شیب نمودار مصرف انرژیمان هنوز مثبت است
به گزارش بورس نیوز، محسن دلاویز درباره وضعیت مصرف انرژی در ایران اظهار کرد: در سال ۱۳۹۵ بر اساس آخرین آمار و اطلاعات به روز شده در قالب ترازنامه هیدروکربوری کشور، میزان کل تولید انرژی که بیش از ۹۹ درصد آن را نفت و گاز تشکیل داده است، بیش از 9 میلیون بشکه معادل نفت خام در روز بوده که از این میزان با اضافه و کم کردن مقدار صادرات و واردات، بهطور متوسط نزدیک به 5.5 میلیون بشکه معادل نفت خام در روز وارد سیستم عرضه انرژی اولیه شده است. از مقدار انرژی ذکر شده، پس از کم کردن تلفات نیروگاهها و پالایشگاههای نفت و گاز و همچنین سیستمهای انتقال و توزیع در سطح انرژی ثانویه، روزانه مقدار 3.7 میلیون بشکه معادل نفت خام انرژی تحویل سیستم تقاضا یا همان مصرف کنندگان نهایی شده است. میزان اختلاف در ارقام ارائه شده با لحاظ گازهای سوزانده شده (فلر) در آن، حاکی از تلفات سیستم عرضه انرژی کشور معادل روزانه 2.1 میلیون بشکه معادل نفت خام است که با توجه به شرایط موجود از لحاظ ارزشی، رقم بسیار قابل توجهی است و از لحاظ مقدار نیز با استانداردهای جهانی فاصله بسیار زیادی دارد. ضمن آنکه این آمار برای سال 1395 است و الآن ارقام بالاتر خواهد بود.
وی درباره آمار وضعیت تلفات انرژی بعد از سیستم عرضه بیان کرد: بعد از تحویل انرژی به بخشهای مصرفکننده نهایی، همچنان فرآیندها و سامانههای مصرفکننده، تلفات قابل ملاحظهای را به سیستم تحمیل میکند. بهعنوان نمونه در بخش خانگی که بزرگترین بخش مصرفکننده انرژی است، از مقدار کل انرژی تحویلی بطور متوسط ۱.۱ میلیون بشکه معادل نفت خام در روز انرژی مصرف میشود. وضعیت شاخص مصرف در این بخش ۴۶۰ کیلووات ساعت به ازای هر متر مربع در سال است که حدود ۳ برابر متوسط جهانی یعنی ۱۶۰ کیلووات ساعت به ازای هر متر مربع در سال است.
مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت گفت: در بخش صنعت نیز بهعنوان دومین بخش مصرفکننده انرژی روزانه ۹۰۰ هزار بشکه معادل نفت خام انرژی مصرف میگردد که عمده آن مربوط به صنایع با شدت انرژی بالا از جمله، فولاد، سیمان، آجر، لاستیک و سایر صنایع با شدت انرژی بالا است.
دلاویز ادامه داد: در بخش حملونقل بهعنوان سومین بخش مصرفکننده نیز، روزانه ۸۷۰ هزار بشکه معادل نفت خام انرژی در سال ۱۳۹۰ مصرف شده است و مقایسه شاخصهای عملکردی آن که در ادامه بیشتر به آن خواهم پرداخت همچون سایر بخشهای ذکر شده، با سطح استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. فناوریهای قدیمی بویژه در موتور خودروهای تولیدی، فرسودگی ناوگان بخصوص ناوگان خودروهای سنگین، عدم توسعه متوازن حملونقل عمومی، فرهنگ نامناسب استفاده از خودروهای شخصی و عدم تکمیل زیرساختهای شهری از جمله عوامل اصلی بالا بودن مصرف انرژی در این بخش محسوب میشود.
