فاکتور U برای تغییر روند نزولی بورس/ تلاطم دولت، چراغ خروج را نشان داد
به گزارش بورس نیوز، رشد بازار سرمایه منتقدانی داشت و با توجه به ریزش های این چند هفته باید دید حبابی که منتقدان از آن صحبت می کردند، تخلیه شده یا نه؟
امیر جعفرزاده پژوهشگر اقتصادی و مدرس دانشگاه در گفتوگو با بورس نیوز در خصوص وضعیت بازار سرمایه بیان کرد: معتقدم رشد بازار سرمایه حباب بود و هم شکلگیری حباب و تخلیه آن در هر بازار اثرات سوء بر اقتصاد کلان کشور خواهد داشت. نگرانیهای اقتصاددانان در مورد رشد بازار سرمایه ناشی از همین موضوع بود و اولین و مهمترین عارضه شکلگیری و تخلیه حباب، انتقال آثار تورمی به بازارهای موازی و بر هم خوردن تعادل در اقتصاد کلان کشور است.
وی افزود: میانگین نرخ تورم سالانه در ۲۰ سال گذشته حدود ۲۰ درصد بوده و در یکی دو سال اخیر نرخ تورم به سبب جهش ناگهانی نرخ ارز، افزایش داشته و تورم سال قبل به ۳۵ درصد رسیده است (البته تورم نقطه به نقطه ۲۲ درصد بوده است). اواخر سال قبل، با وجود چنین تورمی، سیاست گذاران اقتصادی کشور با کاهش نرخ بهره بانکی، نرخ بهره را به ۱۵درصد رساندند و این نرخ بهره منفی معنایی جز جریمه منفی برای سپردهگذاران بانکی نداشت. ضمن اینکه همزمان به منظور جبران کسری بودجه چاپ پول هم صورت گرفت و این دو اتفاق در نهایت منجر به شکل گیری انتظارات تورمی شدید شد و مردم را به سمت سرمایه گذاری در بازارهای مختلف سوق داد. در این میان بازار سرمایه به دلیل حمایت های دولت مورد استقبال قرار گرفت و اینطور وانمود شد که حمایت دولت از این بازار، مجال ریزش این بازار و ضرر و زیان سهامداران را نخواهد داد. در نتیجه چنین نگرشی، بازار سرمایه رشد غیر منطقی داشت و حباب در این بازار شکل گرفت.
وی در توجیه دلایل غیر عادی بودن رشد بازار سرمایه گفت: با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، رشد نقدینگی امسال حداکثر ۳۵ درصد و تورم حداکثر ۴۰ درصد خواهد بود و این نرخ رشد نمی تواند توجیه کننده رشد ۳۰۰ درصدی بازار سرمایه در ۴ ماهه اول سال باشد! نرخ ارز هم در این حد افزایش نداشته و ارزش بازار حدود ۷۰۰۰ هزار میلیار تومانی یعنی بازار سرمایه، دلار ۳۹ هزار تومانی را لحاظ کرده است. با منطق اقتصادی، این رشد سازگار نبود و به شکست انجامید؛ اگرچه با توجه به هیجان بازار، پیشبینی اینکه ریزش این بازار از چه نقطه ای آغاز خواهد شد، امکانپذیر نبود؛ اما در پاسخ به این سوال که این ریزش تا کجا ادامه خواهد داشت، می توان گفت بازار در نقطه ای به تعادل خواهد رسید که در آن نقطه کلیت بازار ارزنده باشند.
