بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۷
سوژه هفته: یا تصمیمات سخت می‌گیریم یا برایمان تصمیمات سختی می‌گیرند

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است
متأسفانه شرایط این روز‌های اقتصاد ایران به طرز غیرقابل‌انکاری به مسائل سیاسی کلان کشور گره‌خورده و حتی اگر بتوانیم چشممان را بر روی بسیاری از ناکارآمدی‌ها، بی‌کفایتی‌ها و مشکلات داخلی ببندیم، احتمال تشدید تحریم‌های بین‌المللی، نیاز مبرم کشور به جذب سرمایه‌های خارجی در زیرساخت‌های حیاتی و عدم تاب‌آوری جامعه در مقابل نوسانات اسفناک نرخ ارز، موضوعاتی هستند که تنها با حل برخی چالش‌های بین‌المللی قدیمی مرتفع می‌گردد. بسیار بعید است بتوان اقتصاد ایران را با چنین سطحی از بحران، با سخن درمانی، نمایش‌های تبلیغاتی، وعده‌های نشدنی و فروش دارایی‌ها نجات داد. به‌واقع زمان آن دوره که هرروز شاهد اظهارنظر‌های وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی در خصوص وضعیت مناسب منابع ارزی کشور و روند رو به بهبود اقتصاد باشیم، گذشته و بسیار دشوار است دولت یا حکومتی بتواند به‌راحتی آمار و ارقام واقعی اقتصاد را پنهان نماید.
کد خبر : ۲۸۹۵۴۴

بورس نیوز:

باور بفرمائید اگر در حوزه‌ای جز اقتصاد فعال بودیم، حتی از چند کیلومتری مسائل سیاسی هم رد نمی‌شدیم، اما چه حیف که نمی‌توان اقتصاد و سیاست را از هم جدا کرد (احتمالاً جرم هیچ فساد و تخلف مالی بزرگی به اندازه جرم کوچکی نظیر گمانه‌های سیاسی در ایران بالا نیست پس به ما حق دهید تا خوشمان از سیاست و یا اقتصاد سیاست زده نیاید).

بااین‌وجود، متأسفانه شرایط این روز‌های اقتصاد ایران به طرز غیرقابل‌انکاری به مسائل سیاسی کلان کشور گره‌ خورده و حتی اگر بتوانیم چشممان را بر روی بسیاری از ناکارآمدی‌ها، بی‌کفایتی‌ها و مشکلات داخلی ببندیم، افزایش احتمال تحریم‌های بین‌المللی، نیاز مبرم کشور به سرمایه‌گذاری‌های خارجی در زیرساخت‌های حیاتی و عدم تاب‌آوری جامعه در مقابل نوسانات اسفناک نرخ ارز، موضوعاتی هستند که تنها با حل برخی چالش‌های بین‌المللی قدیمی مرتفع می‌گردد. ازاین‌رو ما را بابت جسارتمان به ساحت مقدس سیاست‌های کشور و ارائه چشم‌انداز‌های موجود ببخشید.

اصولاً اقتصاد، سیاست و فرهنگ سه مؤلفه اصلی هر حکمرانی است. در کشور‌هایی نظیر ویتنام، سنگاپور، ژاپن، کره و سایر کشور‌های پیشرفته، سال‌هاست که فرهنگ و سیاست در خدمت اقتصاد است و رفاه و ارتقاء سطح زندگی مردم، در اولویت نخست دولتمردان آن کشورهاست.

برخلاف این کشورها، در ایران همه‌چیز در گرو سیاست بوده و اصولاً هیچ‌گاه رفاه و بهبود زندگی مردم در اولویت قرار نداشته و نمی‌توان اقتصاد و رفاه مردم را در اولویت حکمرانانی دانست که بیش از ۶ سال تورم بالای ۴۰ درصد بر مردمش تحمیل و سطح فلاکت در جامعه را تا به این حد افزایش داده‌اند.