وی افزود: مجموعه آمار اشاره شده منجر به این شده که ایران جزو کشورهای با شدت انرژی بسیار بالا در دنیا قرار گیرد. به گونهای که در سال ۱۳۹۰ شدت مصرف انرژی نهایی بر اساس تولید ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت سال ۱۳۷۶، برابر با 1.76 بشکه به میلیون ریال و سرانه مصرف نیز معادل 14.83 بشکه به ازای هر نفر بوده است. این آمار نشان میدهد که با لحاظ قیمت متوسط ۷۰ دلار برای هر بشکه نفت خام، معادل ۱۳۲ دلار انرژی برای تولید هر صد هزار تومان تولید ناخالص داخلی در ایران هزینه میشود. بررسی شاخص شدت انرژی اولیه نیز بیانگر این خواهد بود که شدت انرژی اولیه در ایران 0.67 تن معادل نفت خام به هزار دلار تولید ناخالص داخلی است که در مقایسه با متوسط جهانی یعنی 0.176 به میزان 4 برابر و در مقایسه با بهترین کشور دنیا از لحاظ شدت انرژی یعنی کشور ژاپن که دارای شدت انرژی 0.09 تن معادل نفت خام به هزار دلار تولید خالص داخلی است، ۷ برابر بیشتر است.
مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت درباره شدت مصرف انرژی در ایران آمارهایی بالاتر از استاندارد جهانی عنوان میشود تاکید کرد: من همیشه میگویم انرژی تمدنساز بوده؛ حتی بین بشری که چوب مصرف میکند با بشری که زغالسنگ مصرف میکند، تفاوت است.
دلاویز ادامه داد: ما دومین کشور دارای منابع غنی نفت، اولین کشور دارای منابع غنی گاز دنیا و اولین کشور از بابت منابع هیدروکربنی هستیم. اما چرا وضعمان این است، حتی در تولید چرا این چنین عمل کردهایم؟ اینها و اینکه آینده چه میشود؟ سؤالاتی جدی هستند. انرژی امروزه یکی از مهمترین پارامترهای امنیت و اقتصاد و توسعه کشورهاست. ما چه برنامهای برای آینده و امنیت انرژی داریم؟ تحلیل من این است که غرب سرمایهگذاری بسیار بسیار هنگفتی روی بحث انرژیهای تجدیدپذیر میکند و شاید چالش اصلی نسلهای آینده ما این باشد که حق مصرف بیشتر از یک اندازه مشخص از انرژی فسیلی نداشته باشند تا آلودگی زیست محیطی ایجاد نکنند و از این طریق غربیها هم از وابستگی به منطقه خاورمیانه راحت میشوند. لذا ما نیز باید با این نگاه پیش برویم و برنامهریزی داشته باشیم. از همین الآن باید راهبرد داشته باشیم، در بحث انرژیهای تجدیدپذیرو در عین حال برای برداشت حداکثری حاملهای انرژی و صادرات آن سرمایهگذاری کنیم. آن هم وقتی که در کشور ما این میزان پتانسیل هست. برای مثال در ایران متوسط سالانه 300 روز تابش آفتاب داریم.
وی افزود: به نظرم یکی از مباحث عمده ما بحثهای فرهنگی است. شخصی بتازگی برایم مثالی زد و میگفت «وقتی به آلمان و خانه یکی از دوستان رفته بودم خانم خانه کف به ظرفها میزد اما بدون اینکه آب مصرف کند با یک دستمال خشک میکرد و در جا ظرفی میگذاشت. یعنی فرهنگ سختکوشی و تلاش به جامانده از ویرانه جنگ جهانی دوم هنوز در آلمان هست و آلمانیها را سربلند و توسعه یافته کرده است. ولی ما چطور؟ آیا ما مردم آموزش ناپذیری بودهایم؟ به هیچ عنوان. این آموزش است که به فرهنگ جهت میدهد. ما در این زمینهها کم کار کردهایم. شاید یکی از دلایل عمدهاش این حجم عظیم منابع خدادادی است که به پشتوانهاش به خودمان این اجازه را دادیم هر طوری که دلمان میخواهد مصرف کنیم.
