشیم
بورس نیوز:
پیش از آغاز گزارش، لازم به یادآوری است که این گزارش نه توسط اشخاصی با گرایشهای سیاسی بهویژه جلیلیون و مخالفان حزب حاکم نوشتهشده است و نه هدف از این گزارش هجمه به اشخاصی خاص است. بیتردید هر شخصی و از هر حزب و دیدگاهی قبول دارد که اوضاع بغرنج کنونی مملکت، تنها حاصل عملکرد حزب اصلاحطلب، اصولگرا و یا اعتدالگرا نیست بلکه پکیج سیاستهای حکومتی، انتخاب و تصمیمات افراد به اصطلاح انقلابی همیشه در صحنه، منجر به خلق شرایط گلوبلبل این روزها گردیده است.
بعید میدانم حتی پر و پا قرصترین و سرسختترین هواداران هم از شرایط کنونی مملکت راضی و یا توانی برای دفاع از آن داشته باشند. کافی است تنها نیمنگاهی به زندگی خودتان و به برخی از موضوعات با اهمیت روز کشور داشته باشید تا متوجه شوید که تقریباً قله فتح نشدهای در این مملکت باقی نمانده است.
باور بفرمائید به غیر از توان نظامی کشور که سالهای سال است مسئولین کشور به آن میبالند و به نظر میرسد بودجههای سنگینی را چه در داخل و چه در کشورهای همسایه به خود اختصاص داده است، ایران در اکثر حوزهها با عقبماندگی و ضعفهای عمیقی مواجه است. (البته ضمن دفاع تمامقد از اقدامات نظامی و افتخار و غروری بیپایان نسبت به توان نظامی کشور عزیزمان ایران، همه میدانیم که توان نظامی هر کشوری همانند یک هندوانه سربسته است که عیار آن در زمان بحران و درگیریهای نظامی گسترده مشخص میگردد.)
نه برقی برای روشنایی مانده و نه آبی برای کشاورزی، نه گازی برای گرم کردن منازل وجود دارد و نه سوختی برای صنایع، هر روز هزاران کلیپ در خصوص گاریهای ساختهشده توسط خودروسازان داخلی منتشر میشود و هرسال شاهد افزایش قیمتهای همان گاریها هستیم، نه گوشتی بر سر سفرههای مردم مانده، نه مرغی و نه حتی هوای سالمی که با آن ششها و معدههایمان را پرکنیم.
بهاندازه کافی معلم نداریم، کیفیت آموزش و دانش محصلین تا سطح غیرقابلتحملی پایین آمده، گاه و بی گاه مدارس و دانشگاههایمان تعطیل میشوند ولی سالانه هزاران شرکت دانشبنیان ثبت میشود تا وامهای کلان میلیاردی به آنها اعطا گردد.
کشورهای دنیا بر سر دستیابی به علوم فضایی و تکنولوژیهای مرتبط با هوش مصنوعی رقابت میکنند و دولت، مجلس و سران سه قوه ما همچنان دعوایشان بر سر فیلترینگ چند اپلیکیشن ساده حلنشده است. آنها ایلان ماسک دارند و میخواهند به تمام جهان اینترنت پر سرعت هدیه دهند و ما وزیر ارتباطاتی داریم که هر روز منکر سرعت کم و مضحک اینترنت در ایران میشود.
نه برای مردم رمقی مانده تا نقش خود را در جامعه بازی کنند و نه حاضرند به پای صندوقهای رأی رفته و اجازه بازی به سایرین را بدهند. انگار همه و همه از این حجم از ناتوانی و بیکفایتی به تاب آمدهاند.
بیایید با نگاهی نقادانه و کاملاً غیرسیاسی به برخی از شاخصهای کلان اقتصادی، صنعتی و ... کشور بپردازیم و ببینیم به قول رئیسجمهور شهید، آیا قطار موفقیت در ریل قرار دارد و یا اصلاً در کجای قله افتخار هستیم. امیدواریم این نقدها از دید همه مخاطبان منصفانه باشد و بتواند زنگ خطر کوچکی را به صدا درآورد. (هرچند که احتمالاً اکثر شما تمام این موضوعات را با گوشت و پوست خود لمس کردهاید)
قله اقتصاد:
احتمالاً یکی از قلههایی که با سرعت مضاعف در ۱۰ سال گذشته توسط دولتمردان ایران فتحشده، قله اقتصاد بوده است. البته همانگونه که میدانید قله اقتصاد پستیوبلندیها و تپه و درههای زیادی دارد که خوشبختانه و به لطف هنر مدیریت حکمرانان، هیچکدام از آنها نتوانستهاند مسیر فتح قله اصلی اقتصاد را مسدود و یا دشوار نمایند. بیایید چند شاخص و گلوگاه قله اقتصاد را بیشتر بررسی کنیم تا به هنر دولتمردان ایران بیشتر ایمان بیاورید.
