به گزارش بورس نیوز، یکی از وعدههای مهم حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری افزایش مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان در جامعه و دادن سهم 30 درصد از مشاغل و به خصوص پستهای مدیریتی به زنان بود؛ اما این افزایش سهم مشارکت اقتصادی زنان که نماد اصلی آن اشتغال است تا چه حد برآورده شده است؟ آمارهایی که مرکز آمار ایران و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر کرده اند، نشان میدهد جمعيت فعال كشور از 23,387,633 نفر در سال 1390 با متوسط نرخ رشد 2 درصد به 26,588,819 نفر در سال 1396 رسيده است كه جمعيت فعال زنان به جز سالهاي 1392 و 1393 در مابقي سالها با روندي صعودي مواجه بوده است. به طوري كه از 3,968,916 نفر در سال 1390 به 5,232,661 نفر در سال 1396 رسيده است. به عبارت ديگر از متوسط نرخ رشد سالانه 4.7 درصد برخوردار بوده است. سهم زنان از جمعيت فعال طي اين سالها بين 16.2 درصد (سال 1393 ) تا 19.7 درصد(سال 1396 ) در نوسان بوده است. برخي علل اين ميزان رشد در جمعيت فعال زنان را ميتوان به تغيير دولت، اعمال سياستها و رويكردهاي دولت جديد به اشتغال زنان، تغيير فضاي اقتصادي كشور، افزايش تعداد زنان تحصيلكرده و ... مرتبط دانست.
از سوي ديگر با نگاهي به جمعيت بيكار طي سالهاي 1390 تا 1396 مشاهده ميشود كه جمعيت بيكار نيز 1.8 درصدي از 2,877,608 نفر در سال 1390 به 3,210,206 نفر در سال 1396 افزايش يافته است. همچنين جمعيت زنان بيكار نيز با نرخ رشد سالانه 3.8 درصدي از 830,996 نفر در سال 1390 به 1,037,516 نفر در سال 1396 افزايش يافته است. سهم زنان از جمعيت بيكار طي سالهاي 1390 تا 1396 (به جز سال 1393 ) روند افزايشي داشته و كمترين ميزان آن 28.9 28 درصد در سال 1390 و بيشترين مقدار 32.2 درصد در سال 1396 بوده است.
بررسیهای صورت گرفته از سوی مرکز آمار ( 1390 تا 1396) نشان میدهد در حداقل 30 درصد استانهاي كشور حدود يك سوم جمعيت بيكار را زنان تشكيل ميدهند و در بین این سالها سهم زنان از جمعيت بيكار در برخي استانها مانند گلستان (سال 1390 )، مازندران (سال 1392 ) و کرمان (1395 تا 1396) از نصف جمعيت بيكار نيز فراتر رفته است.
دامنه تغييرات در سهم زنان از جمعيت بيكار نشان ميدهد استانهاي كرمان 26.5 واحد، سیستان و بلوچستان 24.7 واحد، و خراسان جنوبی 19.9 واحد بيشترين تغييرپذيري را داشته اند. به عبارت ديگر ميتوان گفت بيشترين نوسان در سهم زنان در جمعيت بيكار مربوط به منطقه جنوب شرق ايران بوده است. در مقابل كمترين ميزان تغيير طي اين سالها مربوط به استانهاي اردبيل (5.4 واحد)، البرز (5.9 واحد)، اصفهان (6.1 واحد) و ایلام (6.8 واحد) بوده است. به عبارت ديگر سهم زنان از جمعيت بيكار در اين استانها، رويه تقريبا ثابتي داشته است. همچنين از سال 1392 تا 1396، سهم زنان از جمعيت بيكار در استانهاي بوشهر، سيستانوبلوچستان، خراسان رضوي، كردستان و كهگيلويه و بويراحمد روند صعودي داشته است. در این بین جمعبندی این اعداد نشان میدهد که باوجود تلاشهای صورت گرفته در سالهای گذشته برای افزایش حضور و مشارکت اجتماعی زنان در جامعه عوامل متعددي از جمله تفاوتهاي قوميتي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي استانها از يك سو و نيز ظرفيتها و پتانسيلهاي اشتغالزايي استانها از سوي ديگر نقش مهمي در تفاوت ميزان عرضه نيروي كار زنان در استانها داشته است.
بيكاري اكنون به يكي از مهم ترين چالشهاي اقتصاد ايران تبديل شده است. بيكاري هم در سطح خرد (فردي و خانوادگي) و هم در سطح كلان (اجتماعي) عوارض منفي بسياري به همراه دارد و فرد و جامعه را با چالشها و آسيبهاي متعددي روبهرو ميسازد. در سطح خرد، بيكاري موجب تنزل سطح رفاه خانواده، ايجاد آسيبهاي روحي، رواني و اجتماعي ( ظهور زمينههاي بزهكاري مانند دزدي و اعتياد و ...) واماندگي از دريافت آموزش و ارتقا مهارت و ... ميشود. همچنین در سطح كلان بيكاري موجب هدر رفتن سرمايههاي انساني جامعه ميشود.