اما آنچه از شواهد پیداست، قطار سیاسی و اقتصادی ایران به نقطه‌ای رسیده که نیازمند اتخاذ تصمیماتی دشوار و تاریخی توسط حاکمان کشور است. اکنون بخش عمده‌ای از متحدان منطقه‌ای و گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایت ایران در فلسطین، لبنان و سوریه از بین رفته‌اند و موضوع هسته‌ای ایران به طرز قابل‌توجهی در مرکز توجه‌ها قرار دارد.

پیروزی‌های نظامی اسرائیل به‌عنوان یکی از دشمنان دیرینه ایران و رویکرد‌های توسعه‌ای موفق کشور‌های خاورمیانه نظیر عربستان، امارات، قطر از یک‌سو و بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و رویکرد‌های سخت‌گیرانه کابینه احتمالی وی در قبال ایران از سوی دیگر، شرایطی را به وجود آورده که بسیاری از معادلات را علیه سیاست‌های دیرینه ایران تغییر داده است.

 

 

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است

 

 

همه شواهد نشان از افزایش فشار‌های اقتصادی دارد


علی‌رغم آنکه بسیاری از وعده‌های خوش‌بینانه دولتمردان، نمایندگان مجلس و افراد نزدیک به حلقه حکومتی را در خصوص دستیابی کشور به قله‌های پیشرفت و بهبود روزانه اقتصاد، صنعت و سطح رفاه مردم با جان‌ودل می‌پذیریم و هیچ‌گاه بر نگاه بی‌طرفانه و تبلیغات صادقانه رسانه‌های ملی و تریبون‌های دولتی تردید نمی‌کنیم، بااین‌حال می‌خواهیم در این گزارش به برخی از اظهارنظر‌ها و مقالات مغرضانه و بی‌اساس رسانه‌های غربی بپردازیم.

" قضاوت با شماست "

 

 

توپ پر کابینه احتمالی ترامپ

 

شاید بسیاری از کارشناسانی که اخبار مربوط به دولت آمریکا و مواضع احتمالی ترامپ در مقابل ایران را دنبال می‌کنند، در جریان صحبت‌های روبیو در جلسه استماع روز چهارشنبه سنا قرارگرفته‌اند.

علی‌رغم آنکه مواضع سخت‌گیرانه "مارکو روبیو" سناتور جمهوری‌خواه کوبایی تبار و نامزد وزارت خارجه آمریکا در دولت دوم ترامپ در مورد ایران، روسیه، چین و کره شمالی بر کسی پوشیده نیست، بااین‌حال خواندن مقاله روزنامه نیویورک‌تایمز و همچنین شنیدن سخنان ایشان در جلسه استماع سنا خالی از لطف نیست.

وی در بخشی از سخنانش، ایران را در "ضعیف‌ترین وضعیت خود طی دهه‌های گذشته" توصیف کرد و مدعی شد که دفاع هوایی ایران تنزل یافته، شرکای منطقه‌ای‌اش و نیرو‌های نیابتی‌اش تضعیف‌شده و اقتصادش در وضعیت وخیمی قرار دارد.

همچنین روبیو مدعی شد که تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران، می‌تواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد: به سمت مذاکره برای خرید زمان به‌منظور بازسازی توان ازدست‌رفته و یا به سمت هسته‌ای شدن سریع به‌عنوان روشی برای حفاظت از خود.

 

 

 

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است

 

 

 

به اظهارات روبیو، خط‌ و نشان اسکات بسنت وزیر خزانه‌داری معرفی‌شده ترامپ در خصوص ایران را نیز اضافه کنید. او مدعی شد که ایران در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ تنها ۱۰۰ هزار بشکه نفت در روز می‌فروخت و اکنون صادراتش به ۱.۷ میلیون بشکه در روز رسیده است. 