نرخ ارز و ارزش پول ملی
میدانیم که شما هم اطلاع دارید اساساً در کشور ما، قیمت دلار اهمیت چندانی ندارد، چرا که ما در بسیاری از زمینهها به خودکفایی رسیدهایم و بسیاری از احتیاجات مردم در داخل کشور تولید میگردد. از انواع نهادههای دامی و کالاهای اساسی نظیر دارو گرفته تا قطعات خودرو که کلاً در ایران تولید میشود و نیازی به تخصیص ارز ندارند.
البته بسیاری از مسئولین با صداقت و شجاعتی مثالزدنی پذیرفتهاند که در تولید چند کالای کوچک و بیاهمیت نظیر سنجاققفلی، دسته بیل، لوله خودکار و مهر نماز کمی اهمالکاری کردند و آنها را هم میتوانستند از چین وارد نکنند. (البته ازنظر ما که این خیرخواهی مسئولین را میرساند زیرابه هر صورت جمعیت ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری چین را به نحوی باید سیر کرد و چهبهتر که ما هم در این امر خیر سهیم باشیم)
بااینحال بنا به توصیه چند خرده اقتصاددان که مدام اصرار دارند موفقیتهای کشور در عرصه ارتقای ارزش پول ملی را به رخ سایرین بکشند، ما هم اشارهای کوتاه به وضعیت برابری ریال با دلار خواهیم داشت. هرچند اعتقادداریم که برای ریال افت دارد که با دلار مقایسه گردد.
بیشک هر کشور و دولتی در جهان این قدرت را ندارد تا تنها ظرف چند سال ارزش پول کشور خود را تا چنان سطح خیرهکنندهای کاهش دهد. باورش دشوار است ولی به لطف تصمیمات اقتصادی، سیاسی، فساد و ولنگاریهای مالی موفقیتآمیز، توانستهایم تا نسبت هر ریال ایران به دلار آمریکا را به عدد خیرهکننده ۱ به ۷۷۰.۰۰۰ کاهش دهیم. تصور نمیکنیم، مسئولان و دولتمردان آمریکا، حتی فکرش را هم میکردند که دلارشان را تا این حد گران کنیم. (امیدواریم مشکلی برای مردمشان پیش نیاید چراکه همانطور که بارها و بارها از زبان مقامات و مسئولین کشور شنیدهایم، حساب ملتها از دولتها جدا است)
خوشبختانه جناب پزشکیان به کمک یکی از جاماندگان جایزه نوبل اقتصاد یعنی جناب همتی، موفق گردیدهاند در برنامهای دقیق و فکر شده، تنها در طول ۳ ماه گذشته ارزش پول کشور متخاصم آمریکا را در حدود ۱۸۰.۰۰۰ ریال معادل ۳۰ درصد گرانتر کنند تا به دولتمردان آمریکا نشان دهند که تنها کشوری که توان مقابله اقتصادی با آنها را دارد، ایران است ولا غیر.
نرخ تورم
البته قبول داریم که علیرغم تلاشهای شبانهروزی مسئولین و دولتمردان ایران در سالهای گذشته نتوانستیم در برخی سالها حریف نرخ تورم آرژانتین، ترکیه و ونزوئلا شویم ولی همواره کلید موفقیت مدیران و خادمان مردم، استمرار و ثبات در انجام کارهای دشوار بوده است.
ازاینرو بالاخره و پس از سالها ثبت تورم بیش از ۴۰ درصدی، وضعیت تورم در کشورهای ترکیه، ونزوئلا و حتی افغانستان تحت کنترل طالبان، بهگونهای پیش رفت که توانستیم پس از سالها تلاش در برخی ماهها رکورددار تورم در جهان باشیم.
خوشبختانه در بودجه سال ۱۴۰۴ نیز نرخ تورم در حدود ۴۰ درصد پیشبینیشده است که نشان میدهد ایران بیدی نیست که با این بادها بلرزد و همچنان مصرانه به اهداف خود چنگ خواهد زد. دیدیم که چگونه ترکیه، آرژانتین و ونزوئلا نتوانستند مانع از پیشرفتها و رسیدن ایران به فتح قلههای موفقیت در ثبت نرخهای تورم بالاگردند.
