مدرسه پیرمردها در پاستور
به گزارش بورس نیوز، سخنگوی راهپلههای ما پای درد و دل سهامدارانی نشست که در جادهمخصوص کلی به انتظار خودرو نشسته و آخر یک بشقاب باقالی هم از عمو رمضون این خودروسازان دریافت نکردند!
بسیاری از افرادی که در طرحهای پیشفروش ثبتنام کرده و حتی ودیعه نیز دادهاند حال انگشت به دهان ماندهاند که با گرانی افزایش قیمت خودرو چه کنند و کارخانه چگونه پوست آنها را با نرخهای جدید خواهند کند؟ شما تصور کنید که محصولات جدید پیشفروش شده با قیمت جدید به ثبتنام کنندگان عرضه شود که اینجاست بختبرگشتهها نهتنها سودی نکردند بلکه باید از جیب هم هزینه کنند و با توجه به مبلغ ودیعه، قیمتهای جدید کاملا با جیب استفادهکنندگان واقعی فاصله دارد و حال باید بهحال مصرفکنندگان واقعی گریست که چه بلایی سر پول آنها خواهد ماند.
البته اگر آن بلایی که سر دلالان صنعت سیمان آمد به سر خریداران خودرو هم بیاید که وامصیبتها دارد ...
سخنگوی راهپلهها کماکان از جنب خیابان نادری این حاشیهها را آورده که سود سهام به سهامداران روی هوا مانده و گویا بسیاری از ناشران، سجام واممانده را اصلا به رسمیت نمیشناسند و همان روشهای سنتی را ارجحتر میدانند؛ آقایان سجامی و ناظران، نشسته نخوابید و حداقل لم بدهید تا بدانیم در حالت استراحت هستید.
خودروییها از روی وزیر، رد شدند
بنده خدا رئیس جدید وزارت خیابان سمیه، عصر که از اتاق خود ترافیک روی پله خیابان حافظ را نگاه میکند، با خود میگوید که روزی خودروها را ارزان میکند و هنوز در این رویا بود که خودروییها حدمجاز قیمت را با سرعت رد کردند! این افزایش نرخ 15 تا 50 درصدی درحالی بود که هیچ چراغ سرعتی از سوی ناظران آنها را جریمه نمیکند و باید دید که آیا وزیر خوشتیپ سمیهنشین، با همان کدخدامنشی میخواهد که سیخ و کباب نسوزد یا آنکه واقعا برای افزایش نرخها و کیفیت خودروها از آستین خود، مرهمی بیرون آورد.
امیدواریم که خوشتیپ بزرگ، با سرافکندگی و برچسب عدم توانایی مهار نرخ خودرو وزارتخانه را تحویل ندهد و دستاوردهای بزرگی را به افتخار همه مصرفکنندگان واقعی به ثبت برساند.
تفنگ نمکشیده پیرهای اقتصاد
دیشب تصویری از دل پاستور منتشر شد که واقعا جای تعجب و تعقل داشت، زیرا در جلسه اقتصاددانهایی که با حضور آقای رئیسی تشکیل شد، دورمیز نشینها همان همیشگیها بودند که مقصر اصلی اقتصاد کنونی هستند.
آقای رئیس، قدیمیهایی که دور آن میز بودند حتی توان حرف زدن را هم ندارند به علت کهولت سن و بسیاری از آنها اقتصادخوانده نیستند که نسخهای به اقتصاد بدهند؛ همه این عزیزان بارها کاندیدا و نماینده در دولت، مجلس و ... بودهاند و باید باورکنیم که تفنگ سرپر این جلسه، نمکشیده بود و توانی برای شلیک نداشت.
جراحی که دولت از آن میترسد
سخنگوی راهپلهها در ادامه به موضوع زیان و کسری بودجه دولت اشاره داشت و چراکه بسیاری از شرکتهای دولتی که زیانده هستند را چهکسانی اداره و مدیریت میکنند! دولت اگر دل به دریا بزند و بسیاری از زیاندههای فعلی را واگذار کند طبیعتا این بودجه مخفی دولت که هر ساله در لابهلای بودجهریزی در مجلس گم میشود؛ دیگر نهان نیست و دولت یکطرفه مجبور به پرداخت حقوق نیست بلکه بر اساس درآمدزاییها، باید حقوق پرداخت کند.
طبق آمارها سال گذشته ۲۸ همت زیان متعلق به شرکتهای وابسته به پاستور، از بودجه جبران شده است. کاش یکبار برای همیشه برای این غده سرطانی راهکاری پیدا کنند که هم خودشان راحت شوند و هم مردم. البته که البته ما که میدانیم دلیل دل سپردن اهالی پاستور به این شرکتها چیست. نه این که نگران زیان شان باشند؛ نه. مشکل اینجاست که در صورت واگذاری، انتصابهای اتوبوسی اقوام و دوستان و همکلاسیها بلاتکلیف میماند و اگر صندلی کم بیاورند، دوستانشان را کجا بنشانند؟
توزیع نذری در صرافیها
صف نشینی پدیدهای دیرینه در کشور ما بوده و ثابت کرده ایم در هر شرایطی، آمادگی صف نشینی را داریم. مردم عزیزمان به محض آنکه دلار اندکی بالا رفت، امروز صرافیها را دوره کردند و طوری برای خرید دلار صف کشیدند که انگار نذری میدهند! همین صفها کافیست برای آنکه سیگنال افزایش قیمت به مردم بدهیم و تورم را تشدید کنیم. کاش بدانیم برای چه صف میکشیم و تبعات صف نشینی مان چیست...