عضو شورای اسلامی شهر تهران
برای ادارهی شهر باید به دنبال منابع پایدار منعطف و قابل حصول باشیم/ توجه ویژه شورا به توسعه کیفی تهران/ اقتصاد فرهنگ، یک اقتصاد غنی
به نظر میآید که اقتصاد فرهنگ، یک اقتصاد غنی است که باید شناخته شود و ظرفیت های آن باید هنرمندانه، مسئولانه و کارشناسانه شناخته و فرآوری شود.
به گزارش بورسنیوز به نقل از خبرنگار اقتصاد بازرگانی، گفتگویی تخصصی با محمود میرلوحی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در خصوص مسائل کلانشهر تهران داشت که شرح کامل آن را در ذیل میخوانید:
- برنامه های شورا درمورد درآمدهای پایدار شهری در کلان شهر تهران و تأمین و افزایش منابع درآمدی، چیست؟
محمود میرلوحی تشریح نمود: ما بعد از انقلاب یک دهه با جنگ مواجه بودیم. پس از جنگ بحث توسعه، برنامه و خوداتکایی مطرح گردید و تلاشهای بسیاری در بحث خوداتکایی انجام شد و کارشناسان مطرح نمودند که خوداتکایی راهحل توسعه و اقتصاد کشور است و وابستگی به نفت، عاقبت خوشی نخواهد داشت. علیرغم تلاشهای صورت گرفته در بحث تولید و صادرات مانند ایجاد و رشد شهرکهای صنعتی؛ اما در این بخش آنچنان رشدی که باید، صورت نگرفت و ما از دو تحول در دنیا بینصیب ماندیم؛ یکی خصوصیسازی بود که همزمان با انقلاب در کشور ما در دنیا اتفاق افتاد و دیگری تخصصیسازی بود که صنعت نیز در دنیا تخصصیسازی شد و نهتنها در داخل کشور ما بلکه در سطح جهانی نیز تقسیم کار صورت گرفت. به طور مثال تولید تلفن همراه، اتومبیل، هواپیما و غیره محدود به چند کشور و برند مشخص محدود است و میتوان اینطور گفت که برندها جانشین تولیدات کشورها و دولتها شدند ولی متأسفانه ما بهدلیل مشکلات و تحریمها نتوانستیم همزمان با این جریان پیش برویم. به همین دلیل مسئله منابع و درآمد هنوز در کشور ما غامض است و نتوانستیم به منابع درآمدی چه در سطح شهرها و چه در سطح کلان کشور برسیم.
در شهرداری ها از سال 1364 این ضرورت احساس شد. قانونی تصویب شد و دولت را موظف نمود که لایحهای برای خودکفایی شهرداریها ارئه شود که در طول این سالها اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداده و حال به طور تقریبی میتوان عنوان نمود که این لایحه در مجلس و در کمیسیون ها مطرح است.
تا اینکه بعد از اتمام جنگ و روی کار آمدن دولت مرحوم آیتالله هاشمی، بحثهایی درخصوص انتقال پایتخت از تهران مطرح شد زیرا بنبستی درخصوص توسعه کلان شهری مانند تهران احساس میشد که علت آن یا کمبود منابع و یا عدم اراده کافی برای توسعه شهر بود ولی همان زمان نیز عده ای گفتند که ما میتوانیم و فضایی ایجاد گردید. به طور مثال بنیاد مستضعفان اعلام کرد که ما به صورت خودکفا جانبازان را تحت پوشش قرار میدهیم. شهرداری نیز اعلام نمود که ما آمادهایم از طریق خلق منابع جدید (که بعد هم بحث فروش تراکم مطرح شد) تأمین منابع کنیم. این مهم نیز آغاز شد و حدود دو دهه به طول انجامید و تحولاتی صورت گرفت و به نوعی باعث تنفس برای دولت شد و دولت توانست به شهرهای کوچکتر و روستاها بپردازد و دید جدیدی در تامین منابع کلان شهرها ایجاد شد. اما خیلی زود به دلیل قانونمند و ضابطهمند نشدن بحث فروش تراکم، این طرح به بیراهه رفت تا جایی که ما شاهدیم اتفاقات ناگواری در شهر ها رخ داد و ایمنی و محیط زیست شهر و غیره رخ داد و شهر در معرض خطر قرار گرفت و تهران و بسیاری از کلانشهرها بدهکار شدند. پس نتیجه میگیریم که شورای پنجم محصول این آسیبشناسی بوده که بلاخره شهر با این روشها به جایی نمیرسد و باید به دنبال منابع پایدار باشیم.
