بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۴
وقتی درآمد‌های دولت رو به افزایش می‌رود اقتصاد نیز به سمت دولتی شدن سیر می‌کند و بخش خصوصی به زائده‌ای تبدیل می‌شود. با نگاه دولتی و امنیتی نمی‌توان بخش خصوصی را مدیریت کرد و از آن انتظار موفقیت داشت.
کد خبر : ۱۹۵۶۰۰
نویسنده :
سعید لیلاز

با نگاه امنیتی نمی‌توان بخش‌خصوصی را مدیریت کرد

به گزارش بورس نیوز، سعید لیلاز درباره دلایل بحرانی شدن اقتصاد و ناموفق بودن بخش خصوصی اظهار کرد: ایراد بزرگی که خصوصی‌سازی را دچار مشکل کرده روش خصوصی‌سازی دولت است. شاید بهتر این بود که دولت اموال خود را نگاه دارد و سرمایه گذاری‌های جدید را از بخش خصوصی طلب کند. علت دوم عدم موفقیت خصوصی‌سازی این است که خصوصی‌سازی همچون یک ژست (ظاهری) مطرح شده نه به عنوان مساله مرگ و زندگی.

وی افزود: این اتفاق در ایران مانند اتفاقی است که در بریتانیای اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی یا آلمان اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی رقم خورد با این تفاوت که در آن زمان آن‌ها خصوصی‌سازی را مساله مرگ و زندگی قلمداد می‌کردند نه یک ژست و شعار.

* بخش خصوصی موجود در حال فرار از میدان است
این اقتصاددان ادامه داد: با این وجود در ایران نمی‌توان با این تفکر به یک بخش خصوصی فعال و قدرتمند رسید. ایران درآمد نفتی دارد و این درآمد نفتی می‌تواند بسیاری از خلل و فرج را بپوشاند. از سوی دیگر دولت بخش خصوصی را به عنوان زائده‌ای بر خود می‌بیند نه بخشی اساسی که اگر وجود نداشته باشد اقتصاد ایران زمین می‌خورد. اگر به ساختار بودجه کشور‌های غیرنفتی نگاهی بیندازید عملا چیزی با عنوان هزینه‌های عمرانی، وجود خارجی ندارد، اما در ایران زمانیکه وفور درآمد‌های نفتی داریم دولت هرگاه اراده کند می‌تواند بخش خصوصی را کنار بگذارد؛ بنابراین علت اصلی عدم موفقیت بخش خصوصی در ایران همین مساله است.

لیلاز درباره علت سوم ناموفق بودن خصوصی‌سازی در کشور بیان کرد: فضا برای فعالیت بخش خصوصی آماده نشده، بخش خصوصی موجود در حال فرار از میدان بوده و بخش‌های جدیدی که می‌خواهند در این حوزه فعالیت کنند نیز فراری داده می‌شوند. مساله خصوصی‌سازی پیچیده و عظیم شده، به طوری که وضعیت دشوار تولید به گوش رهبری نیز رسیده است. تا جایی که ایشان تولید در کشور را به مثابه گذر از ۷۰ خوان دانسته‌اند.

* دولت و مجلس در عمل اعتقادی به بخش خصوصی ندارند و در تلاش برای حذف بخش خصوصی قدرتمند هستند
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه تولید روز به روز سخت‌تر و فعالیت‌های اقتصادی ناممکن‌تر می‌شود. در این بین فقدان آمادگی فضای کسب و کار، منجر به شکست خصوصی‌سازی می‌شود. اصل ۴۴ منتج به نتایج قابل قبول نشده و حتی سهم بخش دولتی را در اقتصاد کاهش نداده است. در حال حاضر ۶۵ تا ۷۰ درصد (GDP تولید ناخالص داخلی) ایران تحت نظارت بخش عمومی (دولتی و عمومی غیردولتی) است. خصوصی‌سازی در کشور بیشتر به یک نوع ژست تبدیل شده؛ به این معنا که دولت و مجلس در عمل اعتقادی به بخش خصوصی ندارند و در تلاش برای حذف بخش خصوصی قدرتمند هستند.