بااین‌حال او معتقد است می‌توان با استفاده از فشار‌ها و تحریم‌های حداکثری، اقتصاد شکننده ایران را به ورشکستگی سوق دهد. همچنین بلومبرگ در یکی از گزارش‌های جدید خود مدعی شده است که یک اجماع کلی میان مشاوران کلیدی دونالد ترامپ برای بازگشت به یک استراتژی فشار حداکثری کامل علیه تهران وجود دارد.

سیاست‌هایی که با یک بسته تحریمی بزرگ آغاز می‌شود و بازیگران اصلی صنعت نفت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ممکن است در اوایل ماه فوریه شروع شود. 

 

 

تحریم‌های نفتی ایران از روز‌ها پیش کلید خورده است؟

 

در روز‌های گذشته اکونومیست در مقاله‌ای به موضوع تحریم‌های احتمالی و سنگین نفتی ایران توسط ترامپ پرداخته که حتی اگر بخشی از این گزارش صحیح و تحقق یابد، وضعیت اقتصاد شکننده ایران بیش‌ازپیش دچار چالش خواهد شد.

 

 

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است

 

 

پیش از آنکه به برخی از مهم‌ترین مفاد این مقاله بپردازیم لازم است باری دیگر با اشاره‌ای مختصر به نقش نفت و درآمدهای نفتی در بودجه سال 1404 بپردازیم و ببینیم هرگونه تغییر ناخوشایند در روند صادراتی کشور به چه کسری بودجه بزرگی ختم خواهد شد:

 

۱- در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۴، صادرات نفت کشور به میزان روزانه ۱.۸۵۰.۰۰۰ بشکه (معادل یک‌میلیون و هشتصد و پنجاه هزار بشکه) در نظر گرفته‌شده است که از این مقدار ۱.۳۰۰.۰۰۰ بشکه روزانه سهم دولت و صندوق توسعه (ثروت متعلق به مردم)، روزانه ۵۰.۰۰۰ بشکه سهم پرداخت تعهدات و روزانه ۵۵۰.۰۰۰ بشکه سهم نیرو‌های مسلح و طرح‌های خاص است.

 

۲-  صادرات روزانه مربوط به مردم و نه نیرو‌های مسلح، در حدود ۱.۳۰۰.۰۰۰ بشکه در روز با نفت ۶۳ دلاری در نظر گرفته‌شده است.

 

۳-  بر اساس بودجه پیشنهادی دولت، بیش از ۱.۰۵۰ هزار میلیارد تومان از درآمد‌های دولت در بودجه امسال شامل ۵۰۹.۰۰۰ میلیارد تومان سهم دولت از صادرات نفت و ۵۴۱.۰۰۰ میلیارد تومانی منابع استقراضی از سهم صادرات نفت صندوق توسعه ملی است

 

اما بر اساس گزارش اکونومیست، پیچ تحریم‌های نفتی ایران از روز‌ها پیش، در ماه اکتبر و در ماه‌های انتهایی ریاست جمهوری بایدن چرخانده شده است. به نقل از این مقاله، علی‌رغم ادامه بارگیری‌های نفت از ایران به سمت چین (بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین خریداری این روز‌های نفت ایران)، بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت ایران در دریا سرگردان و بعضاً در سواحل مالزی و سنگاپور پهلوگرفته‌اند.

ظاهراً تحریم نفتکش‌ها و جرائم سنگین بنادر چینی تنها محدود به نفتکش‌های در اختیار به روسیه (تحریم‌های جدید علیه ۱۴۳ نفتکش که بیش از ۴۲ درصد از صادرات نفت روسیه را بر عهده داشته است) نمی‌شود و از ماه‌ها پیش، صادرات نفت ایران به چین نیز تحت تأثیر تحریم‌های جدید آمریکا قرارگرفته است.

در تاریخ ۶ ژانویه، گروه بندری شاندونگ که بنادر شهر‌هایی مانند کینگدائو، ریزائو و یانتای را مدیریت می‌کند، ورود و تخلیه نفت‌کش‌هایی را که در لیست سیاه آمریکا قرار دارند، ممنوع کرده است.