میرلوحی در ادامه افزود: منابع پایدار، منابعی است که مستمر و با دوام باشد، از مطلوبیت برخوردار باشد، به ظاهر و آرایش شهر آسیب نرساند و منعطف و قابل حصول باشد. این موارد در حال حاضر موضوع شورای پنجم است و به همین دلیل شورای پنجم تلاش نمود در این 21 ماهی که مستقر است اتفاقات خوبی رخ دهد. همین که توانستیم منابع پایدار را از20 درصد به بالای 30 درصد برسانیم؛ گام موثری بود. البته امیدواریم در برنامه سوم این میزان به حداقل 40 درصد برسد و اگر این مسیر را مسئولانه، کارشناسانه و قانونمند جلو برویم، میتوانیم که سازوکار ایجاد درآمد را در شهر تهران و سایر کلانشهرها پیش ببریم. لذا در تلاش هستیم با همکاری دولت، مجلس و خود شورا به صورت هدفمند در این بخش حرکت نماییم.
- بررسی طرح توسعه کلانشهر تهران و افزایش مناطق 22گانه به کجا رسید؟ و تا چه مرحلهای پیش رفت؟
عضو شورای اسلامی شهر تهران بیان نمود: جغرافیای تهران طی دودهه اخیر رشد گسترده و قارچگونهای داشته است و وسعت تهران به 700 کیلومتر مربع رسیده است و شاید در همین مسیر شهرهای کوچک اطراف تهران مانند: ری، قیامدشت، اسلامشهر و غیره به تهران متصل شوند ولی در حال حاضر چنین بحثی در شورا مطرح نیست.
درحال حاضر برخی مناطق تهران مثل 4 و 22 بسیار گسترده هستند و برخی مانند مناطق 9 و 10 از جغرافیای محدودی برخوردارند که به این مناطق باید رسیدگی شود و مورد بازآرایی قرار گیرد ولی منظور از توسعه تهران، توسعه کیفی تهران مورد نظر است نه توسعه منطقهای یا جغرافیایی. منظور از توسعه کیفی یعنی منظره، خدمات شهر، اقتصاد و هوشمندسازی شهر، ساماندهی وضعیت ترافیک و پایدارسازی و ایمنسازی ساختمان ها از حیث کیفیت و زیستپذیر شدن شهر و افزایش سهم حمل و نقل ریلی تا 30 درصد.
- بحث انتقال پایتخت که از زمان مرحوم آیتالله هاشمی مطرح شد تا به اروز به کدام مرحله رسیده؟
معاون اجرایی ریاست شورای اسلامی شهر تهران تشریح کرد: این طرح به نظر میآید که به بایگانی سپرده شده است. این نظریه ای بود که در آن به نوعی از عجز و ناتوانی در اداره تهران مشاهده میشد. وقتی نتوانیم تهران را درست اداره کنیم اگر پایتخت به شهر دیگری منتقل شود نیز تفاوت چندانی وجود نخواهد داشت.
اگر مسأله توسعه کشور و مسأله مهاجرت معکوس شکل نگیرد، شهر تهران که 15 درصد جمعیت کل کشور را داراست، اگر مقامات به شهر دیگری بروند آیا مسائل تهران حل خواهد شد؟ خیر. پس باید ماند و مسائل تهران را حل نمود. حضور مقامات کشور در پایتخت و در بین مردم و اینکه معضلات شهر را از نزدیک احساس کنند، کمک کننده خواهد بود.
- درخصوص چالشهایی که در کلانشهر تهران وجود دارد توضیح دهید؟
عضو شورای اسلامی شهر تهران اظهار داشت: از جمله چالشهای کلانشهر تهران افزایش جمعیت است و اکنون جمعیت بیشتر از ظرفیت شهر است. به طور مثال در استانی مانند سمنان تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع 5 نفر است و این تراکم در تهران با مساحت 700 کیلومتر مربع به 10 میلیون نفر رسیده است. وقتی تراکم جمعیت بالا میرود، ظرفیت شهر محدود میشود عوامل مختلفی از جمله: خشکسالی های شرق کشور، تلاطمهای اقتصادی و یا عدم تعادل در توزیع خدمات، وجود 40 درصد از دانشگاه های برتر کشور در تهران از جمله عواملی است که منجر شده جمعیت گسترده ای از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ تر و سپس به کلانشهرها و در نهایت به پایتخت مهاجرت نمایند. هرچند که با وجود تلاش ها در دهههای اخیر این روند در حال کاهش است و به تعبیری متوقف شده است.
چالش دیگر این است که جمعیت رو به افزایش، نیازمند محل سکونت هستند و این خود چالش دیگر تامین خدمات مورد نیاز این 10 میلیون جمعیت است. از این تعداد 4 میلیون نفر صاحب خودرو هستند که این مورد نیز چالش آلودگی هوا را بوجود میآورد و آلودگی هوا نیز منجر به چالش های زیست محیطی و خدمات عمومی میشود و در نهایت همه این موارد هرج و مرج را ایجاد میکند.
میرلوحی ادامه داد: اینها همه چالشهایی هستند که اگر به آنها ضعف در برنامه ریزی و ضعف در تصمیم گیری صحیح را اضافه نماییم، عواقب دیگری نیز به دنبال خواهد داشت.