*دعوا‌های سیاسی سم مهلکی برای از پای درآوردن بخش خصوصی است
این اقتصاددان تاکید کرد: زمانی که درآمد‌های نفتی کاهش می‌یابد تمام دولتمردان به فکر خصوصی‌سازی، ارتقا بهره‌وری و تولید می‌افتند و مانند سال‌های اخیر اقتصاد مقاومتی شکل می‌گیرد و جدی می‌شود، اما به محض اینکه فضای سیاسی آرام‌تر شده و درآمد‌های نفتی افزایش یابد بخش خصوصی در چشم دولتمردان تبدیل به یک زائده می‌شود. درست مانند زمانی که باران می‌آید و بی‌آبی و خشکسالی فراموش می‌شود. درگیری‌های جناحی و سیاسی نیز به این آشوب افزوده و فضا را ملتهب می‌کند و اولین قربانی دعوا‌های سیاسی و برخورد با فساد؛ بخش خصوصی بوده و این اتفاق سم مهلک است.


لیلاز ادامه داد: با این وجود هر فعال اقتصادی وقتی که پا به عرصه موفقیت می‌گذارد و در این عرصه بزرگ می‌شود، آینده خود را پشت میله‌های زندان با جرایم سخت و سنگین می‌بیند. با این نوع برخورد بخش خصوصی حاضر به مقابله با تحریم‌ها نمی‌شود. باید تلاش شود در کمال حفظ عدالت و مبارزه با فساد، امنیت را به فعالان اقتصادی بازگردانیم.

* برخورد‌های سیاسی-امنیتی با پدیده سرمایه‌داری
وی افزود: متاسفانه در کشور ما درست زمانی که تراکم سرمایه، می‌خواهد به انباشت سرمایه مبدل شود، با آن برخورد‌های سیاسی-امنیتی می‌شود. به دلیل اینکه از نظر سیاسی بخش خصوصی به یک رقیب برای حکومت تبدیل می‌شود و حکومت این رقیب را نمی‌پسندد و آن را حامی خود نمی‌داند. به این ترتیب سیاست حاکم بر جامعه، بخش خصوصی را یک زائده برای خود می‌داند. اکنون پدیده فرار سرمایه یک پدیده ۳ هزار ساله است.

* بخش خصوصی ایران اجازه ندارد ثروت عظیم خود را به اقتصاد وارد کند/ خصوصی‌سازی یک شعار بیش نیست!
این اقتصاددان به برآورد‌های حکومتی و دولتی در ایران بین سال‌های ۹۵ تا ۹۷ اشاره و خاطرنشان کرد: بیش از ۵۰ میلیارد دلار خروج سرمایه از کشور رقم خورده است. در حقیقت این ۵۰ میلیارد دلار پولی بوده که تراکم سرمایه در آن اتفاق افتاده، اما به انباشت سرمایه بدل نشده و از کشور خارج شده است.

* زمانی که سرمایه و سرمایه‌دار داخلی در حال فرار است چگونه می‌توان دست به جذب سرمایه خارجی زد؟
لیلاز به دور زدن اتومبیل‌های گرانقیمت در سطح شهر اشاره کرد و گفت: این ثروتی است که در ایران جمع شده و در کشور‌های دیگر مانند دبی تخلیه شده در حالی که می‌توانست در ایران توسط سرمایه‌داران داخلی به تولید تبدیل شود. متاسفانه به سرمایه‌داری در ایران اجازه می‌دهیم سرمایه تولید کند؛ اما محصول این سرمایه را اجازه ندارد در ایران خرج کند! باید به برخی‌ها گوشزد کرد که اگر مخالف سرمایه‌داری هستید باید با تمرکز ثروت در دست یک گروه مخالفت داشته باشید اگر مخالف آن نیستید بنابراین باید به تبعات آن تن بدهید و مالیات را از آن‌ها بگیرید.