حتی در این گزارش به دشواری‌های یافتن نفتکش‌های جدید و جایگزین توسط ایران نیز اشاره‌شده است که یافتن ناوگان تاریک (سایه) برای ایران به‌شدت دشوار است چرا که روسیه نیز با صادرات نفتی به‌مراتب بالاتر از ایران، به دنبال یافتن چنین نفتکش‌هایی است.

در کل آنچه از گزارش اکونومیست نتیجه می‌شود آن است که تحریم‌های نفتی در دو تا سه ماه گذشته شکل سخت‌گیرانه‌تری به خود گرفته و ظاهراً ایران دیگر نمی‌تواند از برگ برنده بایدن در صادرات نفت به چین بهره‌مند باشد. حتی اگر بخشی از تهدیدات و وعده‌های وزرای کابینه معرفی‌شده ترامپ در ماه‌های آتی محقق شود، بی‌تردید کشور با کسری بودجه و منابع عجیبی دست‌وپنجه نرم خواهد کرد و شاید دیگر، اهداف فضایی و خجالت‌آور دلار توسط برخی کارشناسان، چندان تخیلی محسوب نگردد.

 

 

کار از حرف درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته

 

بسیار بعید است بتوان اقتصاد ایران را با چنین سطحی از بحران، با حرف درمانی، نمایش‌های تبلیغاتی، وعده‌های نشدنی و فروش دارایی‌ها نجات داد. واقعا زمان آنکه هر روز شاهد اظهار نظر‌های وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی در خصوص وضعیت مناسب منابع ارزی کشور و روند رو به بهبود اقتصاد باشیم، گذشته و بسیار دشوار است دولت یا حکومتی بتواند به‌راحتی آمار و ارقام واقعی اقتصاد را پنهان نماید.

 

 

 

کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است

 

 

بی‌شک فروش دارایی‌های دولتی و صندوق‌های بازنشستگی هم چاره کار نیست و این کار تنها بحران را از سالی به سال دیگر آن‌هم به شکلی بسیار شدیدتر منتقل می‌کند.


احتمالاً در روز‌های گذشته خبر مربوط به مصوبه هیات وزیران در خصوص واگذاری سهام متعلق به صندوق‌های بازنشستگی کشوری، لشکری و تأمین اجتماعی را در مهلتی ۲ ساله شنیده‌اید.

بر اساس این مصوبه صندوق‌های بازنشستگی به‌منظور جبران بخشی از کسری‌های عظیم و نگران‌کننده سالانه خود موظف به ارائه برنامه واگذاری و فروش سهام شرکت‌های زیرمجموعه در مدت‌زمانی ۲ ساله گردیده‌اند.

بیایید کمی واضح‌تر صحبت کنیم. همه می‌دانیم که میزان کسری و کمک دولت به صندوق‌های بازنشستگی در ردیف بودجه سال ۱۴۰۳ بیش از ۴۵۳.۰۰۰ میلیارد تومان بوده است و این رقم در سال آینده از رشدی قابل‌توجه برخوردار خواهد بود. به‌عنوان‌مثال میزان کسری و کمک دولت به صندوق بازنشستگی کشوری در سال ۱۴۰۳ چیزی در حدود ۲۵۷.۰۰۰ میلیارد تومان است.

حال این وزرای کاردان و علمای مشرق زمین در جلسه هیات وزرا به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر کاری از دست دولت ساخته نیست و برای حل مقطعی مشکل، می‌بایست بخشی از دارایی‌ها و سهام متعلق به این شرکت‌ها به فروش برسد تا دولت پول کمتری پرداخت و بخشی از کسری بودجه قطعی خود را کاهش دهد.

