تزریق نقدینگی به بورس از طریق بورس ، آبرو و اعتبار اقتصاد کشور را افزایش می دهد. وقتی اوضاع بورس خوب باشد چون این بازار در دنیا ملاک معتبری برای تشخیص وضعیت کشورهاست.
به گزارش بورس نیوز، این بازار کارا در جهان که مردم بیشتر کشورها سرمایه های مازاد خود را در آن متمرکز کرده اند تا تولید و صنعت خود را زنده نگاه دارند این روزها در ایران با رنگ قرمز معنا پیدا می کند.
این روزها مردم کمتر به بورس فکر می کنند ، شما چطور؟ترس از رخدادهای سیاسی در خصوص برجام ، بحران آب ، سوء مدیریت در اداره اقتصاد کشور و عدم اطمینان مردم به اداره درست اقتصاد ایران ، خبرهای مکرر از فساد های برخی مدیران ،آلودگی هوا و داستان ناتمام ریزگردها ، زندگی روی گسل های زلزله ، مشکلات معیشتی و سرکشی دلار و سکه و سپرده بانکی جایی را برای عرض اندام بورس که ویترین اقتصاد کشور است و مجموعا حدود 600 بنگاه اقتصادی از 40 صنعت را در خود جای داده است باقی نگذاشته!
دبیرکل بانک مرکزی گفته که مردم در طرح پیش فروش بیش از 5 میلیون قطعه سکه خریده اند.می دانید که حداکثر قیمت پیش فروش سکه یک میلیون و 590 هزار تومان برای تحویل یک ماهه و کمترین نرخ آن یک میلیون و 160 هزار تومان برای سررسید دوساله بود.به گفته مسئولین امر بیشترین پیش فروش ها برای دوره یک ماهه و سه ماهه انجام شده است. ( همین امر گواهی بر بی اعتمادی مردم در حوزه اقتصاد است که ترجیح داده اند بیشتر پول بدهند و سکه های خود را زودتر دریافت کنند)بنابراین اگر متوسط نرخ پیش فروش هر قطعه سکه را یک میلیون و 400 هزار تومان در نظر بگیریم یعنی مردم در کمتر از سه ماه 7 هزار میلیارد تومان از سرمایه خود را در بازار سکه سرمایه گذاری کرده اند بماند که خیلی از مردم هم طلای آب شده یا جواهرآلات خریده اند.
عددها و رقم ها درباره دلار و یورو که اصلا قابل تخمین و ارزیابی نیست.بازار مسکن که تکان اساسی خورده و الان بیشتر مردم خریدار هستند تا فروشنده.سپرده بانکی هم که جای خود را دارد و اگر کسی به دنبال سود 20 درصدی بانکی باشد راه های زیادی وجود دارد که در قالب سپرده ها و واحدهای سرمایه گذاری مختلف چنین سودی را برای سرمایه گذاران تضمین کرد.
مردم همیشه درست تشخیص می دهند
این وسط تنها بازار سهام از آزاد شدن نقدینگی مردم بی نصیب مانده است، اما چرا؟قطعا خرد جمعی مردم درباره نیاوردن پول به بورس درست بوده است.آن ها می دادند بورس برای اداره کنندگان اقتصاد کشور اهمیتی ندارد و چه بسا می دانند خیلی از مسئولان ، بورس را کاملا نمی شناسند و با ساز و کار آن آشنا نیستند.
یاد یکی از نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون اقتصادی خانه ملت افتادم که در مجلس هشتم طرح تحقیق و تفحص از بورس را مطرح کرده بود.با او مصاحبه کرده بودند که چرا می خواهی از بورس تحقیق و تفحص کنی؟او گفته بود چون تابلوها در بورس به روز نمی شود!
باور کنید ، این شوخی نیست و سطح آشنایی خیلی از مسئولان ما با بازار سهام در همین حد و اندازه هاست.
دو هفته پیش در همین نوشتارهای پراکنده با موضوع بازار سرمایه پیشنهاد کردم دولت به جای انتشار گسترده گواهی سپرده بانکی با نرخ تضمین شده 20 درصد ، اوراق تبعی روی سهام 30 شرکت بزرگ و سودده بازار سرمایه را منتشر می کرد و همین سود را برای سرمایه گذاری در سهام این شرکت ها تضمین می کرد.سودی که خود این شرکت ها بالاتر از آن را در پایان دوره تحصیل می کردند و نیازی نبود تا بانک مرکزی پرداختی داشته باشد و پرداخت سودی را تضمین کند.