- بررسی ضرورت توسعه اقتصاد فرهنگی که از طرف شهردار تهران مطرح شد به کجا رسید؟
میرلوحی: در گذشته شهرها درآمدی 10 درصدی از فروش عوارض داشتند اما دولت اصلاحات تجمیع عوارض نمود. از طرف دیگر ملاحظه شد در کلانشهرهایی مانند تهران، صنایع باید سامان بخشی شده و از شهر خارج شوند. در تهران مصوبه ای وجود دارد مبنی بر اینکه تا شعاع 120 کیلومتری شهر، صنایع جدید اجازه شروع به کار ندارند و قرار شد شهرکهای صنعتی به نواحی اطراف مانند گرمسار و ایوانکی بروند. لذا می توان گفت در شهر تهران درآمدهای صنعتی رو به محدود شدن است. همچنین درآمدی که در حوزه معدن وجود ندارد و امکان کشاورزی نیز نداریم، پس فقط میتوانیم از راه خدمات درآمدزایی کنیم. اگر بگوییم اشتغال، صنعت، کشاورزی و خدمات؛ تهران فقط می تواند از بخش آخر استفاده نماید.
وی افزود: تهران این قابلیت را دارد که به قطب اقتصادی و مرکز خدمات مالی منطقه تبدیل شود ولی به دلیل تحریم ها و مشکلات این اتفاق نیافتاده و درحال حاضر دوبی صاحب این عنوان در منطقه است.
حتی ایران از لحظ جغرافیایی در جنگ جهانی پل پیروزی نامیده میشد زیرا شاه راهی برای مراودات تجاری بین کشورهاست ولی امروزه شاهدیم که کشورها حاضرند مسیرهای دورتری را انتخاب نمایند ولی کمتر از ایران عبور کنند.
در دنیا شهرهایی که از حوزه خدمات درآمد دارند، 60 درصد این درآمد مربوط به حوزه خدمات گردشگری است؛ مانند: دوبی (امارات)، ترکیه، چین، اسپانیا و غیره. که باید صنعت گردشگری و هتل سازی را در تهران فعال نماییم و به اقتصاد فرهنگ توجه ویژه داشته باشیم. در برنامه سوم ما به اقتصاد فرهنگ پرداختیم و در طرحی که با عنوان تهران 1400 تصویب شد امیدواریم در این طرح کارهایی انجام شود که شاهد جهشی جدی در حوزه گردشگری و ساخت هتل و امکان تفریحی و هنری باشیم که این حوزه میتواند خود ایجاد درآمدی پایدار نماید و شاهد پیشرفت و رونق هرچه بیشتر تهران باشیم و کلانشهر تهران بتواند به جایگاه واقعی خود در حوزه خدمات مالی، بیمهای، گردشگری دست یابد زیرا این شهر ظرفیت و توان جغرافیایی را داراست.
در حوزه شهر هوشمند، ما توانستیم در بخش فناوری اطلاعات به جایگاه و دانشی دست یابیم که باید بتوانیم آن را به صنعتی برای کسب درآمد پایدار استفاده نماییم. به طور مثال هندوستان توانست در طی این سالها به چنین جایگاهی دست یابد.
به نظر میآید که اقتصاد فرهنگ، یک اقتصاد غنی است که باید شناخته شود و ظرفیت های آن باید هنرمندانه، مسئولانه و کارشناسانه شناخته و فرآوری شود.
درخصوص بحث منابع پایدار ما به این نتیجه رسیدیم که روشهای گذشته به بنبست خورده بود 128 هکتار از باغ ها از بین رفت. ساخت و سازهای بی قوارهای در تهران رشد کرد که ظاهر شهر را تحت تاثیر قرار داد. رشد ساختمان های بلند در کوچه های زیر 20 متر و غیره که این خود تهدیدی برای زمان زلزله و حوادث محسوب میشد لذا همان زمان به این نتیجه رسیدیم که این طرح بی فایده است و باید تدابیری دیگری بیاندیشیم.
راه دیگر تامین منابع، فرصتهای سرمایه گذاری است. به طور مثال قیمت تمام شده بلیط مترو 11 هزار تومان است و ما میخواهیم با هزار تومان این هزینه را جبران کنیم، ما باید راهی پیدا کنیم با کاهش هزینههای ساخت، استفاده از تکنولوژی و مشارکت های مردمی این هزینه ها را تامین نموده و به توسعه مترو کمک نماییم. لذا فرصت سرمایه گذاری به این معنی است که ما باید بخش خصوصی را فعال نماییم و در مترو، اتوبوسرانی، هتل سازی و غیره مردم و بخش خصوصی را مشارکت دهیم. برخی به بخش آسیب پذیر اختصاص داده شود و برخی صرف تجهیز شهر و اماکن شود.
باید افکار و مدل ساختار اقتصادی شهر اصلاح شود، لذا امیدواریم که با تلاش به سمت خصوصی سازی و مشارکت این بخش برای تامین منابع و خدمات پیش برویم.
اخبار مرتبط
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه