جدال سنگ آهن و کورههای فولاد
به گزارش بورس نیوز، قیمت سنگ آهن در بازارهای جهانی افزایش یافته و سنگ آهن ۶۲ به حدود ۹۵ دلار رسیده است.
این افزایش قیمت میتواند روی سهام شرکتهای تولیدکننده محصولات سنگ آهنی از جمله گلگهر، چادرملو و صبانور موثر باشد و این در حالی است که این روزها فولادیها ادعا دارند قیمت سنگ آهن داخل کشور ما گرانتر از قیمتهای جهانی است.
سعید عسکرزاده دبیر انجمن سنگ آهن ایران در گفتوگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: افزایش قیمت سنگ آهن در ابعاد جهانی، قاعدتاً در شرایطی میتواند به کسب و کارهای زنجیره سنگ آهن رونق دهد که مولفههای دیگری هم در کنار این افزایش قیمت رعایت شود.
وی ادامه داد: کل رشد بخش سنگآهن کشور، حاصل درآمدهای صادراتی در مواقعی که قیمت سنگآهن رو به بهبودی رفته، بوده است، البته که فراز و فرودهای این روزهای قیمت سنگآهن نشان از بهبودی قیمتها ندارد.
آیا افزایش نرخها چاره کار است
این فعال معدنی اظهارکرد: افزایش قیمت سنگآهن در بازارهای جهانی در حال حاضر نمیتواند رونق خاصی در صنعت سنگ آهن رقم بزنند و منجر به رشد سودآوری شرکتها شود، چراکه در حال حاضر صادرات سنگ آهن در حجم قابل توجهی نداریم ضمن اینکه در مقوله صادرات سنگ آهن هزینه حمل سنگ آهن با کشتی هم از اهمیت بسیار برخوردار است.
وی افزود: در چند ماهه اخیر و اصطلاحاً دوران پساکرونا، کسبوکارها در دنیا رونق گرفته و مبادلات اقتصادی بین شرکتها و کشورهای مختلف دنیا از سر گرفته شده و طبیعی است که در چنین فضایی بازار حمل و نقل بینالمللی دچار کمبود عرضه شود.
عسکرزاده اضافه کرد: به عبارتی تقاضا برای حمل محموله با کشتی بیش از ظرفیت واقعی بوده و هزینههای حمل با کشتی افزایش یافته است؛ برای مثال تاثیر افزایش هزینههای حمل در برای کشور استرالیا برای کشتیهای ۴۰۰ هزار تنی و بالاتر، یک دلار بوده اما؛ برای کشور ما که هم به لحاظ شرایط تحریمی، منطقهای پرریسک محسوب میشود و هم کشتیها ظرفیت پایینی دارند، اعداد و ارقام بسیار بالاتر است.
ته جیب صادرات خالی است
وی گفت: در حال حاضر هزینه حمل محصولات سنگ آهنی با کشتی را حدود ۵۵ تا ۶۰ دلار باید در نظر بگیریم و اگر هزینههای حمل با کشتی را از قیمت تولیدکننده داخل کسر کنیم، متوجه خواهیم شد که چیزی برای تولیدکننده سنگ آهن باقی نمیماند! در صورت صادرات چیزی برای تولید کننده داخل باقی نمیماند. در چنین شرایطی صادرات توجیه اقتصادی ندارد و تولید کنندگان هم رغبتی به صادرات ندارند.
عسکرزاده افزود: از سوی دیگر این شرایط فقط برای صنایع بالادستی سنگآهن مضر نیست و پایین دستیها هم تبعاتی متحمل خواهند شد چراکه به هر حال میزان تولید محصولات سنگآهنی در داخل کشور ما بیش از تقاضای داخل است و با مازاد تولید مواجه هستیم. در مجموع باید گفت افزایش قیمت جهانی سنگ آهن تاثیری بر حجم صادرات ندارد؛ مگر آن که شرایطی فراهم شود که چالش افزایش هزینههای حمل با کشتی به صورت کامل مرتفع گردد.