جالب اینجاست در خلال برگزاری یازدهمین نمایشگاه بورس ، بانک و بیمه که آبرومندانه و البته بدون حضور حتی یک مقام ارشد اقتصادی برگزار شده بوده چند تن از مدیران بازار سرمایه را دیدم.آن ها پیشنهاد انتشار گسترده اوراق تبعی و بیمه کردن 20 درصد سود سهامداران را خوانده بودند و به نگارنده «آفرین» گفتند.من به آن ها گفتم آیا خودشان هم چنین پیشنهادی را رسما با دولت در میان گذاشته اند ؟ در کمال تعجب گفتند ، نه!
این که می گوئیم و می گویند مشکل از درون است باید پذیرفت ، کسانی که در بازار سرمایه برای پست های مدیریتی خود حقوق می گیرند واقعا برای نجات بورس از وضعیت رخوت انگیز فعلی چه کرده اند؟چقدر به دولت فشار آورده اند که مسیر نقدینگی خطرناک و شناور در کشور را به سمت بازار سرمایه هدایت کند؟چقدر در خلال بودجه سالانه به دولت مشاوره درست داده اند که بورس را هم ببیند؟چند گزارش یا چند برگ گزارش به دولت داده اند که بورس ما این همه ابزار کارا دارد برای مهار نقدینگی؟چقدر تلاش کرده اند که دست کم در یک جلسه دولت ، رئیس بورس حضور پیدا کند و در تصمیم گیری ها اثرگذار باشد!
بورسی که اکنون درباره آن صحبت می کنیم تنهاترین بازار است.این واقعیت تلخی است که در بیش از یک دهه گذشته به اندازه کافی بورس ما از لحاظ مقررات و ساختار توسعه پیدا کرده است اما در دولت روحانی تنها از ظرفیت این بازار برای تسویه مطالبات پیمانکاران استفاده شده درحالی که این تنها یکی از کارکردهای بازار سرمایه است.
دانستن کارکرد اصلی بورس خیلی ساده است.
سهام شرکت های زیادی در بورس و فرابورس عرضه شده است.صاحب سرمایه ،سهام یک شرکت مثل فولاد مبارکه را می خرد.
با خرید سهام عرضه کننده سهم که اغلب سهامدار عمده شرکت هاست صاحب نقدینگی جدید می شود.
این نقدینگی دو کارکرد دارد.اگر عرضه کننده سهم مثلا یک صندوق بازنشستگی باشد دیگر نیاز نیست برای تامین حقوق پایان ماه بازنشستگان خود چوب حراج به سهم خود در بورس در هر شرایطی بزند و بفروشد چون با فروش بخشی از این سهم برای مدت ها نقدینگی به دست آورده است.کارکرد دوم این است که سهامدار عمده بخشی از پول خود را صرف توسعه شرکت کرده و از این طریق بخشی از نقدینگی را وارد چرخه تولید و توسعه شرکت مزبور می کند.
این نقدینگی تورم زا نیست.چون در چرخه تولید به گردش درآمده و شغل جدید هم ایجاد کرده است.
تزریق نقدینگی به بورس از طریق بورس ، آبرو و اعتبار اقتصاد کشور را هم افزایش می دهد.وقتی اوضاع بورس خوب باشد چون این بازار در دنیا ملاک معتبری برای تشخیص وضعیت کشورهاست لذا جهان بیشتر باور می کند که وضعیت اقتصادی ما شکننده نیست و وضع اقتصاد کشور آنقدرها هم که می گویند بد نیست!
در اینجا می خواهم به نمایشگاه بورس اشاره کنم که از 27 فروردین تا 30 فروردین همین امسال در تهران برگزار شد.
این نمایشگاه مهمترین رویداد نمایشگاهی صنعت مالی در سال است که هر ساله در تهران برگزار می شود.اما نه اسحق جهانگیری آمد که فرمانده اقتصاد مقاومتی است ، نه وزیر اقتصاد که مسئول اداره اقتصاد کشوراست و رئیس شورای عالی بورس ، نه رئیس بانک مرکزی که مسئول کنترل تورم و اداره بازار پول کشور!رسانه ها تیتر زدند که نمایشگاه بورس برگزار شده با حضور خودم و خودت و خودش!
