زمینگیر کردن بورس با معضلات خودساخته
به گزارش بورس نیوز، طی ماه های گذشته بازار سرمایه با روزهای سختی مواجه بوده و مشکلات بوجود آمده در این بازار سهامداران زیادی را سرخورده کرده است.
هومن عمیدی کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی برای بورس نیوز در این باره نوشت:
پس از گذشت حدود دو ماه از سال جدید کماکان بازار سرمایه دستخوش نوسانات و معضلات و مشکلاتی است که قصد داریم در این فرصت محدود به آن بپردازیم، مهمترین مسئله که بازار سرمایه در سال گذشته با آن درگیر بود بحث عدم اعتماد و ترس در معاملات اشخاص حقیقی و حقوقی بود، جایی که سرمایههای دعوت شده مردم به خوبی حفاظت و حراست نشد و شرایط معاملات بازار سرمایه و نقدشوندگی بازار سرمایه به گونهای رقم خورد که اعتماد عمومی از بازار از دست رفت و افرادی که به بازار سرمایه وارد شده بودند با زیان و ضرر مواجه شدند هرچند توصیههای دست اندر کاران سازمان بورس و مسئولان وزارت اقتصاد مبنی بر نگهداری سهام و صبر و حوصله تا رشد قیمتها نه تنها ناکافی بود بلکه تا به امروز موفقیت آمیز نیز نبوده است. توجه به این نکته ضروری است که در شرایطی مردم به بازار سرمایه دعوت شدند که در بازارهایی مانند بازار طلا، سکه، ارز، مسکن خودرو و سایر بازارها به شکل سنتی طی سنوات گذشته ورود و خروج پیدا میکردند و اینبار این بازار به عنوان بازار جایگزین بازارهای دیگر به مردم معرفی شده بود تا آثار غیر تورمی داشته باشد و کمک کننده به چرخههای تولید باشد و رشد اقتصادی را رقم بزند. مردم وارد بازار سرمایه شدند، اما دولت تنها از این بازار تامین مالی انجام داد و رقم زیادی را صرف فروش سهام و اوراق نمود و آن پول را از بازار خارج نمود و سرمایههای مردم از بازار سرمایه خارج شد و سهامی در اختیار مردم قرار گرفت که هر روز با فشار فروش مواجه بود و افت قیمتی را دربر داشت.
بازنگری در مفهوم بازارگردانی
تغییر قوانین بازار سرمایه به نفع مردم استارت خود و قرار شد که کارگروههای تخصصی معضلات و مشکلات معاملات را بررسی کنند، بحث بازارگردانها یکی از مهمترین معضلات گذشته بود که تا امروز هنوز هم سر و سامان نیافته است و بازارگردانی با نوسان گیری اشتباها تغییر معنا پیدا کرده و متاسفانه بازارگردانها و بازارسازها به جای تقویت بازارها و قیمت سهام به افت بیشتر قیمت سهام کمک کردند.
به این ترتیب که عملا منابع مالی سهامداران که در اختیار شرکت است در اختیار بازارساز قرار گرفته تا رشد ثروت و رشد قیمت را رقم بزند، ولی متاسفانه همان منابع درگیر افت قیمت سهام شده است یعنی نه تنها رشدی ایجاد نکرده است بلکه زیانی را هم برای مجموعهای که پول را در اختیار آنها قرار داده است ایجاد خواهد کرد و منابع مالی سهامداران در اختیار بازارگردانها نتوانسته به رشد ثروت آنها کمک کند و باعث بیشتر شدن زیان آنها شده است.
این مسئله از مهمترین معضلاتی است که هم اکنون در بازار سرمایه به چشم میخورد و تا زمانی که مفهوم بازارگردانی به درستی تعریف نشود و حمایت از سهام معنی پیدا نکند نوسان گیری و سوء استفاده از این قدرت و منابع مالی که در اختیار بازارگردانها است ریشه هرگونه اعتمادی را در بازار خشک میکند.
ایجاد بازار متشکل برای معاملات کلان
معضل بعدی معضل قوانین و دستورالعملها است که هنوز هم معنی تخلفات اشخاص حقیقی و حقوقی به طور مشخص معلوم نیست و مشخص نیست که چرا باید اشخاص حقوقی حجمهای بسیار بالایی را بتوانند در بازار سرمایه در معاملات خرد بفروشند و چرا بازار متشکلی برای معاملات کلان نمادها شکل نمیگیرد تا این اشخاص حقوقی در آن بازارها به معاملات خود بپردازند و تابلوی معاملات از هرگونه دخالت و دستکاری قیمت مصون بماند.
