به گزارش بورس نیوز، عباس گمار در یادداشتی نوشت:
«تجدید ارزیابی یکی از عواملی است که موجب شده قیمت سهام شرکتها در چند ماه گذشته افزایش یابد، اما ابهامی که برای برخی از افراد وجود دارد این است که آیا افزایش سرمایه باید موجب افزایش ارزش سهام شرکتها شود؟ پاسخ هم بله هست هم خير!
برای اینکه رابطهٔ تجدید ارزیابی با ارزش سهام شرکتها مشخص شود، چند مثال را خدمتتان عرض میکنم:
مثال ۱- شرکتهای خدمات مالی: در این شرکتها یک محدودیت مقرراتي مؤثر بر حجم فعالیت شركت وجود دارد به نام کفایت سرمایه. مثلاً در مورد شركتهای تأمین سرمایه گفته میشود تا حدود ۱۰ برابر سرمایهشان میتوانند تعهد بردارند و قبول این تعهدات است که موجب افزایش درآمد برای تأمین سرمایهها میشود. برای مثال اگر سرمايهٔ يك شركت تأمين سرمايه ٥٠٠ ميليارد تومان باشد، ميتواند تا ۵۰۰۰ میلیارد تومان تعهد بردارد و اگر ۸۰۰ میلیارد تومان بردارد میتواند تا ۸۰۰۰ میلیارد تومان تعهد قبول کند. سایر عوامل ثابت، به نظر شما سهام شركت در كدام حالت ارزش بيشتري خواهد داشت؟ مسلماً حالت دوم.
مثال ۲- شرکتهای خدمات پرداخت: همین موضوع برای شرکتهای خدمات پرداخت (psp) هم برقرار است. سرمایه پايهٔ شركتهای psp برابر است با ٤٠ میلیارد تومان بعلاوه ١٠٠٠٠٠ تومان به ازای نصب هر دستگاه pos جدید. یعنی اگر شرکت psp بخواهد ۲۰۰ هزار دستگاه pos نصب کند باید سرمایهای برابر ۶۰ میلیارد تومان داشته باشد. بدیهی است نصب pos جدید یعنی افزایش درآمد نصب و پشتيباني بيشتر و درآمد تراكنش بيشتر كه در صورت در نظر گرفتن ثابت بودن ساير عوامل، سود شركت و نهايتاً ارزش سهام آن در اين شرايط افزايش ميیابد.
همین موضوع برای شرکتهای تولیدی هم صادق است اما نه به مستقیمی رابطهٔ شرکتهای مالی و psp.
نتيجه اينكه تجديد ارزيابي گرچه وجه نقد وارد شركت نميکند اما اگر شركتي با افزايش سرمايه بتواند "واقعاً" ظرفيت فروش و سودآوري خود را افزايش دهد، مسلماً افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي ميتواند ارزش سهام شرکت را با فرض ساير عوامل ثابت بيشتر کند. در واقع، تجدید ارزیابی به نظر میرسد یک محدودیت را برای شرکت از نظر مقررات مقام ناظر تسهیل کند. البته براورد میزان افزایش درآمد و سودآوری در این حالت دشوار میباشد. آنچه توجه به آن ضروری است احتمال افزایش درآمد و سودآوری شرکت در اثر افزايش سرمايه از طريق تجديدارزيابي، انتظاري است و اگر به مرور زمان ظن اين رود كه تمام یا بخش زیادی از اين انتظار در آینده حاصل نشود، قيمت سهام اصلاح يا راكد خواهد شد.
اما برخی فعالان بازار در افزايش سرمايهٔ شرکتها كه امروز از محل تجديد ارزيابي صورت ميگیرد به چند نکته توجه نمیکنند یا اینکه سهلانگاری میکنند:
سهلانگاری ۱- افزایش ارزش شرکت حاصل تعامل اجزای یک سیستم است. افزایش سرمایه یکی از اجزای این سیستم است و باید سایر اجزای سیستم نظیر اقتصاد کلان پويا، بازار مناسب، مدیریت و كاركنان شایسته شرکت، ساختار مالي و عملياتي مناسب شركت، حاکمیت شرکتی خوب و سایر عوامل نیز وجود داشته باشد تا شركت بتواند از ظرفیت ایجادشده ازطریق تجدید ارزیابی استفاده نمايد. در واقع، نكتهٔ مهمی که کمتر به آن توجه میشود این گزاره است: افزایش ارزش سهام یک شرکت حاصل یک سیستمی از عوامل است و با تصحیح یک جز از این سیستم لزوماً ارزش سهام افزايش نميیابد.
سهلانگاری ۲- افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابیها نیاز به ارزشیابی داراییهای شرکت دارد، اما آیا این ارزشیابی منصفانه انجام میشود یا اینکه بعضاً قیمت داراییها به اندازهای تعیین میشود که شرکت از مادهٔ ۱۴۱ قانون تجارت خارج شود؟ گاهاً قیمت داراییها خیلی بیشتر تعیین میشود تا شرکت بتواند از مادهٔ ۱۴۱ خارج شود!
سهلانگاری ۳- تجدید ارزیابی متأسفانه بعضاً سهامدار خرد را به اشتباه میاندازد، طوریکه به صورت موقت باعث ميشود که ذهنیت تحلیل خود را از سودآوری فعلی و آتی شرکت به ذهنیت ارزش جایگزینی و ارزش جاری داراییهای شرکت تغییر دهند (حتی نه خالص ارزش روز داراییها- یعنی بدهیهای شرکت را هم از ارزش جاری داراییها کسر نمیکنند). سهامدار کنترلی است که سیاستهای مالی و عملیاتی شرکت را تعیین میکند و نه سهامدار خرد. اگر قرار باشد درب شرکت تخته و بدهیها تسویه و باقیمانده بین سهامداران (خرد و عمده و کنترلی) تقسیم شود، تصمیمگیری راجع به این موضوع در دستان سهامدار کنترلی است و نه سهامدار خرد.
خلاصهٔ کلام اینکه تجدید ارزیابی داراییها میتواند ارزش سهام شرکتها را افزایش دهد، اما به شرطها و الزامات بسیار مهم نياز دارد که بعضاً به آن کمتر توجه یا از تحلیل آن غفلت میشود!»