همین رخداد و رویگردانی مسئولان از چنین رویداد مهمی نشان می دهد که آن ها بورس را نمی شناسند ، حتی اگر به اشتباه یا درست مسئول اداره اقتصاد کشور باشند!جایی شنیدم دلیل نیامدن آقایان به نمایشگاه بورس کارهای مهمتری مثل کاهش التهاب ارزی بوده!متعجب شدم!یعنی آن ها نمی دانند اتفاقا تنها جایی که باید حضور پیدا می کردند و از آن جا نقدینگی افسار گسیخته را مهار می کردند همین بورس است یعنی تنها جایی که حضور آن ها توجیه داشت نمایشگاه بورس بود ؛ آن هم نه یک روز ،بلکه هر روز باید می آمدند و برای آمدن مردم به بورس اعتماد سازی می کردند و سود مردم را از طریق ابزارهایی که در دست دارند مثل بورس تضمین می کردند.ای مسئولان امر ، تا دیر نشده بورس را یاد بگیرید؛بورس را بفهمید.بورس تولید کشور را می تواند نجات دهد اگر شما متوجه آن باشید!
به جدول زیر دقت کنید:
ارزش کل معاملات بورس و فرابورس بانضمام اوراق مشارکت ارزش معاملات خرد بورس و فرابورس
هفته اول فروردین 1.108 میلیارد تومان هفته اول فروردین 321 میلیارد تومان
هفته دوم فروردین 345 میلیارد تومان هفته دوم فروردین 154 میلیارد تومان
هفته سوم فروردین 1.958 میلیارد تومان هفته سوم فروردین 722 میلیارد تومان
هفته چهارم فروردین 1.078 میلیارد تومان هفته چهارم فروردین 331 میلیارد تومان
هفته اول اردیبهشت 1.502 میلیارد تومان هفته اول اردیبهشت 430 میلیارد تومان
به گزارش عصر ایران، ارزش معاملات خرد بورس که جا به جایی سرمایه مردم در بورس را نشان می دهد و ملاک اصلی تشخیص سرمایه در گردش در بازار سهام است به روزانه 80 میلیارد تومان رسیده است.با دلار 4200 تومانی هم که حساب کنیم می شود 20 میلیون دلار.یعنی هیچ!اگر روند به همین منوال ادامه پیدا کند شاید کاهش روزها و ساعت های معاملاتی بورس بهتر باشد از این که از این ابزار کارا برای گشایش های اقتصادی بهره گرفته نشود و همین تعداد اندک مردم باقی مانده در بورس ما هر روز بیشتر ضرر کنند.نمی دانم چه کسی آقای بورس است؟
جهانگیری فرمانده اقتصاد مقاومتی ، کرباسیان وزیر اقتصاد ، نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه یا هر کس دیگر.حرفم این است، حال بورس ما خوب است ، اما تو باور نکن!
این روزها مردم کمتر به بورس فکر می کنند ، شما چطور؟ترس از رخدادهای سیاسی در خصوص برجام ، بحران آب ، سوء مدیریت در اداره اقتصاد کشور و عدم اطمینان مردم به اداره درست اقتصاد ایران ، خبرهای مکرر از فساد های برخی مدیران ،آلودگی هوا و داستان ناتمام ریزگردها ، زندگی روی گسل های زلزله ، مشکلات معیشتی و سرکشی دلار و سکه و سپرده بانکی جایی را برای عرض اندام بورس که ویترین اقتصاد کشور است و مجموعا حدود 600 بنگاه اقتصادی از 40 صنعت را در خود جای داده است باقی نگذاشته!
دبیرکل بانک مرکزی گفته که مردم در طرح پیش فروش بیش از 5 میلیون قطعه سکه خریده اند.می دانید که حداکثر قیمت پیش فروش سکه یک میلیون و 590 هزار تومان برای تحویل یک ماهه و کمترین نرخ آن یک میلیون و 160 هزار تومان برای سررسید دوساله بود.به گفته مسئولین امر بیشترین پیش فروش ها برای دوره یک ماهه و سه ماهه انجام شده است. ( همین امر گواهی بر بی اعتمادی مردم در حوزه اقتصاد است که ترجیح داده اند بیشتر پول بدهند و سکه های خود را زودتر دریافت کنند)بنابراین اگر متوسط نرخ پیش فروش هر قطعه سکه را یک میلیون و 400 هزار تومان در نظر بگیریم یعنی مردم در کمتر از سه ماه 7 هزار میلیارد تومان از سرمایه خود را در بازار سکه سرمایه گذاری کرده اند بماند که خیلی از مردم هم طلای آب شده یا جواهرآلات خریده اند.