مشکل سنگآهنیها کجاست
این فعال صنعت سنگ آهن با گلایه از سیاستهای وزارت صمت، گفت: مشکل صنعت سنگ آهن اینجاست که زمانی که قیمت سنگ آهن در بازارهای جهانی به حدود ۲۲۰ دلار رسیده بود، به خاطر محدودیتهای داخلی فرصت طلایی صادرات را از دست دادیم و در حال حاضر هم که سنگ دلار حدود ۹۰ دلار است، به دلیل شرایط بینالمللی و تحریمها و نیز افزایش هزینههای حمل امکان صادرات نداریم.
عسکرزاده تصریح کرد: اگر استراتژی بلندمدتی وجود نداشته باشد و تدابیری اتخاذ نشود که هرگاه قیمتهای جهانی افزایش مییابد، شرکتهای تولیدکننده داخلی از فرصت ایجاد شده نهایت بهره را برده و با صادرات محصول خود به درآمدزایی برسند، قاعدتاً در هیچ برهه ای، صادرات موفقی نخواهند داشت.
وی ادامه داد: حال آن که در کشور ما معمولاً این روال برعکس اتفاق میافتد و دولتمردان ما و در راس امور وزارت صمت، هرگاه قیمتهای جهانی به پیک خود نزدیک میشود، از ترس افزایش قیمتهای داخلی مانع صادرات میشوند و محدودیت تراشی میکنند.
دبیر انجمن سنگ آهن ایران تاکید کرد: در شرایطی هم که قیمتهای جهانی جذاب نباشد، تولیدکننده تمایلی به صادرات ندارد؛ معتقدم در حال حاضر که فشار حداکثری را به سبب تحریمها متحمل میشویم و امکان ارزآوری از محل فروش نفت، به راحتی وجود ندارد، استراتژی کلان برای صادرات نیازمند یکسان سازی رویکردها و عزم جدی در کشور برای تسهیل فرآیند صادرات است.
راهحل تعادل در بازار چیست
دبیر انجمن سنگ آهن ایران در رابطه با راهکار مناسب برای ایجاد تعادل در بازار سنگ آهن و استفاده از فرصتی برای صادرات اظهار کرد: بهترین راهکار این است که رویکرد جامعی برای بحث صادرات سنگ آهن تعریف شود و تمامی دستگاههای اجرایی و نهادهای سیاستگذار در راستای تدوین و طراحی یک برنامه بلند مدت وارد عمل شوند.
وی اضافه کرد: در شرایطی که صنعت سنگ آهن با مازاد تولید گندله مواجه است، افتخار وزارت صنعت معدن و تجارت به ممنوعیت صادرات سنگ آهن در سال ۹۹ مضحک است و اتفاقاً مسئولان وزارت صمت باید توضیح دهند چرا در سال ۹۹ که تمامی شرایط به نفع صادرات سنگآهن بود، محدودیت تراشی کرده و مانع صادرات سنگ آهن شدند؟
عسکرزاده گفت: البته حالا که قیمت سنگ آهن نسبت به سال گذشته ریزش قابل توجهی داشته از حساسیتهای دولت در مورد صادرات سنگ آهن هم کاسته شده و محدودیتهای زیادی مرتفع شده است. بزرگترین خطای استراتژیک دولتها این است که به جای تسهیل فرآیند صادرات و واردات، مرتباً نگاهشان معطوف به جیب صادرکنندگان و تولیدکنندگان است.
این فعال معدنی در رابطه با قیمت سنگ آهن در بازار داخل و مقایسه آن با قیمتهای جهانی گفت: مقایسه قیمت سنگ آهن در بازار داخلی ما با قیمتهای جهانی مقایسهای نادرست است.