پیشرو در بانکداری اسلامی و غیر اسلامی
بیتردید یکی دیگر از گردنههای دشوار در رسیدن به قله موفقیت در اقتصاد که خوشبختانه توسط علمای اقتصادی و روسای بانک مرکزی ایران، با موفقیت از آن عبور کردیم، سلامت نظام بانکداری بود.
حداقل در چند سال گذشته بسیاری از مدیران بانکهای بزرگ جهان نظیر JP MORGAN، BANK OF AMERICA، GOLDMAN SACHS و ...، تلاشهای فراوانی کردند تا بتوانند با چند تن از مدیران بانکهای نامی و سودآور ایران گفتگویی کوتاه داشته باشند بلکه آنها هم بتوانند اندکی از رموز سرمایهگذاریهای موفقیتآمیز بانکهای آینده، دی، سرمایه، ایرانزمین و ...، سر دربیاورند، اما خداروشکر و به لطف تحریمهای بینالمللی هرگز موفق نشدند با این دانشمندان علوم بانکداری کشور ارتباطی برقرار کنند. (امیدواریم فرمول بانکداری این عزیزان همچون فرمول ساخت کوکاکولا همیشه بهعنوان بخشی از ثروت ملی نزد ایران بماند و دیگر کشورها و ملت بدبختشان نتوانند از مزایای بیشمار آن بهرهمند گردند)
حتی بارها و بارها از مدیرعاملان بانکهای اسلامی ایران توسط سایر کشورها دعوت گردیده تا چگونگی پیادهسازی بانکداری بی ربا و عاری از فساد را تشریح و تنها بخشی از زکات علم خود را در راه بهبود نظام مالی و بانکداری سایر کشورهای منطقه پرداخت کنند که متأسفانه به دلیل مشغلههای روتین این مدیران در موضوعاتی حساس، اعم از اعطای وامهای کلان سوخت شده، وامهای کمبهره و پرداختنیهای شگفتانگیز به کارمندان نخبه، تیم داری ورزشی و ...، هنوز موفق به حضور در این جلسات نشدهاند.
قلههای صنعت:
باور بفرمائید آنقدر در تشریح موفقیتهای صنعتی کشور در ژورنالها و کتابهای غربی نوشتهاند که میترسیم با تعریف مجدد آن، به گناه ریا آلوده شویم. خجالتزدهایم از اینکه ناچاریم با چند مثال و معرفی مجدد چند صنعت موفق در کشور و جهان، داراییهای و تواناییهای صنعتگران خود را به رخ مخاطبان و مسئولین عزیز بکشیم.
صنعت خودروسازی ایران، عیار پیشرفت صنعت خودروسازی در جهان
آنقدر در برنامههای مختلف معروف مربوط به صنعت خودرو در جهان، از محصولات شرکت ایرانخودرو و سایپا صحبت شده که صدای تمام کمپانیهای خودروسازی معروف دنیا نظیر بنز، BMW، تویوتا، فراری، فورد و ...، درآمده است.
دوست نداریم بیشتر از این به صنعت خودروسازی کشور ورود کنیم، چون میدانیم آوازه مدیریت، ایمنی، کیفیت، بهرهوری و ...، خودروسازان وطنی به گوش همه شما عزیزان رسیده است. همین بس که با تولید ریرا و شاهین به نظر میرسد نهتنها به قلههای این صنعت رسیدهایم که احتمالاً و در آیندهای نزدیک از آنطرف قله پائین خواهیم آمد.
شما کدام ماشین را در جهان سراغ دارید که میتواند در هنگام تصادف خود را به حالت افقی دربیاورد و از زیر ماشین روبرویی رد شود. (در شکل فوق، تغییر وضعیت خارقالعاده خودروهای داخلی برای جلوگیری از تصادف را بهوضوح مشاهده میکنید)
صنعت نفت و گاز:
متأسفانه برای مردم ایران همیشه مرغ همسایه غاز است. بیگمان بسیاری از شما متوجه تبلیغات گسترده و شوهای مضحک کشورهای حاشیه خلیجفارس نظیر امارات، عمان و عربستان در سالهای اخیر شدهاید. شاید برایتان جالب باشد که به شما بگوییم بسیاری از دستاوردهایی که در این روزها برای عربستان و سایر کشورها افتخار محسوب میگردد، مسئولین و دولتمردان کشور ما سالها پیشازاین کشورها این افتخارات را به خاطره تبدیل کردهاند.
