بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۰
روزنامه دنیای اقتصاد روز جاری سیزدهم اردیبهشت ماه در سرمقاله این روزنامه به قلم علی میرزاخانی سردبیر این روزنامه به موضوع بورس پرداخته و در قالب فوریت نجات بورس به خلق نظریاتی تازه‌ای در علم اقتصاد پرداخته است.
کد خبر : ۲۳۹۹۵۷
نویسنده :
دکتر رضا عیساوندی زواره

به گزارش بورس نیوز، روزنامه دنیای اقتصاد امروز در سرمقاله این روزنامه به موضوع بورس پرداخته است.

۱ - روزنامه دنیای اقتصاد روز جاری سیزدهم اردیبهشت ماه در سرمقاله این روزنامه به قلم علی میرزاخانی سردبیر این روزنامه به موضوع بورس پرداخته و در قالب فوریت نجات بورس به خلق نظریاتی تازه‌ای در علم اقتصاد پرداخته است. نوع نگارش این سرمقاله و نحوه برخورد و استدلال آن البته به نوعی دچار تناقض ذاتی است چرا که در همین شماره در صفحه‌ای دیگر "عملکرد حیرت‌انگیز وال‌استریت"را در مقاله‌ای دیگر به بحث نشسته و قضاوتی دوگانه با دو مبنا متفاوت را به نمایش گذاشته است گویا به سنت قدیم همچنان مرغ همسایه غاز است و بورس در تهران بد و در نیویورک خوب است.

۲-علی میرزاخانی در اولین خلق تئوری در خط اول می‌نویسد: معمولا در اکثر کشور‌های پیشرفته، سبقت غیرعادی شاخص بورس از رشد اقتصادی اسمی به‌عنوان آژیر خطر افزایش انتظارات تورمی تلقی می‌شود این حرف به آن اندازه سست و بی پایه است که در حالی که در خلال دهه ۹۰ همواره رشد شاخص اقتصادی کشورمنفی یا نزدیک به صفر بوده است شاخص کل بورس و در کل تمامی متغییر‌های قیمتی در اقتصاد کشور به دلیل بروز تورم و رشد نقدینگی افزایش شدید یافته است به عنوان مثال در سال ۹۷ رشد اقتصاد کشور ۴.۱ - درصد بوده، اما شاخص کل بورس از ۹۶ هزار واحد به ۱۷۸ هزار واحد افزایش یافت یا در سال ۹۲ شاخص کل علی رغم رشد منفی ۲.۲ درصدی از ۴۸ هزار واحد سال ۹۱ که در آن سال هم رشد اقتصادی منفی ۵.۸ و شاخص ۵۲ درصد رشد کرده بود به رقم ۷۹ واحد در سال ۹۲ بالغ گردید. اصولا اینکه شاخص کل باید با رشد اقتصادی حرکت کند نه در "کشور‌های پیشرفته"که نمی‌دانیم کجا هستند و اگر سردبیر محترم روزنامه خود را بخوانند در آمریکا نیز چنین چیزی نیست در جهان سوم و ایران نیز هیچ گاه چنین نبوده است.

۳ -ایشان در بخشی دیگر می‌نویسند: در کشوری مثل ایران که از یک طرف نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی بسیار پایین‌تر از عرف جهانی است و از طرف دیگر، دولت با کسری بودجه بالایی مواجه است، این وضعیت یک اکازیون بی‌سابقه بود.

از سرمقاله یک روزنامه اقتصادی واقعا انتظار نمی‌رود اطلاعات اشتباه به مخاطبان اعلام کنند جناب سردبیر بهتر است برای روشن شدن بحث این جمله خود را با عدد و رقم بیان کنند تا دریابیم اولا بدهی دولت به مردم و بانک‌ها چقدر است و دوم عرف جهانی چیست؟ و سوم این فرصت اکازیون تا چه حد می‌تواند درست باشد؟. آنچه که به نظر می‌رسد بوی کباب است که از داغ کردن خر برخواسته است شدت بدهکاری دولت از طریق فروش اوراق به حدی رسیده است که دولت بعدی در سال ۱۴۰۲ باید بودجه‌ای معادل نصف بودجه امسال را برای تسویه اصل و فرع اوراق صرف کند. این فرصت اکازیون نیست چاه ویلی است که برای آینده این کشور در حال حفر شدن و عمیق‌تر شدن است و جز با تورم وحشتناک چیزی با خود نخواهد داشت.

۴-ایشان در بخشی دیگر از "افسانه ضربه‌گیری تورم" قطعا از کسانی که به دنبال توجیه شکست فاحش سیاست گذار پولی در مهار تورم، ایجاد رشد اقتصادی، دلارپاشی سیاسی و ناتوانی در کنترل بازار پول در ایجاد رکود و تعطیلی گسترده هستند چنین مسایل روشن و واضحی افسانه باید توصیف شوند، اما اینک که بورس ۶ ماه است دچار رکود است تورم در کجاست؟ نقدینگی که در بازار مالی می‌توانست باقی بماند به کجا رفته و در نهایت امروز که واقعیت‌های سیاست‌های اشتباه نهاد پولی مشخص شده است چه کسی می‌تواند عدم هدایت نقدینگی را افسانه بداند.

۵-در نهایت میرزا خانی با چنین مقدمه چینی اشتباهی به "راه نجات بورس، حذف موانع اصلاح قیمت‌هاست "می رسد. جالب آنکه در بازاری که سیاست انقباضی و اشتباه سیاستگذار پولی آن را از نقدینگی خالی کرده است و در حالی که تورم در اقتصاد بیداد می‌کند چنین راهکار اشتباهی پیشنهاد می‌شود گویا بازار سرمایه باید به نفع حفظ تورم در بازار‌های دیگر نظیر مسکن سربریده شود. از یک سو جریان نقدینگی به بازار سرمایه بسته شده است و از سوی دیگر با انواع و اقسام سیاست‌های اشتباه از جمله قیمت گذاری دستوری و دلارپاشی انتخاباتی فشار‌های زیادی به بازار می‌آید و در این شرایط قرار است این بازار دچار یک شوک دیگر هم شود تا نقدینگی "بقول ایشان غیر قابل هدایت"در بازار‌های تورمی دیگر نظیر مسکن باقی بماند و کسی مانند ابتدای سال ۹۹ دیگر ملک نفروشد که سهام بخرد بلکه اینبار لازم است سهام بفروشند ملک بخرند. اگر ایشان به چنین آزادی عملی معتقدند چرا از آزاد شدن قیمت کالا‌ها نظیر خودرو از بند قیمت گذاری دستوری، افزایش تراکم و بلندمرتبه سازی در تهران و شهر‌های بزرگ برای کاهش قیمت مسکن دفاع نمی‌کنند؟

نویسنده: دکتر رضا عیساوندی زواره

اشتراک گذاری :
ارسال نظر