دلاویز گفت: کسی به فکر کنترل مصرف نبوده است. این روزها مصرف بنزین را نگاه کنید که چه وضعیتی دارد. تولید کنونی بنزین یک اتفاق بزرگ در این دولت و شاهکار بود. ظرف چهار سال گذشته تولید به مرز 95 تا 100 میلیون لیتر رسید ولی مصرف باز هم دارد از تولید پیشی میگیرد. یعنی ما هرچقدر که تولید میکنیم، دود میکنیم. چند پالایشگاه بسازیم؟ تا چه وقت این کار عقلانی است؟ چرا ما نباید مصرف را کنترل کنیم؟ اینکه ما روزانه 35 میلیون دلار فقط یارانه بنزین بدهیم چقدر عاقلانه است؟ فقط برای بنزین میشود تقریباً 15 میلیارد دلار در سال. همین قدر هم برای گازوئیل داریم میپردازیم. مگر اعتبار و بودجه کشور چقدر کشش این کار را دارد؟ اصلاً مگر کشور صدقهای و یارانهای میتواند به توسعه برسد؟ شما کجای دنیا را سراغ دارید. ما بعد از چین با 5/1 میلیارد جمعیت که 37 میلیارد دلار یارانه میدهد، با 35 میلیارد دلار دومین کشور هستیم. تازه این آمارهای سال 95-94 است. اصلاً باورنکردنی است و این آمار و ارقام یک فاجعه است.
مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت درباره مهار شدت مصرف انرژی کشور چه کار میتوان انجام داد توضیح داد: متأسفانه ما در دنیا تنها کشوری هستیم که شیب نمودار مصرف انرژیمان هنوز مثبت است. یعنی دیگر حتی عربستان هم این روند را متوقف و یک مقدار نزولی کرد ولی ما هنوز خیلی جدی سیر صعودیمان را حفظ کردهایم. بالاخره خودمان هم مقصریم. مثلاً قیمت بنزین همین بحثی که چالش این روزهاست، من در هر سخنرانی و در هر بحثی علی رغم اینکه دولت و مجلس تأکید دارند که قیمت بنزین را فعلاً افزایش ندهند، به این موضوع اعتراض کردهام. چون شما نمیتوانید که با این ابزار قیمتی که در دنیا یکی از مهمترین ابزارهاست، قهر باشید و آن را دست نخورده باقی بگذارید و با یک قیمت بسیار پائین بنزین را در اختیار مردم قراردهید؛ اما آنها مصرف کنند.
وی افزود: بعد جالبتر آن است که در کنار مرز بنزین ارزان را در اختیار مردم قرار میدهند که با 400 متر فاصله 10 تا 15هزار تومان در هر لیتر اختلاف قیمت دارد. یعنی تشویق به قاچاق. اصلاً در مرزها باید خیلی مقید باشید که قاچاق بنزین نکنید. البته من اعتقاد دارم قاچاق سیستماتیک است تقریباً روزی 200 میلیارد تومان قاچاق سوخت را افراد عادی نمیتوانند انجام دهند. اما چرا دارد این اتفاق میافتد؟ ما به عنوان دولت وظیفهمان نهادینه کردن قاچاق که نیست. ما باید راهکارهایی ارائه دهیم که خودبهخود زیربناها و ساختار را به گونهای بسازد که مردم به سمت قاچاق نروند. قطعاً ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سالهای گذشته کارهای خوبی کردهاند ولی اینها کفاف نکرده است. قیمت بنزین باید اصلاح شود. جالب است که 50 درصد یارانه انرژی به سه دهک ثروتمند جامعه میرسد. یعنی نصف یارانه انرژی را ثروتمندان میبرند و بقیهاش به هفت دهک ضعیف جامعه میرسد. این عین بیعدالتی است. یعنی ما دست کردهایم در جیب فقرا و ثروتمندان را منتفع میکنیم. چرا اینها را اصلاح نمیکنیم؟
مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت ادامه داد: اولاً هر جراحیای خونریزی دارد؛ بلا استثناء و بدون شک. اگر که ما درست فکر کنیم. واقعاً اعتقاد دارم اگر اعتماد ملت به دولت باشد و با مردم صادقانه صحبت کنیم آنها متوجه خواهند شد که چه اتفاقی در کشور میافتد و حتماً به ما کمک خواهند کرد. ضمن اینکه چرا ما نیاییم یارانه دهکهای کم برخوردار جامعه را اصلاح کنیم؟ با این یارانهای که داریم میدهیم درواقع معادل پرداخت یارانهها داریم به سوخت فقط یارانه میدهیم. این را بیاییم به چهار دهک پائین جامعه بدهیم. اعتقاد دارم که یارانه بنزین باید به سرانه افراد داده شود. الآن کسی که ماشین ندارد سرانه بنزینش را ثروتمندان استفاده میکنند. بدون اینکه بتواند از آن بهرهمند شود. ما میتوانیم حساب و روند را اصلاح کنیم. از این طریق تبعات اجتماعیاش را اول کنترل کنیم بعد با مردم صحبت و قیمت بنزین را اصلاح کنیم. نباید با این موضوع انتخاباتی و جناحی برخورد کرد. به نظرم دولتی که حدود 24 میلیون رأی دارد باید شجاعت این کارها را داشته باشد. شجاعت عمل جراحی بزرگ اقتصادی را باید داشته باشد. وگرنه چه فایده اگر ما بخواهیم روزمره رفتار کنیم و هیچ اتفاقی نیفتد. کشور ما دیگر کشش اعتباری یارانههای سوخت را ندارد. لذا همه اینها دست به دست هم میدهد تا ماشینهای فرسوده کار کنند. ما تقریباً 19 میلیون ماشین سبک داریم که 900 تا یک میلیون آن فرسوده است. در خودروهای سنگین هم تقریباً 300 هزار دستگاه فرسوده است. اینها اتفاقات خیلی بدی در صنعت حملونقل ماست. نیاز به یکسری اصلاحات عمیق زیرساختی دارند. اگر بیتفاوت باشیم، وضعیت همین است. بله، من میدانم که تبعات اجتماعی دارد ولی واقعاً اعتقاد دارم با اصلاح یارانهها، با احیای کارت سوختی که مبتنی بر یک فرآیند گزارشگیری دقیق باشد، در عین حال دقت بیشتر روی مرزها، جلوگیری از قاچاق و اصلاح قیمتی، در کنارش بحث فرهنگ سازی، اصلاح قوانین و کارهای دیگر میتوانیم از این بحران انشاءالله عبور کنیم.
دلاویز درباره زیرساخت این تغییرات از جمله حملونقل عمومی وجود دارد گفت: موضوع بنزین خیلی حساس است و نمیفهمم چرا همه استدلالها و منطقها روی بنزین مینشیند! در همین مسأله تخصیص ارز در همین یک سال گذشته چه اتفاقی افتاد؟ بعضاً رشد قیمتی واقعاً چقدر بود؟ چطور آنجا ما آنقدر حساسیت نشان نمیدهیم ولی وقتی به بنزین میرسیم با این پرسشها مواجه میشویم. من یک طور دیگر به سؤال شما جواب میدهم من میگویم اگر نکنیم باید چه کار کنیم؟ تا کی؟ اصلاً ما به آستانه ظرفیت رسیدهایم. حتماً باید یک کارهای مهمی انجام دهیم. حتماً باید جلوی قاچاق را بگیریم. حتماً باید قیمت بنزین را اصلاح کنیم. من نظر کارشناسی میدهم، اصلاً هم دوست ندارم محافظهکارانه با این موضوع برخورد کنم کما اینکه شاید در این شرایط بهترین کار این باشد که محافظه کارانه برخورد کنیم و بگوییم که ما اصلاً برنامهای نداریم، واقعاً اعتقاد ندارم که این به نفع کشور است. اعتقاد دارم باید بلند فریاد بزنم که این قیمت و این مصرف به هیچ عنوان نه در شأن این ملت است نه به نفع این کشور.