به عبارتی این دوستان تصور می‌کنند که می‌توان بخشی از کسری ۳۲۰ تا ۳۴۰ هزار میلیارد تومانی سالانه صندوق بازنشستگی کشوری را با فروش بخشی از سهام این صندوق جبران نمایند؛ اما به‌راستی این دانشمندان می‌دانند در پرتفوی سهام این شرکت‌ها چه می‌گذرد؟ به نظر شما این فکر تنها به ذهن این عزیزان رسیده است و یا هر سال چنین مصوباتی برای این صندوق‌ها تصویب می‌شود؟ آیا شرکت‌های لوله‌سازی اهواز، پتروشیمی مسجدسلیمان و ... را با میلیارد‌ها تومان زیان می‌توان واگذار کرد؟

باور بفرمائید اقتصاد کشور را نمی‌توان با این مصوبات تکراری نجات داد و وقت آن رسیده است تصمیماتی پایه‌ای‌تر و دشوارتر بگیریم.

 

سخن آخر:

 

همان‌گونه که اشاره کردیم کار به‌جایی رسیده است که یا باید انتخاب‌هایی سخت در حوزه سیاسی و بین‌المللی بگیریم و یا تصمیمات سختی برایمان خواهند گرفت.

تشدید تحریم‌های نفتی و احتمالاً سایر محصولات صادراتی کشور توسط ترامپ، تغییرات چشمگیر منطقه خاورمیانه، انزوای بیشتر و از دست دادن بازار کشور‌های همسایه، بحران‌های اقتصادی داخلی و عدم تاب‌آوری اقتصاد با دلار ۸۰.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰ تومانی، تشدید چشمگیر فقر و عقب‌ماندگی کشور در بسیاری از زمینه‌های صنعتی، اجتماعی و ...، نیاز مبرم کشور به صد‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های انرژی تنها برای حفظ سطح فعلی و بسیاری دیگر از مسائل، ایجاب می‌کند که حکمرانان کشور برای رهایی از وضعیت فعلی، تصمیمات دشوار و کارگشایی اتخاذ کنند.

البته بحث تکراری و هزارباره از FATF، مصاحبه‌ها و سخنان اخیر پزشکیان و بسیاری دیگر از نشانه‌ها در خصوص تمایل ایران به مذاکره با آمریکا و اروپا، گواهی بر درک عمومی شرایط بحرانی به وجود آمده است.

امیدواریم همه درک کرده باشند که کار اقتصاد ایران از وعده درمانی و شو‌های تبلیغاتی عبور کرده و این کشور نیاز به اتخاذ تصمیماتی کلیدی و عملی دارد.

 

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
حراج دارایی‌های دولتی/ خصوصی سازی یا ورشکستگی دولت؟
سوژه هفته: باز هم مردم باید جور فساد، ولنگاری های مالی دولت، بانک ها و صندوق های بازنشستگی را بکشند؟
حراج دارایی‌های دولتی/ خصوصی سازی یا ورشکستگی دولت؟
فتح قله‌های موفقیت تو سرمان بخورد، برق و گازمان را وصل کنید و بگذارید کمی نفس بکشیم
سوژه هفته: ترامپ و نتانیاهو را بی‌خیال / یکی مسعود و عبدالناصر را بگیرد؛
فتح قله‌های موفقیت تو سرمان بخورد، برق و گازمان را وصل کنید و بگذارید کمی نفس بکشیم
آیا ترس از رسوایی‌های بزرگتر، مانع شفاف سازی و اعلام اسامی کلاهبرداران بورسی می‌شود؟
سوژه هفته: دراین کشور حفظ آبروی کلاهبرداران و دزدان مهمتر از صیانت از اموال مالباختگان است؟
آیا ترس از رسوایی‌های بزرگتر، مانع شفاف سازی و اعلام اسامی کلاهبرداران بورسی می‌شود؟
فروپاشی اقتصاد، همینی هست که می‌بینید، شاید امروز شاید فردا
سوژه هفته: فروپاشی اقتصادی حاصل سال‌ها نفهمیدن و ندانستن است، پس به دنبال آدرس غلط نروید؛
فروپاشی اقتصاد، همینی هست که می‌بینید، شاید امروز شاید فردا
ارسال نظر