بورسستیزان طبل به دست
به گزارش بورسنیوز، بورسستیزان آنقدر بر طبل حبابی بودن بازار سرمایه کوبیدند تا این بازار را خراب کردند. تخریب بورس تهران و منفیهای ۳ روز کاری اخیر، نتیجهای جز اضطراب مردم و ضرر و زیان سهامداران، حرکت نقدینگی به سمت سایر بازارها و جهش قیمت ارز و طلا و انتظار تورمی احتمالا لجام گسیختهتر از سال ۹۷، به دنبال نداشت و فقط در حالی که سرمایههای سهامداران آب میشد، حبابیون با حس خوشایند پیروزی در نبرد، از آب گل آلود ماهی میگیرند و قدرت خود را افزایش میدهند.
مهم نیست کدام جناح پیروز خواهد شد و سکان هدایت بهارستان به دست چه جناحی خواهد افتاد؛ مهم این است که باز هم مردم بازنده دعواهای جناحی بودند...
در چند ماه اخیر، بسیاری از مقامات کشور وعده حمایت از بازار سرمایه دادند و مردم را تشویق به سرمایه گذاری در این بازار کردند و باید دید وعده دهندگان، امروز هم پا به میدان میگذارند یا خود را کنار میکشند و نظاره میکنند.
هر چه شود، این روزهای بورس تهران، فصل امتحان است، فصل راستی آزمایی مردان سیاست...
نمیتوان برای آنکه خواستههای نابجای مان محقق شود، انتظارات نابجا هم داشت.
شیب رشد بازار سرمایه از ابتدای سال ۹۹ تا کنون، نامتعارف بوده و سرمایه گذاران این بازار هم باید بدانند رشد شتابان بازار سرمایه، معقول نبود اینکه در این دوره کوتاه حتی تازه واردین هم توانستند به سودهای خوبی دست یابند نشان از طراوت و شادابی بازار سرمایه بود، ولی قرار نیست تمام سال با همین شتاب بازار رشد کند.
واضح است که بعد از چنین رشدی، هم سهمها و هم سهامداران این بازار باید غربال شوند. بعضی سرمایه گذاران با استراتژی کوتاه مدت وارد این بازار شده اند و هیچ ایرادی ندارد اگر این گروه از سهامداران، با ذخیره سودی که کسب کرده اند، از این بازار خارج شوند و فرصت خرید با قیمتهای مناسبتر را به سرمایه گذاران جدید بدهند. خرید در محدوده قیمتی مناسب، اتفاقا مزیتی برای سرمایه گذارانی خواهد بود که با استراتژی میان مدت و بلندمدت، قصد ورود به سهمهای ارزنده را دارند.
اگر هم سهامداری وارد بازار سرمایه شده که تجربه و شناخت کافی از این بازار نداشته و حالا با افت قیمت سهم ها، وارد زیان در کوتاه مدت شده، باید از این فرصت بعنوان تجربه استفاده کند و بداند که بازار سرمایه در کنار روزهای مثبت، روزهای منفی هم خواهد داشت. باید پذیرفت که هر بازاری هم روندهای نزولی و هم روندهای صعودی دارد و مهم این است که سرمایه گذاران در نهایت به اهداف خود دست یابند. سرمایه گذارانی که منفیهای بازار را پشت سر بگذارند، با کوله باری از تجربه، در ادامه مسیر عملکرد بهتری خواهند داشت.
سرمایه گذارانی هم که در این مقطع اقدام به خروج از بازار سرمایه کنند، بازار مناسب دیگری برای سرمایه گذاری پیش رو ندارند و احتمالا دوباره به بازار سرمایه بازمی گردند؛ ولی بازگشت دوباره احتمالا با دقت بیشتر و نگاه تحلیلیتر خواهد بود.
بهتر است سرمایه گذاران، نگاه خود را بلندمدتتر کنند. اتفاق خاصی برای بازار سرمایه نیفتاده که سهامداران نگران باشند. انتظار دارم ظرف چند روز آینده، بازار سرمایه به تعادل برسد و دوباره روند بهتری را در پیش بگیرد. سرمایه گذاران در هر بازاری، باید منطق را جایگزین هیجان کنند. معاملات هیجانی، سرمایه گذاران را دچار ضرر و زیان خواهد کرد.
دلیلی وجود ندارد که به محض منفی شدن بازار، سهمهای ارزنده را در صف فروش عرضه کرد. این بازار در بلندمدت کماکان مستعد رشد بوده و از سایر بازارها، مناسبتر است و سرمایه گذاران میتوانند بعد از بازگشت بازار سرمایه به حالت تعادلی، سبد سرمایه گذاریهای خود را اصلاح کنند و سراغ سهمهایی بروند که پتانسیل رشد بیشتری دارند.
بازار پویا، بازاری است که عاری از دخالت باشد و بازار سرمایه هم نیازی به دخالت، چه منفی و چه مثبت، ندارد. وظیفه متولیان این بازار و سازمان بورس هم قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانین است که البته در یکسال اخیر، در این زمینه چندان موفق نبوده اند.
بازار سرمایه نیاز به حمایت هیچ نهادی، اعم از دولت و حقوقیها و صندوق توسعه بازار، ندارد. تنها چیزی که بازار سرمایه به آن نیاز دارد، توقف پروژه تخریب بازار سرمایه و بورس هراسی است. مشکل اصلی این بازار، دعوای جناحی و مشکلات سیاسی دو جناح کشور است که به منظور زیر سوال بردن عملکرد دولت فعلی، بورس را تخریب میکنند.