تغییر در روند پرداخت اعتبارات
معضل بعدی که وجود داشت بحث اعتبارات بود که متاسفانه تا مردادماه پارسال به طور چشمگیری اعتبارات کاهش پیدا کرد و بعد از آن که بازار دچار مشکل شد تصمیم گرفتند اعتبارات برگردد، ولی متاسفانه تاکنون اعتبار خاصی به بازار تزریق نشده است و کارگزاران در پرداخت اعتبارات به مشتریان رقمهای بسیار بالایی را برای هزینه پول درنظر میگیرند که توجیه اقتصادی برای سهامداران ندارد و به نظر میرسد که میشود با یک مکانیزم مناسبی سهامداران را به بانکها معرفی کرد و ریسک حضور کارگزاری را به عنوان یک نهاد مالی واسط که رقم بالایی را برای هزینه بهای تمام شده پول اضافه میکند کاهش داد که این مکانیزم هم متاسفانه هم اکنون فعال نیست و از اعتبارات در بازار به خوبی بهره گرفته نشده و اگر هم گرفته شده به کدهای مخصوص و نزدیک به مدیران ارشد کارگزاریها تخصیص داده شده است.
شرایط سودسازی مشخص شود
یکی دیگر از معضلات بازار سرمایه در این روزها مشخص نبودن شرایط سودسازی شرکتها است در حالتی که الزامی به افشای اطلاعات و گزارشاتشان و پیش بینیها نیست و هیئت مدیره شرکتها متاسفانه در ارائه پیش بینی تحت فشار نیستند و اطلاعات شفافی از شرکتها بیرون نمیآید و این بیم همواره وجود دارد که گزارشات شرکتها همیشه با بی مسئولیتی تمام تهیه شود و بنا بر منافع سهامدارن عمده دستخوش تغییرات شود، با توجه به اینکه هیچ افشای اولیهای از پیش بینی سود سال جاری وجود ندارد عملا انحرافات از بودجه اولیه و سود پیش بینی شده قابل بررسی نمیباشد؛ و مسئله آخر بحث تغییر قوانین است که هیئت مدیره شرکتها باید نسبت به تمامی اطلاعات منتشر شده در نسبتهای مالی به شکل تضامنی مسئولیتهای سنگین داشته باشند تا از جهت حقوقی و قانون و مقررات هرگونه مشکلی در ایجاد ضرر و زیان برای سهامداران قابل پیگیری توسط سهامدار باشد که این مسئله نیز تاکنون اتفاق نیوفتاده است و همچنان شاهد تخلفات گسترده در صورتهای مالی شرکتها و تخلفات گسترده در صورتهای مالی شرکتها و عدم پاسخگویی هیئت مدیره شرکتها هستیم و سهامداران بابت ضرر و زیانهای تحمیل شده از این بابت دستشان کوتاه است و نمیتوانند اقدامات مناسبی علیه تخلفات هیئت مدیرهها انجام دهند.
برای حل معضلات بالا قطعا زمان زیادی لازم است، اما در کوتاه مدت بحث اعتماد سازی میتواند بسیار مناسب باشد، پیشنهاد میکنم هرچه سریعتر منابع مالی مناسب به بازار توسط نهادهای موثر بر فعالیت بازار مثل صندوق توسعه بازار وارد شود و شاهد رشد معاملات بازار و بالا رفتن ارزش معاملات باشیم تا بتوانیم این اعتمادسازی را داشته باشیم و بتوانیم کفهای قیمتی برای سهام تشکیل شود و اجازه ندهیم شاخص از این نقطهای که قرار دارد پایینتر رود و بدانیم اگر شرایط بازار سرمایه در همین شرایط نامطلوب باقی بماند همین تعداد کم سهامدار جذب شده هم قطعا از دست خواهند رفت و جذب بازارهای تورم زا خواهند شد و یا بحث خروج ارز از کشور را خواهیم داشت مانند اتفاقی که برای بحث پولهای دیجیتال در حال رخ دادن است و این معضلات قطعا در آینده قابلیت پاسخگویی را برای ما نخواهند داشت و شرایط بد اقتصادی را ایجاد خواهد کرد، بهتر است با توجه به اینکه برنامههایی مبنی بر آزادسازی نرخ محصولات در قیمت گذاری محصولات در بورس کالا در دستور کار است به سمت شفافیت هرچه بیشتر پیش برویم تا شاهد رانت و مسائل تخلفی شرکتها نباشیم.
بیشتر بخوانید:
نمادهای کوچک خسته از نبود راهکار و تعادل