چالشهای خریدوفروش در بورس کالا / نبود نظارت یعنی ایجاد مفسده و رانت/ تعامل میان دولتیها کم است
به گزارش خبرنگار بورس نیوز، در یک ماه اخیر
بروز برخی نوسانات در بازار سرمایه برای سهامداران و فعالان در این حوزه مشکلات
بسیاری را به وجود آورد اما شاید یکی از اتفاقاتی که میتواند تأثیرش بر بازار حتی
بیشتر از بالا و پایین شدن شاخصها باشد، افزایش و کاهش قیمت فروش برخی اقلم بهخصوص
در حوزه پتروشیمی باشد که از طریق بورس کالا توزیع میشود.
بورس کالا قرار بود شفافسازی قیمتی را در دستور
کار خود قرار دهد اما برخی از کارشناسان بر این عقیده هستند که در کشف قیمت و شفافسازی
موفقیت این بازار زیاد نبوده است و راه زیادی تا رسیدن به اهداف اولیه خود دارد.
مجلس و دولت هر دو میتوانند در اصلاح فعالیت
بازار سرمایه مؤثر باشند اما تا به امروز کمترین اثرگذاری را بر روی این حوزه داشتهاند
و شاید بتوان گفت که کمکی از جانب این دو قوه نصیب بازار سرمایه نشده است.
مؤید حسینی صدر مشاور وزیر نفت بهعنوان شخصی که
سالها وظیفه قانونگذاری در مجلس را بر عهد داشته است میتواند شخص مناسبی برای
پیگیری این موضوع باشد که چرا شفافیت در بورس کالا و بازار سرمایه موردانتقاد قرار
میگیرد.
*جناب حسینی صدر با تشکر از وقتیکه در اختیار
بورس نیوز قراردادید. بهعنوان سؤال اول با توجه به اینکه مهرماه امسال بورس کالا یازدهساله
شد. نظرتان در مورد عملکرد این بازار چیست؟
باید این را قبول کنیم که بورس کالا و بازار
سرمایه یک سازوکار علمی در جهان است که این مهم را همه قبول کردهاند و ما نیز در
داخل کشور باید از این سازوکار حمایت کنیم. اما در حال حاضر بورس کالا با چند چالش
روبهرو است. اول اینکه باید ببینیم این بازار محصولات را به چه کسی میفروشد. این
مهم باید توسط وزارت صمت بهصورت آنلاین رصد شود.
وزارت صنایع است که باید تشخیص دهد این خریدار
یک مصرفکننده واقعی است یا یک دلال که برای سود بیشتر و احتکار و قاچاق وارد بورس
کالا شده است.
این اولین نقصی است که باید حل شود. اما مشکل
دیگر در بورس کالا قیمتها است. قیمتها در بورس مناسب و البته موردقبول جامعه است
اما؛ همین کالا وقتی به بازار سیاه وارد میشود با چندین برابر نرخ بورس فروختهشده
و تولیدکننده را با مشکل روبهرو میکند.
بنابراین مشکل بعدی که باید حل شود قیمتگذاری و
شکاف بالای قیمتی میان بورس و بازار آزاد است. این مهم باید با سازوکارهای نظارتی
و رسد اطلاعات بورس توسط این نهادها حل شود.
*این مشکل آخر شاید بیارتباط با گلایه صنایع پاییندستی
پتروشیمی که حضور دلالها را پر رنگتر از تولیدکننده در بورس کالا میدانند
نباشد. این حضور را قبول دارید؟
اساساً هر وقت در یک معاملهای نظارت قوی وجود
نداشته باشد، تخلف و رانت حضور فعالی خواهد داشت. وقتی شما برای برخی حوزههای
درگیر در خریدهای روزانه محدودیت ایجاد کرده و ایشان برای مثلاً تأمین بطری شیر یا
سایر بستهبندیهای لبنیات با کمبود مواجه میشوند بیشک یک دلال با سرمایه مناسب میتواند
از این فرصت برای سود بیشتر بهره ببرد.
*راهکار شما چیست؟
سومین مشکل در بورس کالا همین است یعنی
تولیدکننده اصلی محدودیت دارد و این محدودیت را باید از بازار غیر شفاف تأمین
نماید. ما پیشنهاد میدهیم که برخی از حوزهها مانند لبنیات که مصرف ثابتی دارند
مجوز همراه با نظارت دریافت کنند تا مستقیماً از تولیدکننده کالای خود را تأمین و
دیگر نیازی به حضور در بورس کالا نباشد و اگر همروی حضور و خرید از بورس تأکیددارند
باید برای این حوزهها استثنا قائل شده و محدودیتها را برایشان بردارند.
*این راهکار خوبی است ولی برخی از دلال شدن همین
استثنائات هراس دارند. نظر شما چیست؟
صد درصد همانطور که در ابتدای مطلب عرض کردم،
هر جا نظارت نباشد یا ضعیف باشد، مفسده به وجود خواهد آمد. ما بر این باوریم که
حتی برای این مورد هم باید نظارت بر خرید و مصرف محصول باشد تا اگر کسی 100 تن
خرید میکند 50 درصد تولید و 50 درصد دیگر را در بازار نفروشد.
بهطور خاص در مورد شرکتهای لبنیات، ما تعداد
تولیدکننده را میدانیم و تولید و میزان هرکدام مشخص است پس میتوانیم جلوی مفسده
را بگیریم. اما با این استثنا ما جلوی شکهای پشت سر هم قیمت لبنیات به دلیل گران
شدن و نایاب شدن بطری و ظروف بستهبندی را خواهیم گرفت.
من یک مثال برای روشن شدن این موضوع میزنم. در
حوزه حملونقل برخی جادهها برای عبور کامیونها محدودیت دارند اما کامیونها و تریلرهای
حمل مواد سوختی و فاسدشدنی استثنا این محدودیتها بوده و آزادی رفتوآمد دارند و
ما در بورس نیز دنبال همین استثنا هستیم.
* بسیاری از فعالان در صنایع پاییندستی
پتروشیمی از توزیع ناعادلانه مواد اولیه در بورس گلهدارند. آیا برای توزیع و هدایت
عادلانه این مواد میتواند تمهیدی اندیشید؟
بزرگترین مشکل در این حوزه نبود ارتباط مستمر
بین بورس، وزارت نفت، وزارت صنایع و سایر وزارتخانهها است. نبود این ارتباط و
تعامل میان مشکل اصلی است. متأسفانه تا زمانی که یک مشکل ایجاد نشود هیچکدام از مجموعههای
درگیر وارد گود نمیشوند. باید یک کارگروهی برای برقراری این ارتباط بین دستگاههای
ذینفع درست شود تا دیگر سرمایهگذار و تولیدکننده با استرسهای گوناگون مواجه
نشوند.
شرایط امروز کشور تکروی و تنها تصمیم گرفتن را نمیطلبد
و باید همه باهم کار را جلو ببرند. در حال حاضر خریدار در بورس نگران از این است
که شاید جنس را گران خریده و فروشنده نیز از ارزانفروشی احتمالی جنس خود نگران
است. باید یک ستاد هماهنگی یا کارگروه تشکیل شود تا این نبود سیاستهای واحد را
رفع نماید.