در انتظار سوغاتی مارکوپولوی ملاصدرا/ چکش فروش مدیرعامل بر اموال ادغامی

 

به گزارش بورس‌نیوز، چندی قبل در ساعت پنج‌ونیم خبری مبنی "قطعه‌ساز جنجالی و آچارکشی یک کارگزاری" منتشر شد که اتفاقا خیلی جالب تمام شد، حال اگر در این هوای ابری «ع.ر» که پس از فروختن دارایی‌های همچون دو نیروگاه برق و مجموعه گروه بهمن به یکی از قطعه‌سازان کیلومتر ۱۳جاده مخصوص آنهم لای نان اضافه، مدتی نمی‌گذارد که فروشگاه‌دار وزارت دفاعی شده که موسسه اعتباری آن را اداره می‌کرد.

 

قانون پایستگی طبیعتا در جیب مدیران حمل می‌شود یعنی واگذاری و فروش در نان اضافه اینبار نیز به چشم می‌خورد و این فرد این روزها سخت مشغول به واگذاری املاک ریز و درست این شرکت فروشگاهی نظامی است. 

 

بعد از رفتن وی از موسسه اعتباری کوثر ، از دل همان مجموعه فروخته شده به کروز، سهام شرکت کارگزاری بهمن به قیمت حدودی 30 میلیارد تومان خریداری شده و این در حالی است که کوثر در حال ادغام در بانک سپه است و معلوم نیست این نفدینگی با چه هدف و اصولی در این موقعیت صرف شده است .

 

یکی از مالکان مشهور بزرگ‌ترین اپلیکیشن پرداخت در کشور، در سکوت کامل و به‌صورت زیرپوستی درحال فروش تمام پوزهای خود بوده تا از این کسب‌وکار خارج شود؛ زیرا payment و خدمات کیف پول‌های دیجیتال مقصد جدید سرمایه‌گذارهاست.

زمانی که سرخی بازار از فولاد گداخته نیز پُررنگ‌تر می‌شود، اهالی ملاصدرا نشین بلندگوی خود را در دست گرفته و از پشت‌پرده بازار می‌گویند، بگویید که شاید صندلی چرمی رئیس دچار دستخوش شود اما امروز وقتی شنیده شد که شایعه‌ای دیگر آمد که شاید در باب‌همایون نیز پُست مدیرعامل اطلاع‌رسانی نیز ایجاد شود و فِرت‌وفرِت عکس در اینستا سازمانی گذاشته شود، شاید سفر مارکوپولوی داستان ما چندان با راه‌اندازی این شوی رسانه‌ای و خبرسازی بدور نباشد.

 

هیات مدیره‌ای در جنب پل معروف جاده مخصوص گویا تغییراتی را داشته و ناظران بازار ذره‌بین خود زیر میز خود جاگذاشته‌اند و با وجود آنکه این خودرویی سهم بزرگی در بازار دارد، تغییرات آن را ندیده‌اند؛ البته زمانی که اشتیاق برملا شدن موضوعی در اقتصاد نباشد، طبیعتا صدایی از فردی در نمی‌آید اما وای به روزی که نقطه اشتیاق همه مانند فنر بیرون بزند؛ خواستیم در همین ابتدا به این دوستانی که دو هفته‌ای می‌شود به صندلی چرمی جدید تکیه زده‌اند تبریک گفته و به دوستان جابه‌جا شده، خسته‌نباشید بگوییم؛ چراکه قیمت‌ها که بیشتر از این حرارت بازار را داغ نمی‌کرد؛ مدیریت عالی پُرفروغ!