جعفرزاده اضافه کرد: میانگین تاریخی P/E بازار سرمایه ۶ الی ۷ بوده و دلیلی ندارد که این نسبت در حال حاضر اختلاف فاحشی با میانگین تاریخی داشته باشد. ضمن اینکه نباید فراموش کرد میانگین P/E بازار سرمایه ما وابستگی زیادی به نرخ بهره دارد. بنابراین اگر نرخ بهره ما مثلا ۲ درصد بود، شاید پذیرش P/E در حدود ۵۰ هم منطقی بود؛ ولی در شرایطی که نرخ بهره ما حدود ۱۵ درصد است، میانگین P/E بالاتر از ۷ الی ۸ چندان منطقی نیست. از این رو معتقدم ریزش بازار سرمایه ما می تواند تا همان محدوده P/E حدود ۸ ادامه داشته باشد و اگر نرخ دلار را ۲۵ هزار تومان لحاظ کنیم، بعید است که سود شرکت ها در کل بازار به بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان برسد و با این تفاسیر ارزش بازار سرمایه ما می بایست حداکثر به ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد و ارزش بازار در حال حاضر تقریبا ۲ برابر این رقم است. البته نکته اینجاست که بر اساس نظریههای رفتاری در خصوص حباب در بازارهای سرمایه و دارایی، الان در فاز وحشت هستیم و معمولا در این مرحله، ریزش ها بیش از حد بوده و ممکن است در دوره ای بازار به کمتر از ارزش ذاتی برسد (اتفاقی که در سال ۹۳ و ۹۴ بعد از تخلیه حباب در سال ۹۲ رخ داد) و اگر این اتفاق بیفتد، شاید بازار سرمایه ما تا P/E در محدوده ۶ ریزش کند. هر چه ریزش بازار به خاطر دستکاری دولت طولانیتر شود، روند نزول بازار هم فرسایشی شده و بیشتر زمان خواهد برد. با توجه به حجم بالای فروش سهام به حقیقی ها در چند ماه گذشته، فاز وحشت بازار می تواند فشار فروش و خروج نقدینگی سنگینی هم به همراه داشته باشد و با این وضعیت به نظر می رسد ریزش های بازار سرمایه ادامه خواهد داشت. البته اگر تصمیماتی اتخاذ شود که سبب افزایش سودآوری شرکت ها گردد، می تواند مانع از ریزش بیشتر بازار سرمایه شود. افزایش سودآوری شرکت ها و به تبع آن EPS کل بازار در گرو افزایش نرخ ارز و یا ارائه تخفیف در نرخ خوراک پتروشیمی ها و پالایشی ها و یا کاهش هزینه های صنایع فلزی و معدنی و... است که معتقدم هر حمایتی از بازار سرمایه از طریق چاپ پول یا افزایش نرخ ارز یا کاهش هزینه های تولید صنایع بزرگ، هزینههای زیادی را برای آحاد مردم خواهد داشت. چرا که هر حمایتی از بازار سرمایه به منظور جلوگیری از ضرر و زیان سهامداران با این روش ها، منجر به افزایش نقدینگی و تورم و یا کاهش درآمدهای آتی دولت شده و فشار این حمایت به دوش اقشار ضعیف خواهد بود.
وی ادامه داد: باید دید هزینه حمایت از بازار سرمایه چیست و پیامدهای مثبت و منفی حمایت دولت از بازار سرمایه را با هم در نظر گرفت. حمایت از بازار سرمایه از طریق منابع توسعه ملی هم اقدام مناسبی نیست و حتی در صورت انجام چنین حمایتی، نباید خرسند باشیم چون منابعی که می توانست صرف خدمات عمومی و کاهش فقر گردد، صرف حمایت از حقوق سهامدارانی شده که با علم به ریسک های این بازار و بدون در نظر گرفتن توصیه های کارشناسی، وارد این بازار شده اند. در ضمن از این نکته نباید غفلت کرد که هر گونه دخالت دولت در بازار سرمایه در جهت خرید سهام، منجر به فروش بیشتر افراد حقیقی و خروج پول از بازار سرمایه خواهد شد و همین مسأله منجر به تلاطم بازار ارز و سکه میشود. ریز بازار سهام در صورتی مشکلی برای سایر بازارهای دارایی ایجاد نمیکند که بدون دخالت دولت باشد. نکته آخر در خصوص دخالت دولت این است که با توجه به تجربیات قبلی در جهان و ادبیات علم اقتصاد در خصوص حبابها، وقتی یک بازار دچار حباب است، امکان متعادل شدن آن وجود ندارد و یا به صورت تند افزایش پیدا میکند یا به صورت تند ریزش میکند. بنابراین دخالت دولت به هر شکلی که باشد منجر به متعادل شدن بازار نخواهد شد در صورتی که همچنان بازار دچار حباب است و حمایت دولت تنها موجب افزایش شدید بازار میشود. در این حالت، باز دوباره بازار سهام تا نقطهای نامعلوم افزایش پیدا میکند و بعد که باز دچار مشکل به خاطر کاهش ورودی جدید نقدینگی شود، استدلالهای موجود در جهت حمایت دولت دوباره مجال ظهور پیدا میکنند. در این صورت، دولت برای بازار با حباب بیشتر، پول بیشتری در مرحله بعدی چاپ کند و همین مساله به صورت دور باطل افزایش حباب در بازار سهام، افزایش نقدینگی و نرخ ارز جهت حمایت از بازار سرمایه و افزایش فشار بر طبقه ضعیف، تا نقطه نامعلومی ادامه دار خواهد بود.