بگذارید برای روشن شدن ماجرا به یک مثال از صنعت نفت و گاز کشور اکتفا کنیم. احتمالاً برخی از شما شنیدهاید که در برنامه کلان سرمایهگذاری عربستان، این کشور تا سال ۲۰۳۰ سهم نفت را از اقتصاد کشور به صفر خواهد رساند و درآمدهای این کشور محدود به درآمدهای کلانی خواهد بود که سالهای سال است زیرساختهایش را فراهم میکند.
به عبارتی فروش و صادرات روزانه ۶ میلیون بشکه نفتی که درآمدهای سالانه آن از ۱۵۵ میلیارد دلار عبور میکند دیگر نقشی در بودجه سالانه این کشور نخواهد داشت و همه این مبلغ بهصورت ذخایر ارزشمند و یا ثروت برای ساکنان کنونی و آینده این سرزمین ذخیره خواهد شد.
حتی آنها بهواسطه سرمایهگذاریهای کلان در انرژیهای تجدید پذیر، قرار است تا سال ۲۰۶۰ به کربن صفر برسند که احداث نیروگاههای خورشیدی بزرگ تنها یکی از راهکارهای استفادهشده در این کشور است.
اما این وضعیت نگرانکننده نیست چرا که با همین روند احتمالاً تا انتهای برنامه توسعه هفتم، کشور ایران بهعنوان اولین کشور در جهان بهافتخار " کربن صفر" نائل خواهد شد. چراکه همانگونه که این روزها در جریان اتفاقات هستید، ایران نهتنها در استخراج نفت و بهرهبرداری از چاههای نفت بهشدت سرعت خود را کاهش داده بلکه تا سالهای آینده گازی هم برای سوزاندن وجود ندارد.
البته به دلیل جلوگیری از اصراف منابع مالی، قرار است مردم کشورمان بهجای مشارکت در طرح نیروگاههای خورشیدی، در زمستانهای سخت لباسهای بیشتری بپوشند و در تابستانهای گرم بهطور مستقیم در زیر نور خورشید و بدون لباس به ذخیره انرژی خورشیدی بپردازند؛ بنابراین همانگونه که میبینید آرزوهای کوچک عربستانیهای نارفیق که قرار است در سال ۲۰۶۰ به وقوع بپیوندد تا چند سال دیگر در ایران به خاطره تبدیل میشود.
میتوانیم در سالهای آینده همگی به بخاری گازی کلی بخندیم و از خاطرات آن برای همداستانها بسراییم.
صنعت پتروشیمی:
نمیدانیم آیا از تحولات اخیر در صنعت پتروشیمی کشور خبردارید یا خیر؟ امیدوارم این اخبار رانتی چندان پخش نشود که نه ما مورد مواخذه قرار گیریم و نه شما به فاش کردن اسرار تجاری شرکتهای این حوزه متهم شوید. (اگر آگهی این تحولات را با کمی تأخیر و بعد از خریدهای گسترده سهام شرکتهای پتروشیمی توسط عدهای رانتخوار در کدال خواندید نه تقصیر جناب عشقی است و نه مقصر شرکتها هستند، چراکه هنوز آنها هم از این تصمیمات خبر ندارند)
ظاهراً قرار است با توجه به مصرف بالای گاز در صنعت پتروشیمی (هم بهعنوان خوراک و هم بهعنوان سوخت) و کمبود منابع گازی کشور، این شرکتها تنها یک نوع گاز دریافت نمایند. به عبارتی این شرکتها با توجه به قطع گاز در زمستان و تابستان در سالهای آینده، یا گاز خوراک دریافت میکنند و یا گاز سوخت.
حتی شنیدهشده است که ممکن است این مجتمعهای غولپیکر و غیر خام فروش، یک سال گاز خوراک دریافت کنند و سال بعد گاز سوخت. اینگونه میتوانند با گاز سوخت سال دوم، گازهای خوراک سال گذشته را بپزند و آن را بهصورت کود و متانول به اقصی نقاط جهان ارسال کنند.
البته طرحهای دیگری هم مطرح است که یکی از آنها به تجربه موفق ساخت نیروگاهها و لولهکشی از آب دریا توسط فولادیها و سنگ آهنی برمیگردد. بر اساس شایعات ممکن است شرکتهای پتروشیمی ناچار شوند برای خودشان چاه گاز جدا پیدا کنند و از گازهای خودشان برای تولید محصولات استفاده کنند.
با توجه به مدرن بودن و عملی نشدن این طرحها در جهان، امیدواریم کارشناسان کشورهای بیگانه و تقلید کار، مقاله حاضر را نخوانند.
در هفته آینده راجع به قلههای مربوط به محیطزیست (آب و آلودگی هوا)، آموزشی، سرمایهگذاری و ...، صحبت خواهیم کرد.