دبیر انجمن سنگ آهن ایران خاطرنشان کرد: بزرگترین اشتباه زنجیره فولاد مقایسه قیمتهای داخلی با قیمتهای فوب است. در نظر داشته باشید که وقتی صحبت از مقایسه قیمتهای داخل با قیمتهای جهانی میشود باید در نظر بگیریم که به ازای واردات محصولی که مشابه آن در بازار داخل تولید خواهد شد، چه میزان هزینه باید صرف گردد.
وی افزود: فولادسازان داخلی ما در صورتی که تمایل به واردات سنگ آهن برای تداوم تولید خود داشته باشند، باید قیمت بنادر چین به اضافه ۶۰ دلار را در نظر بگیرند. این منطقی نیست که تولید کنندگان داخل را تحت فشار قرار دهیم که محصول خود را فقط به این دلیل که امکان صادرات ندارند، با قیمت پایین در بازار داخل عرضه کنند.
مفتخری باعث تعطیلی سنگآهنیها میشود
عسکرزاده با انتقاد از اینکه خیلیها مفتخری را در دستور کار خود میگذارند، گفت: فروش سنگ آهن به قیمت بنادر چین در بازار داخلی ما موجب توقف تولید در شرکتهای تولید کننده خواهد شد و تداوم این شرایط باعث میشود در ۱۰ سال آینده، امکان تامین تمام نیاز زنجیره فولاد را نداشته باشیم و ناچار به واردات سنگ آهن شویم.
وی اضافه کرد: حتی با فرض لغو تحریمها و امکان پهلوگیری کشتیهای بزرگ در ظرفیتهای بالا در بنادر داخلی ما، بازهم فولادسازان امکان واردات سنگ آهن با قیمتی پایینتر از قیمتهای حال حاضر بازار داخل را نخواهند داشت.
آیا اصلاح نرخها به سنگآهنیها باز میگردد
اصلاح قیمت سنگ آهن در بازار داخل تضمینی است برای تداوم تولید در این صنعت و تامین نیاز زنجیره فولاد در داخل کشور. در غیر اینصورت، عرضه سنگ آهن در داخل کشور با قیمتی پایینتر از قیمتهای جهانی و در اختیار قرار دادن گاز و برق ارزان قیمت به فولادسازان و در نهایت صادرات محصولات فولادی معنایی به جز صادرات مواد خام و انرژی ندارد. موفقیت واحدهای فولادی در کشور ما در گرو رقابتی شدن و افزایش بهره وری و بازاریابی و هدف گذاری در حوزه فولادهای خاص است تا امکان فروش فولادهای خاص و گران قیمت با یک برند مخصوص در دنیا را داشته باشند.
عسگرزاده در خاتمه ضمن تقدیر از ورود اولین شرکت پروژه محور در حوزه معادن به بازار سرمایه اظهار کرد: ورود شرکت پروژه محور تجلی توسعهمعادنوفلزات به بازار سرمایه، اقدامی بسیار مطلوب و نوآورانه است.
وی افزود: قطعا این شرکت در تسهیل فضای کسب و کار اثرگذار خواهد بود. شرکت تجلی اولین گام را برای ورود شرکتهای توسعه پروژه محور به بازار سرمایه هموار کرده و بعد از این، ورود شرکتهای مشابه آسانتر خواهد بود. مبلغ ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به عنوان سرمایه اولیه، رقم با اهمیت قابل توجهی است. ضمن اینکه معتقدم در اجرای پروژهها، موضوع فقط نقدینگی اولیه نیست.
دبیر انجمن سنگ آهن ایران در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم با این سرمایه میتوان وارد سطحی از اجرای پروژهها شد که حداقل ۵ برابر این میزان سرمایه نیاز داشته باشد. به طور کلی فضای سرمایهگذاری به گونهای است که برای اجرای هر پروژه کافی است حدود ۳۰ درصد از منابع اولیه برای اجرای پروژه را به صورت نقد داشته باشیم و اجرای پروژه را استارت بزنیم و بعد برای تامین باقیمانده منابع، اقدام کنیم.