به گزارش بورس نیوز، دلار، یورو و ین توسط خزانهداری کشورها پشتیبانی میشود. اگر کسی ارز رمزنگاری شده تولید میکند، صرفا هدفش متقاعد کردن دیگران در مورد ارزش آن است، اما آیا این رمزارز قابل استفاده برای مبادله است؟
مقامات بانک بینالمللی میگویند: ارزهای رمزنگاری شده مانند بیتکوین داراییهای سوداگرانه و نه پول قابل استفاده پایدار هستند.
- بیشتر بخوانید: سایت آمازون پرداخت با بیت کوین را آغاز می کند
رابرت آ. منینگ یکی از اعضای ارشد مرکز استراتژی و امنیت برنت اسکوکروت در شورای آتلانتیک که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ مشاور ارشد معاون امور خارجه در امور جهانی، از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ عضو ستاد برنامهریزی سیاستهای وزارتامورخارجه ایالاتمتحده و از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ در گروه آینده استراتژیک شورای اطلاعات ملی بوده، اظهار کرد: در حال حاضر اپیدمی حملات باجافزاری بسیار مخرب در ماههای اخیر به صنایع و کسبوکارها رخ داده است.
وی ادامه داد: حمله به شرکتهایی همچون صنایع غذایی جی بی اس، یکی از بزرگترین توزیعکنندههای گوشت در برزیل، شرکت بزرگ خط لوله کلونیال پایپ لاین که جزو زیرساختهای حیاتی محسوب میشود و باعث کمبود بنزین برای هفتهها شد و حمله به حدود ۱۰۰۰ کسبوکار آمریکایی در چهارم جولای بر وجود این خطرات تاکید میکند. علاوهبر این، صدها شهر کوچک، بیمارستان، مدرسه و مشاغل کوچک توسط اپیدمی باجافزار آسیب دیدهاند و همه این حملات توسط ارزهای رمزپایه صورت میگیرند.
دولت بایدن که با حملات سایبری محاصره شده است، با چند سوال روشن در ارتباط با امنیت سایبری روبروست. به نظر میرسد مجرم سایبری هنوز میتواند دفاع سایبری را شکست دهد.
همانطور که تحلیلگر برجسته اقتصادی مارتین وولف در مقاله اخیر فایننشال تایمز عنوان کرد: خطرات و هرجومرج دنیای وحشی پول خصوصی ناپایدار، یک خیال آزادیخواهانه است. طبق مقاله اخیر فدرال رزرو، در حال حاضر، حدود ۸۰۰۰ ارز رمزپایه وجود دارد. بهنظر میرسد که این صنعت یک کسبوکار خانوادگی شده است.
ولف استدلال میکند که بانکهای مرکزی (بهعنوان مثال فدرال رزرو ایالاتمتحده) باید ارزهای دیجیتال رسمی خود را ایجاد کنند تا ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، ارزهای رمزپایه دیگر را غیرقانونی کنند.
جدا از کاربردهای ناخوشایند و نوسانات قیمت رمزارزها، دادهکاوی برای تولید بیتکوین با استفاده از مقدار زیادی برق توسط تعداد زیادی رایانه، یک خطر جدی محیط زیستی محسوب میشود.
دولتها باید پول مطمئن، پایدار و قابل استفاده را تضمین کنند. درحالحاضر، به گزارش مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک، ۸۱ کشور که ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارند در مراحل مختلف تحقیق و کاوش در مورد پذیرش ارزهای دیجیتال هستند.
چهار بانک مرکزی بزرگ، بانک مرکزی اروپا، بانک انگلیس، بانک ژاپن و بانک مرکزی آمریکا، همگی در حال بررسی CBDCها (ارزهای دیجیتال بانک مرکزی) هستند، هرچند ایالاتمتحده عقبتر است.
در حال حاضر، چین ارز خود را RMB، دیجیتالی کرده و به بازدیدکنندگان خارجی اجازه میدهد تا از آن برای پرداخت استفاده کنند. اگرچه چین فاصله زیادی با داشتن ارز ذخیره بینالمللی برای رقابت با دلار ندارد، RMB دیجیتالی نیز گامی در این راه است.
بااین وجود احتیاط نیز لازم است، زیرا مسائل مهم و پیچیدهای وجود دارد که باید قبل از راهاندازی ارز رسمی دیجیتال در نظر گرفته شود، مثلا آیا دلار دیجیتال باید در دسترس همه باشد یا فقط برای معاملات تجاری خاص استفاده شود؟ آیا بانک مرکزی باید پول نقد را افزایش دهد یا ارز دیجیتالی را کاملا جایگزین کند و آیا یک دوره گذار وجود دارد؟ این موضوع بر روی بانکهای خصوصی تاثیر خواهد داشت؟ آیا افراد باید به جای بانکهای خصوصی حساب بانکی در بانک فدرال داشته باشند؟ رابطه بانکهای خصوصی و بانک فدرال با توجه به ارز چگونه باید باشد؟ آیا مشاغل باید «کیف پول دیجیتال» داشته باشند؟ پرداختهای بینالمللی چگونه خواهد بود؟
مساله بسیار مهم، مسئله حریم خصوصی و نظارت است. یک دلار دیجیتالی فرار مالیاتی را راحت میکند، چون قابل ردیابی نیست. مردم و کنگره چقدر مایل هستند ارز دیجیتال قابل پیگیری باشد؟ آیا این واقعیت که CBDC معاملات را ایمنتر، سریعتر و ارزانتر میکند، ارزش این جایگزینی را دارد؟
این سوال پیش میآید که آیا قدرتهای بزرگ جهان در غیرقانونی دانستن ارزهای رمزپایه همکاری میکنند و آیا در مورد قوانین و مقررات CBDCها به توافق میرسند؟ چین که به مساله کنترل رمزارز تاکید دارد، اگر کاملا مخالف نیز نباشد، نسبت به موضوع رمز ارزها شکاک است. زمینه همکاری ایالاتمتحده و چین در مورد رمزارزها ارزش بررسی دارد.
اگر چین موافق باشد، احتمال قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای ممنوعیت ارزهای رمزپایه وجود دارد. این میتواند دلیل اساسی برای انتقال موضوع به گروه ۲۰ باشد تا آن را به یک هنجار جهانی بدل کند.
درحالحاضر، سوالات بسیار بیشتری نسبت به پاسخها وجود دارد، اما صنعت جدید موذیانه هکرهای سایبری و باج افزارها، تهدیدهای مخرب غیرقابلقبول برای امنیت اقتصادی آمریکا محسوب میشوند. این مشکلی است که در حال رشد است و فروکش نمیکند. در واقع گسترش ارزهای دیجیتال توسط افراد عادی، برای ثبات مالی جهانی بدشگون است.
با این بینظمی بینالمللی، این سوال آشکار وجود دارد که آیا چنین تهدیدهایی سایبری برای ایجاد همکاریهای بینالمللی کافی است؟