حاشیۀ سود مناسب برای یک صنعت یا شرکت چند است؟
به گزارش بورس نیوز عباس گمار در یادداشتی نوشت:
«در جلسات کارشناسی بعضاً با یک پرسش مواجه میشویم که حاشیۀ سود مناسب صنعت پتروشیمی چند است؟ حاشیۀ سود مناسب صنعت غذایی چند است؟ حاشیۀ سود شرکتهای پخش دارو چند است؟ و الی آخر
واقعیت آنست که حاشیۀ سود در هر صنعت یک نرم و استاندارد دارد که بسته به ماهیت آن صنعت است، اینکه مثلاً در صنعت فولاد حاشیۀ سود خالص ۳۰ درصد باشد، قابلتعمیم به شرکتهای پخش که حاشیۀ سود خالص ۳-۴ درصدی دارند، نیست!
اما یک قاعده وجود دارد که بخش از آن نتیجۀ حاشیۀ سود خالص است که حتی از سطح صنعت قابلتعمیم به سطح شرکت میباشد. حاشیۀ سود یک شرکت میبایست به اندازی باشد که:
۱- سود خالص شرکت، نرخ بازده متناسب با میزان آورده (سرمایه) سهامداران شرکت (البته آوردۀ به روز و نه آوردۀ دفتری) به دست دهد و
۲-نرخ بازده (سود تقسیم بر سرمایهٔ سهامداران) متناسب با سطح ریسک سرمایهگذاری در آن شرکت (یا همان نرخ بازدۀ موردانتظار آنان) باشد.
در صورت صادق بودن دو شاخص مذکور، فعالیت شرکت موجب «خلق ثروت» و در نتیجه «افزایش سطح عمومی رفاه» خواهد شد، در غير اينصورت، چيزي جز «تخريب ثروت» نيست!
برای مثال، اگر سرمایهٔ بهروز (و نه دفتری) سهامداران شرکت ۱۰۰۰ میلیارد تومان است و نرخ بازدۀ موردانتظار سهامداران در شرکت با توجه به سطح ریسک آن ۳۰ درصد است. سود خالص شرکت باید حداقل ۳۰۰ میلیارد تومان باشد. (بگذریم از اینکه این گزاره متأسفانه در مورد خیلی از شرکتهای بازار سرمایۀ کشور صادق نیست). حال اگر این سود خالص ۳۰۰ میلیارد تومانی را بر میزان فروش معقول شرکت تقسیم کنیم، حاشیۀ سود خالص معقول و منطقی برای این شرکت به دست خواهد آمد.
کاربرد متدولوژی ارزشیابی سهام محدود و تقلیلیافته به برآورد قیمت منصفانۀ سهام یک شرکت نیست، بلکه متدولوژی ارزشیابی یک «شیوۀ تفکر» ساختارمند و سیستمی دربارۀ تمام مسائل مالی در سطح خُرد (شرکت) و کلان (بازار) میباشد که به یک نمونۀ آن در این یادداشت اشاره شده است.»