در شرایط تحریمی و مشکلات کسری بودجه و افت قیمت جهانی نفت و... منطقی نیست که جناحهای سیاسی کشور بورس را نشانه گرفته اند. تخریب بورس و خروج سرمایهها از این بازار، نتیجهای جز سفته بازی در بازارهای غیر مولد همچون بازار ارز و تشدید تورم، در بر ندارد. اگر جناحهای سیاسی با هم مشکلی دارند، بهتر است سرمایههای مردم را بازیچهای برای جذب قدرت نکنند.
بازار سرمایه با ورود تعداد کثیری سرمایه گذار جدید و چند میلیون کد معاملاتی فعال، بهترین بازار برای جذب نقدینگی بوده و ضمنا سپر مناسبی در برابر تورم است.
دلار ۴۲۰۰ تومانی که تبعات زیادی برای اقتصاد کشور به همراه داشت، در حال حذف تدریجی است و با حذف ارز دولتی، بعضی شرکتهای بورسی، سود بهتری شناسایی خواهند کرد.
از سوی دیگر با افت قیمت نفت خام، مواد اولیه برخی صنایع هم کاهش قیمت داشته و این هم برای بازار سرمایه اتفاق مثبتی است. این بازار نیازی به حمایت ندارد، فقط کافی است جناحهای سیاسی از جنگ در زمین بورس، دست بردارند.
با توجه به مختصات بازار سرمایه، سازمان بورس و اعضای شورای عالی بورس، باید در هفتههای قبل تدابیر لازم را اتخاذ میکردند تا از شتاب رشد بازار سرمایه بکاهند و با ورود ۴۵ هزار میلیارد تومان پول به این بازار، بورس تهران رشد ۱۰۰ درصدی نمیکرد.
این رشد باید با ورود حداقل ۱۵۰ هزار میلیارد تومان پول به این بازار، اتفاق میافتاد و رشد بازار با شیب ملایم تری صورت میگرفت.
منفیهای فعلی میتواند اصلاح تلقی شود، ولی با توجه به وضعیت بازار سرمایه و رفتار توده وار سرمایه گذاران، نمیتوان گفت منفیهای بازار، قطعا اصلاح است و دوام نخواهد داشت.
اگر بازار سرمایه ما، بازاری حرفهای بود، نیازی به حمایت نداشت؛ ولی ورود سرمایه گذاران غیر حرفهای به این بازار و رفتارهای توده وار، سیاستهای پوپولیستی و حمایتی و کنترلی هم میطلبد. رشد شتابان بازار، تبعات این چنینی هم به دنبال دارد.
کاهش دامنه نوسان و توقف نمادها راهکار مناسبی نیست. چند هفته قبل، پیشنهاد دادم حجم مبنا به مدت ۳ ماه، به ۳ برابر حجم مبنای فعلی افزایش یابد تا امکان اجرای سایر ابزارها مانند عرضههای اولیه و ساماندهی بازار سرمایه برای حرفه ایتر شدن و تسهیل روند افزایش سرمایه شرکتها و... فراهم شود.
در این شرایط باید به نوعی از بازار سرمایه حمایت شود. در کوتاه مدت، در صورت عدم حمایت، باید نگران ریزش بازار سرمایه باشیم؛ ولی با توجه به پتانسیلهای بازار سرمایه در بلندمدت، جای نگرانی وجود ندارد.
مردم را با هزار فریب و نیرنگ وسوسه کردند و با داراییها شون به هزار امید وارد بورس شدن و طبق معمول رانت داران غارت کردند و با استفاده از رانت بموقع خارج شدند و الان دومین هفه اس که مردم بیچاره خون گریه میکنند و هر روز شاهد ذوب شدن سرمایه هاشون هستن.
از سه شنبه قبل سیل نقدینگی از بورس بسمت بازار دلار و سکه هجوم برده و با بی تفاوتی دولت در این ریزشهای تاریخی باید شاهد دلار 25000 تومن و بیشتر باشیم....روحانی...متشکریم!!!
دلار و سکه کی داره و کی از گرانی آن سود میبره
معلومه حکومت
بورس مانع بود. که اونو نابود کرد همه چیز حل شد.
در حرف از بورس حمایت میکرد ولی در عمل نه. نمونش آزادی سهام عدالت
ضمن این که مشکل هسته معاملات ، عرضه های یکباره حراجی سهام و بازیگردان ها هم باعث تخریب بازار هستند .
اگر عملا نه در گفتار از بورس حمایت نشود دیگر جلوی تورم و سوداگران دلار و طلا را نمی توان گرفت . کاش در این فرصت شرکتهای بنیادی را رونق و رشد می دادند . همیشه این فرصتها نخواهد بود.
ضمن این که مشکل هسته معاملات ، عرضه های یکباره حراجی سهام و بازیگردان ها هم باعث تخریب بازار هستند .
اگر عملا نه در گفتار از بورس حمایت نشود دیگر جلوی تورم و سوداگران دلار و طلا را نمی توان گرفت . کاش در این فرصت شرکتهای بنیادی را رونق و رشد می دادند . همیشه این فرصتها نخواهد بود.