بنویسید عرضه اولیه، بخوانید وحی مُنزَل!

به گزارش بورس نیوز، بورس تهران همچنان در حال مچ اندازی با مقاومت معروف بازار است و باید دید مچ کانال ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی، کی می خوابد؟ اما نکته جالب توجه این بازار تداوم رفتارهای گله ای و هیجانی است. نه صعود شارپ سال قبل و نه سقوط سهمگین بعد از آن، هیچ کدام تجربه ای برای سهامداران نشد که نگاه شان عمیق تر باشد و هنوز هم که هنوز است با یک غوره سردی شان می کند و با یک مویز، کهیر می زنند.‌.. هر چه هست، تورم همچنان می تازد و قیمت کالاها سر به فلک کشیده و از ارزانی، جز وعده های روی یخ خبر دیگری نیست.

باز هم یک جاه نان آور برای پاستور

اگرچه تورم برای مردم دردناک است؛ اما بعضی ها این تورم را برکت می دانند. مثلا آنها که به مدد تورم، درآمد مالیاتی محقق شده شان از پیش بینی های اولیه خودشان هم ۸ درصد بالاتر بود!

بنویسید عرضه اولیه، بخوانید وحی منزل 

این هفته عرضه اولیه داریم؛ آن هم ۲ تا! اما این عرضه ها صدای اعتراض بعضی فعالان بازار سرمایه را بلند کرده و جالب اینجاست که اهالی ملاصدرا به جای پاسخ به ابهامات، خبرنگاران را دست می اندازند! می گوییم وقتی می دانید حداکثر به هر مشارکت کننده در عرضه اولیه نماد فولادی، ۱۳۰۰ سهم خواهد رسید و نقدینگی مورد نیاز زیر ۱ میلیون تومان است؛ چرا وعده ۸۰۰۰ سهم می دهید تا ۴.۵ میلیون تومان نقد کنند؟ مرض دارید فشار فروش ایجاد کنید؟ می گویند نگران نباشید آخرش به مساوات تقسیم می کنیم، هر چه نقد کردید و اضافه آمد شنبه خرید کنید! می پرسیم پاسخ تان به انتقادات در مورد قیمت گذاری بالای این نماد چیست؟ می فرمایند هیسسس! انگار عرضه اولیه وحی منزل است که نباید انتقاد کرد.

جدی نگیرید

خبر تحقیق و تفحص از عالیجناب آمد؛ عده ای نگران شدند نکند سهم شان افت قیمت داشته باشد. خواستیم بگوییم نترسید که تا دل تان بخواهد از این تحقیق و تفحص ها انجام شده و آب از آب تکان نخورده! دوستان در بهارستان گاهی حوصله شان سر می رود و تحقیق و تفحصی علم می کنند و گاهی هم انگار دنبال بهانه ای برای کل کل می گردند و چندتایشان علیه یک شرکت صحبت می کنند و داعیه دار شفافیت می شوند و بعد معلوم نمی شود چه اتفاقی میفتد که کلا همه چیز به باد فراموشی سپرده می شود! این تحقیق و تفحص ها را جدی نگیرید...

شکست مفتضحانه دلالان در رینگ

سیمان که قدم به رینگ گذاشت، دلالان که سود سرشار این بازار را در معرض خطر می دیدند فوری شروع به احتکار کردند تا قیمت ها را بالا ببرند و بگویند دیدید این رینگ بورس، چه رینگ نحسی بود؟ دست بر قضا برق هم رفت و آب گل آلودتر شد و ذوق کردند که این بار نهنگ شکار می کنند! چند نفری از اهالی بهارستان و سمیه را هم با خود همراه کردند تا بساط در رینگ فروشی را جمع کنند. اما تیرشان به سنگ خورد و نه فقط قیمت برای مصرف کننده در بازار پایین آمد، بلکه تولیدکنندگان هم از زیر یوغ قیمت گذاری دستوری درآمدند. خدا کند فکری هم به حال بازار بی در و پیکر خودرو شود و دلالی کمرنگ گردد.