تا مرد سخن نگفته باشد...

به گزارش بورس نیوز، فضای مجازی روز به روز گسترده تر می شود و هر از چند گاهی یک شبکه اجتماعی جدید، پنجره جدیدی پیش روی مخاطبان باز می کند. Clubhouseهم شبکه اجتماعی نوپایی است که با توجه به فراهم کردن امکان گپ و گفت صوتی و گروهی، علاوه بر بسیاری از چهره های شناخته شده اقتصادی و سیاسی؛ جمع زیادی از تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه را هم به این فضا کشانده است. امروز در یکی از اتاق های گفتگوی Clubhouseخبرنگار بورس نیوز سوالی از اعضای فعال پرسید. "با توجه به توسعه روز افزون فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، می توان به هر شبکه اجتماعی هم بعنوان فرصت و هم بعنوان تهدید، نگاه کرد. اما در کشور ما متاسفانه سیاست گذاران عمدتا نگاه های منفی به این فضا دارند و با اعمال محدودیت هایی از جمله فیلترینگ، تلاش می کنند که این تهدید را برطرف کنند. چطور می توان از توسعه شبکه های اجتماعی بعنوان فرصتی برای ارتقای دانش مالی و فرهنگ سرمایه گذاری در کشور بهره برد؟"

و اما پاسخ های برخی اعضا؛

_هدایت فضای مجازی به سمتی که بتوان از آن بعنوان فرصتی برای ارتقای فرهنگ سرمایه گذاری بهره برد، بستگی به مخاطبانی دارد که در آن فضا فعالیت دارند. برای مثال برگزاری اتاق هایی برای آموزش در فضای کلاب هاوز نشان داد مخاطبان از این موضوع استقبال نمی کنند که البته شاید عدم استقبال مخاطبان از محتوای آموزشی در فضای کلاب هاوز تا حدودی هم به خاطر فضای این شبکه اجتماعی باشد. ضمن اینکه برای این کار باید برخی نهادها در کشور از جمله وزارت آموزش و پرورش از همان سنین کم، اقدام به آموزش و فرهنگ سازی کنند. بسیاری از مردم شناخت کافی از فضای مجازی ندارند و اعمال محدودیت، اثربخش نیست. الان شرایط جامعه ما با شرایط چند دهه قبل متفاوت است و باید سازوکاری ایجاد شود که در سنین کودکی و نوجوانی، ذهنیتی از بورس و سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایجاد کرد.

_حتی اگر در فضای مجازی محتوای آموزشی هم ارائه شود، برخی دوستان واکنش نشان می دهند و درخواست فیلترینگ می کنند. چرا که تمایل دارند پول مردم راهی صندوق ها شود و خودشان با پول مردم معامله کنند! این جزو ویژگی های بعضی دوستان است که آمادگی مذاکره با هیچ شخصی را ندارند....
_تا وقتی این باور به مردم القا نشود که بازار سرمایه، بازار سرمایه گذاری های یک شبه نیست و هر شخصی که در این بازار فعالیت می کند، مسوول حفظ سرمایه اش نیز هست، هیچ مشکلی برطرف نخواهد شد...
_حتی های فضای مجازی، محیط های سالمی برای آموزش نیست. کسی که به دنبال آموزش باشد، امکان دسترسی به کتاب ها و پکیج های آموزشی که بطور رسمی و از طریق مراجع معتبر انتشار یافته، خواهد داشت. همان اتفاقی که در فضای اینستاگرام رخ داد، چندین مرتبه بدتر در فضای کلاب هاوز در حال وقوع است و نباید یک اشتباه را دوباره تکرار کنیم. ۹۰ درصد افرادی که در کلاب هاوز فعالیت دارند یا مدعی هستند دکترای اقتصاد دارند یا مشاور سرمایه گذاری در حوزه بورس هستند. برای آموزش، منابع زیادی وجود دارد که باید افراد علاقمند به آنها مراجعه کنند.

_فضای مجازی، فضای مناسبی برای گسترش دانش است؛ اما ماجرا این است که دانشی که در این فضا منتقل می شود، دانش کلاسیک است و اگر قرار است دانشی در بستر فضای مجازی انتقال یابد، باید روی دانش مالی_رفتاری کلاسیک کار شود. پکیج های آموزشی در فضای مجازی در دسترس همگان هست؛ ولی سوال اینجاست که آیا آموزش کافی در فضای مجازی ارائه می شود یا نه. داده های تکنیکال و بنیادی اثربخش نیست، چون این بازار مشکلات روانشناسی دارد. دوران کرونا مزایای فضای مجازی را ثابت کرد؛ اما نحوه استفاده از این فضا باید مورد بررسی قرار بگیرد!

_مزیت کلاب هاوز برای بازار سرمایه، انتقال تجارب افراد به یکدیگر است که در بستری راحت می توان با هر زبانی که خواست، صحبت کرد. در مورد انتقال دانش، برگزاری کلاس های آموزشی در کلاب هاوز دشوار است؛ ولی تجربه شخصی بنده نشان داده کلاب هاوز فضای بسیار خوبی است و می توان مربی های مورد نظر را انتخاب کرد و منابع و مسیر دانش را مشخص کرد.

_سایر نظرات به دلیل اینکه هیچ ارتباطی با سوال طرح شده نداشت، درج نشده‌است.

چند نکته

کلاب هاوز هم احتمالا مثل سایر شبکه های اجتماعی و حتی شاید بیش از بقیه شبکه های اجتماعی فضای مجازی، به سرعت فراگیر خواهد شد. اما همین ابتدای کار مشخص است که این فضا هم مانند سایر شبکه های اجتماعی، راهی صعب و طولانی برای ارتقای فرهنگ سرمایه گذاری در پیش خواهد داشت. نکته اینجاست که با توجه به فرهنگ اکثر ما ایرانی ها و علاقه شدیدمان به قصه گویی و داستان سرایی، این شبکه به خاطر ارتباط کلامی می تواند بسیار جذاب تر از سایر شبکه های اجتماعی باشد. بنابراین فرصتی پیش روی بازار سرمایه قرار گرفته که انتقادات و خواسته های فعالان این بازار، طرح شود و مسوولان همیشه آماده اظهار نظر هم، اقدام به پاسخگویی کنند. فقط یک چالش باقی می ماند و بس؛ آیا پاسخ های ارائه شده در این شبکه در جواب سوالات مخاطبان خواهد بود یا قرار است هر کسی بدون توجه به سوالی که طرح شده، هر چه خواست بگوید و در نهایت هم، برای مشکلات مقصر پیدا کنیم، بی آنکه راه حلی ارایه شود؟ زمان مشخص خواهد کرد...