این پژوهشگر اقتصادی در ادامه با اشاره به تبعات ریزش بازار سرمایه اظهار کرد: تخلیه حباب و ریزش بازار سرمایه و فراری دادن سرمایه گذاران خرد از بازار سرمایه، برای بازار سرمایه تبعات به همراه دارد. فراموش نکنید بازار سرمایه در شرایط عادی و در بلندمدت، مناسب ترین گزینه برای جذب سرمایه های سرگردان مردم میباشد. در بازههای زمانی بلندمدت یعنی بازههای بیشتر از ۱۰ سال، بازار سرمایه پر بازده ترین و بهترین بازار برای سرمایه گذاری است و رشد غیر منطقی و بعد از آن هم ریزش های اخیر، به این بازار ضربه زده و آنان که وعده رشدهای عجیب و غریب این بازار را می دانند مسوول سلب اعتماد مردم نسبت به این بازار هستند. در حقیقت، رشد طبیعی و درست بازار سرمایه از طریق جذب سرمایهگذارانی است که افق دید بلندمدت داشته و به دنبال حفظ ارزش پول و حتی سود در بلندمدت هستند. با ورود چنین افرادی به این بازار، شاهد افزایش ارزش واقعی این بازار و رشد مداوم و منطقی آن خواهیم بود. اما ورود افرادی که آرزوی سود بالاتر از ۱۰ درصد هفتگی دارند، نمیتواند در بلندمدت موجب بهبود وضعیت بازار سرمایه در اقتصاد کشور شود. بنابراین، بهتر است به جای ارائه اطلاعات غلط به مردم و ایجاد توقع در بین آنها برای سودهای غیرمتعارف در این بازار، در راستای آموزش آنها از طریق بیان واقعیت ها و ضرورت سرمایهگذاری بلندمدت کردن و تغییر افق دید آنها تلاش کنیم.
وی افزود: در خصوص وضعیت متغیرهای اقتصاد کلان موثر بر بازار سرمایه کشور در سال جاری باید گفت که برخی اتفاقات در اقتصاد کلان، اثر خود بر بازارهای مختلف را چند ماه بعد نشان می دهد. کاهش نرخ بهره بین بانکی در سال گذشته، بازارهای مختلف را تحت تاثیر قرار داد. ولی آمارها نشان می دهد از خردادماه رشد پایه پولی، منفی بوده و به ۲.۹ درصد رسیده و نرخ بهره بین بانکی هم از ۹.۷ درصد به حدود ۱۶ درصد رسیده و این نرخ حتما بالاتر هم خواهد رفت. نرخ بهره اوراق دولتی با سررسید ۲ ساله هم به ۲۱.۵ درصد رسیده است. با این شرایط، به نظر می رسد قاعدتا بازدهی بازارهای مختلف هم متناسب با نرخ تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی باشد و هر بازاری که بیش از این رشد کرده، محکوم به ریزش است. البته نباید از تاثیر اتفاقات سیاسی هم غافل بود و چه بسا در صورتی که اتفاقات سیاسی در جهان به نحوی باشد که فشار تحریم ها کاهش یابد، ریزش بیشتری در انتظار بازار ارز و به تبع آن بازارهای مسکن و خودرو و... میباشد. اما چنانچه اتفاقات منفی در عرصه سیاسی و روابط بین المللی، اتفاق بیفتد، آثار روانی منفی در پی داشته و افت قیمتی در بازار ارز و بازارهای موازی رخ نخواهد داد. در حقیقت همه بازارهای دارایی و سهام در ایران در حال حاضر دچار حباب هستند و با کوچکترین تغییر در جهت کاهش تحریمها، دچار ریزش شدیدی خواهند شد.
این پژوهشگر اقتصادی در معرفی گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری گفت: در شرایط فعلی به نظر می رسد سرمایه گذاری در صندوقهای درآمد ثابت و خرید اوراق قرضه دولتی جذاب باشد.
وی در رابطه با تحلیل بازار طلای جهانی هم اظهار کرد: اونس طلای جهانی پتانسیل رشد و لمس محدوده ۲۵۰۰ دلاری را در چند ماه آینده دارد. اگرچه کشف احتمالی واکسن کرونا بر نرخ طلای جهانی اثرگذار است؛ ولی با توجه به پمپاژ پولی در اقتصاد آمریکا و اتحادیه اروپا برای مقابله با آثار منفی کرونا بر اقتصاد کشورها، اوضاع اقتصاد جهانی به سرعت به وضعیت گذشته برنمی گردد و با این شرایط، حتی در صورت کشف واکسن کرونا، دلار نسبت به سایر ارزها تضعیف شده و طلای جهانی باز هم افزایش خواهد داشت. البته قیمت سکه طلا در کشور ما حباب دارد و سرمایه گذاران در حوزه سکه طلا در داخل کشور باید ریسک های این بازار را هم در نظر داشته باشند.
نظر این کارشناس در مورد بازار سرمایه در ماه های قبل را اینجا بخوانید.
افسوس که اقتصاد کشور دست همچین افرادی افتاده است و هنوز معتقد بر سرمایه گذاری در تولید و رشد آن نیستند
شما یا ایران زندگی نمیکنید یا خود را به ندیدیم زدید!
تورم کشور یک ربع ساعت مانده به تورم ونزوئلا هست اخوی!!!
التماس تفکر اخوی
تئوری و واقعیت فرسنگها با هم تفاوت دارند....