* سالانه حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج می‌شود و دلیل آن تقدم سیاست بر اقتصاد است
وی تصریح کرد: سیاست‌گذاری‌ها در ایران کاری می‌کند که تراکم سرمایه اتفاق می‌افتد، اما این تراکم سرمایه به انباشت سرمایه نمی‌انجامد. به همین خاطر است که از سال ۱۳۵۰ تاکنون با پدیده‌ای مواجهیم که من نام آن را «بورنی هیلز» می‌گذارم. اگر در مطبوعات دوره پهلوی جستجو کنید از سال ۵۱ و ۵۲ ایرانی‌هایی که ثروت‌های عظیمی را در ایران به دست می‌آوردند، به این مکان (محله‌ای در لس آنجلس) می‌رفتند و ویلا می‌خریدند. در همان زمان فرار سرمایه در ایران شکل گرفت و تاکنون ادامه پیدا کرده است؛ بنابراین بورلی هیلز را می‌توان نمادی برای فرار سرمایه دانست. اکنون حدود ۵۰ سال است که سالانه حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار ثروت از ایران خارج می‌شود! (مگر یک اقتصاد چقدر (GDP) تولید می‌کند؟) به همین دلیل است که هر چقدر تولید کنیم باز هم هیچ نداریم! براساس نرخ ارز امروز حدس می‌زنم، ایران از ابتدای کشف نفت تاکنون بیش از ۴ هزار میلیارد دلار نفت، تولید، مصرف و صادر کرده است. حاصل این صادرات کجاست؟ بیشتر این سرمایه از ایران خارج شده است. این پدیده از دوران صفویه به بعد مشکل اساسی اقتصاد ایران به شمار می‌آید. دلایل تمام این اتفاقات نیز تقدم سیاست بر اقتصاد است.

* بخش خصوصی به زائده‌ای برای دولت تبدیل شده است
این اقتصاددان در خصوص دولتی شدن اقتصاد و آسیب‌های آن گفت: بعد از اینکه نفت به عنوان درآمد اقتصادی ایران جدی شد و درآمد ایران از محل صادرات نفت از اوایل دهه ۱۳۰۰ خورشیدی شروع به افزایش کرد، بازرگانی خارجی ایران دولتی شد. آیا این اتفاق عجیب نیست؟ وقتی درآمد‌های دولت رو به افزایش می‌رود اقتصاد نیز به سمت دولتی شدن سیر می‌کند و بخش خصوصی به زائده‌ای تبدیل می‌شود. با نگاه دولتی و امنیتی نمی‌توان بخش خصوصی را مدیریت کرد و از آن انتظار موفقیت داشت.

لیلاز گفت: چرا کشاورزان برای ما محترم هستند؟ به این خاطر که شاکله بخش کشاورزی ایران خصوصی است. چرا در حوزه مسکن، سازندگان سیطره دارند چراکه اساسا خصوصی است، اما در صنعت به اینگونه نیست. حتی در بازرگانی خارجی ایران نیز به این شکل نیست. به دلیل سیطره نفت بر اقتصاد ایران بخش خصوصی در این دو حوزه به صورت زائده عمل می‌کند و به عنوان فضای سیاسی به دلایل فرهنگی دائما به عنوان بخش بورژوازی خونخوار و بی رحم برای ملت ایران شناخته شده است. فضای کسب و کار عمومی در ایران اجازه فعالیت سالم را نمی‌دهد. چرا تولید در ایران ذلیل است؟ چراکه راه‌های غیر تولیدی و زیرزمینی که شما را در معرض افکار عمومی و قوه قضائیه سودجو به معنای دزد قرار نمی‌دهد؛ راحت‌تر است. طبیعی است که کسی انگیزه‌ای برای راه اندازی کارخانه بزرگ خودرو، پتروشیمی و... نخواهد داشت.

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
ارسال نظر