عددها و رقم ها درباره دلار و یورو که اصلا قابل تخمین و ارزیابی نیست.بازار مسکن که تکان اساسی خورده و الان بیشتر مردم خریدار هستند تا فروشنده.سپرده بانکی هم که جای خود را دارد و اگر کسی به دنبال سود 20 درصدی بانکی باشد راه های زیادی وجود دارد که در قالب سپرده ها و واحدهای سرمایه گذاری مختلف چنین سودی را برای سرمایه گذاران تضمین کرد.
مردم همیشه درست تشخیص می دهند
این وسط تنها بازار سهام از آزاد شدن نقدینگی مردم بی نصیب مانده است، اما چرا؟قطعا خرد جمعی مردم درباره نیاوردن پول به بورس درست بوده است.آن ها می دادند بورس برای اداره کنندگان اقتصاد کشور اهمیتی ندارد و چه بسا می دانند خیلی از مسئولان ، بورس را کاملا نمی شناسند و با ساز و کار آن آشنا نیستند.
یاد یکی از نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون اقتصادی خانه ملت افتادم که در مجلس هشتم طرح تحقیق و تفحص از بورس را مطرح کرده بود.با او مصاحبه کرده بودند که چرا می خواهی از بورس تحقیق و تفحص کنی؟او گفته بود چون تابلوها در بورس به روز نمی شود!
باور کنید ، این شوخی نیست و سطح آشنایی خیلی از مسئولان ما با بازار سهام در همین حد و اندازه هاست.
دو هفته پیش در همین نوشتارهای پراکنده با موضوع بازار سرمایه پیشنهاد کردم دولت به جای انتشار گسترده گواهی سپرده بانکی با نرخ تضمین شده 20 درصد ، اوراق تبعی روی سهام 30 شرکت بزرگ و سودده بازار سرمایه را منتشر می کرد و همین سود را برای سرمایه گذاری در سهام این شرکت ها تضمین می کرد.سودی که خود این شرکت ها بالاتر از آن را در پایان دوره تحصیل می کردند و نیازی نبود تا بانک مرکزی پرداختی داشته باشد و پرداخت سودی را تضمین کند.
جالب اینجاست در خلال برگزاری یازدهمین نمایشگاه بورس ، بانک و بیمه که آبرومندانه و البته بدون حضور حتی یک مقام ارشد اقتصادی برگزار شده بوده چند تن از مدیران بازار سرمایه را دیدم.آن ها پیشنهاد انتشار گسترده اوراق تبعی و بیمه کردن 20 درصد سود سهامداران را خوانده بودند و به نگارنده «آفرین» گفتند.من به آن ها گفتم آیا خودشان هم چنین پیشنهادی را رسما با دولت در میان گذاشته اند ؟ در کمال تعجب گفتند ، نه!
این که می گوئیم و می گویند مشکل از درون است باید پذیرفت ، کسانی که در بازار سرمایه برای پست های مدیریتی خود حقوق می گیرند واقعا برای نجات بورس از وضعیت رخوت انگیز فعلی چه کرده اند؟چقدر به دولت فشار آورده اند که مسیر نقدینگی خطرناک و شناور در کشور را به سمت بازار سرمایه هدایت کند؟چقدر در خلال بودجه سالانه به دولت مشاوره درست داده اند که بورس را هم ببیند؟چند گزارش یا چند برگ گزارش به دولت داده اند که بورس ما این همه ابزار کارا دارد برای مهار نقدینگی؟چقدر تلاش کرده اند که دست کم در یک جلسه دولت ، رئیس بورس حضور پیدا کند و در تصمیم گیری ها اثرگذار باشد!
بورسی که اکنون درباره آن صحبت می کنیم تنهاترین بازار است.این واقعیت تلخی است که در بیش از یک دهه گذشته به اندازه کافی بورس ما از لحاظ مقررات و ساختار توسعه پیدا کرده است اما در دولت روحانی تنها از ظرفیت این بازار برای تسویه مطالبات پیمانکاران استفاده شده درحالی که این تنها یکی از کارکردهای بازار سرمایه است.
دانستن کارکرد اصلی بورس خیلی ساده است.
سهام شرکت های زیادی در بورس و فرابورس عرضه شده است.صاحب سرمایه ،سهام یک شرکت مثل فولاد مبارکه را می خرد.
با خرید سهام عرضه کننده سهم که اغلب سهامدار عمده شرکت هاست صاحب نقدینگی جدید می شود.
این نقدینگی دو کارکرد دارد.اگر عرضه کننده سهم مثلا یک صندوق بازنشستگی باشد دیگر نیاز نیست برای تامین حقوق پایان ماه بازنشستگان خود چوب حراج به سهم خود در بورس در هر شرایطی بزند و بفروشد چون با فروش بخشی از این سهم برای مدت ها نقدینگی به دست آورده است.کارکرد دوم این است که سهامدار عمده بخشی از پول خود را صرف توسعه شرکت کرده و از این طریق بخشی از نقدینگی را وارد چرخه تولید و توسعه شرکت مزبور می کند.
این نقدینگی تورم زا نیست.چون در چرخه تولید به گردش درآمده و شغل جدید هم ایجاد کرده است.
تزریق نقدینگی به بورس از طریق بورس ، آبرو و اعتبار اقتصاد کشور را هم افزایش می دهد.وقتی اوضاع بورس خوب باشد چون این بازار در دنیا ملاک معتبری برای تشخیص وضعیت کشورهاست لذا جهان بیشتر باور می کند که وضعیت اقتصادی ما شکننده نیست و وضع اقتصاد کشور آنقدرها هم که می گویند بد نیست!
در اینجا می خواهم به نمایشگاه بورس اشاره کنم که از 27 فروردین تا 30 فروردین همین امسال در تهران برگزار شد.
این نمایشگاه مهمترین رویداد نمایشگاهی صنعت مالی در سال است که هر ساله در تهران برگزار می شود.اما نه اسحق جهانگیری آمد که فرمانده اقتصاد مقاومتی است ، نه وزیر اقتصاد که مسئول اداره اقتصاد کشوراست و رئیس شورای عالی بورس ، نه رئیس بانک مرکزی که مسئول کنترل تورم و اداره بازار پول کشور!رسانه ها تیتر زدند که نمایشگاه بورس برگزار شده با حضور خودم و خودت و خودش!
همین رخداد و رویگردانی مسئولان از چنین رویداد مهمی نشان می دهد که آن ها بورس را نمی شناسند ، حتی اگر به اشتباه یا درست مسئول اداره اقتصاد کشور باشند!جایی شنیدم دلیل نیامدن آقایان به نمایشگاه بورس کارهای مهمتری مثل کاهش التهاب ارزی بوده!متعجب شدم!یعنی آن ها نمی دانند اتفاقا تنها جایی که باید حضور پیدا می کردند و از آن جا نقدینگی افسار گسیخته را مهار می کردند همین بورس است یعنی تنها جایی که حضور آن ها توجیه داشت نمایشگاه بورس بود ؛ آن هم نه یک روز ،بلکه هر روز باید می آمدند و برای آمدن مردم به بورس اعتماد سازی می کردند و سود مردم را از طریق ابزارهایی که در دست دارند مثل بورس تضمین می کردند.ای مسئولان امر ، تا دیر نشده بورس را یاد بگیرید؛بورس را بفهمید.بورس تولید کشور را می تواند نجات دهد اگر شما متوجه آن باشید!
به جدول زیر دقت کنید:
ارزش کل معاملات بورس و فرابورس بانضمام اوراق مشارکت ارزش معاملات خرد بورس و فرابورس
هفته اول فروردین 1.108 میلیارد تومان هفته اول فروردین 321 میلیارد تومان
هفته دوم فروردین 345 میلیارد تومان هفته دوم فروردین 154 میلیارد تومان
هفته سوم فروردین 1.958 میلیارد تومان هفته سوم فروردین 722 میلیارد تومان
هفته چهارم فروردین 1.078 میلیارد تومان هفته چهارم فروردین 331 میلیارد تومان
هفته اول اردیبهشت 1.502 میلیارد تومان هفته اول اردیبهشت 430 میلیارد تومان
به گزارش عصر ایران، ارزش معاملات خرد بورس که جا به جایی سرمایه مردم در بورس را نشان می دهد و ملاک اصلی تشخیص سرمایه در گردش در بازار سهام است به روزانه 80 میلیارد تومان رسیده است.با دلار 4200 تومانی هم که حساب کنیم می شود 20 میلیون دلار.یعنی هیچ!اگر روند به همین منوال ادامه پیدا کند شاید کاهش روزها و ساعت های معاملاتی بورس بهتر باشد از این که از این ابزار کارا برای گشایش های اقتصادی بهره گرفته نشود و همین تعداد اندک مردم باقی مانده در بورس ما هر روز بیشتر ضرر کنند.نمی دانم چه کسی آقای بورس است؟
جهانگیری فرمانده اقتصاد مقاومتی ، کرباسیان وزیر اقتصاد ، نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه یا هر کس دیگر.حرفم این است، حال بورس ما خوب است ، اما تو باور نکن!
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه