شرحی بر دغدغههای مربوط به صندوقهای با درآمد ثابت
به گزارش بورس نیوز، در چند هفته گذشته خبرهایی مبنی بر زیانده شدن برخی صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت مطرح گردیده و به دنبال این خبر، نگرانیهایی بابت احتمال خروج نقدینگی از این صندوق ها و به هم خوردن آرامش بازار سرمایه ایجاد شده است. اما بد نیست نگاهی به وضعیت صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت داشته باشیم و ببینیم این دغدغه ها تا چه حد جدی است.
نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که بررسی مشکلات صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت و احتمال تشدید این مشکلات در ماههای آینده در صورت بغرنج بودن وضعیت بازار سهام به معنای ایجاد دل نگرانی برای دارندگان یونیت های صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت نیست. این صندوقها ماهیتاً ریسکی متوجه سرمایه گذاران نمی کنند و نهایتاً اگر به سبب تداوم منفی های بازار سرمایه مشکلات این صندوقها تشدید شود، شاید بازدهی برخی از این صندوقها، یکی_دو درصدی کاهش یابد. اما قطعا این موضوع در مورد تمامی صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت مصداق ندارد چرا که بعضی مدیران این صندوق ها از ابزارهای پوشش ریسک استفاده کرده و با نگاه محتاطانه تر و البته تحلیلی تری اقدام به تخصیص ۱۵ درصد منابع خود در بازار سهام کرده اند و اتفاقا چشم انداز بلندمدت بسیار مثبتی دارند.
اگرچه صندوق های سرمایه گذاری در بورس های بین المللی قدمتی ۱۰۰ ساله دارند، اما صندوق های سرمایه گذاری در اسفند ماه سال ۱۳۸۶ برای اولین بار در بازار سرمایه ما معرفی شدند و اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ بود که فعالیت ۷ صندوق سرمایه گذاری با ارزش کمتر از ۵۳ میلیارد تومان در بازار سرمایه ما استارت خورد. با توسعه بازار سرمایه، صندوقهای سرمایهگذاری هم رشد کردند تا جایی که طبق اطلاعات مندرج در سایت fipiran.com فقط ارزش داراییهای تحت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در آذرماه ۱۴۰۰ با رشد ۵۰درصدی نسبت به شهریور ۱۳۹۹، حدود ۳۸۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت، ماهیتاً کم ریسک و کم بازده هستند و منابع آنها قاعدتاً باید صرف سرمایهگذاری در حوزه های کم ریسک (عمدتا خرید اوراق بدهی) شود. اما یکی از آفتهای بازار سرمایه ما این است که با توجه به حجم قابل توجه منابع تحت مدیریت این صندوق ها، در چند سال گذشته هر گاه بازار سرمایه نیاز به نقدینگی داشته سیاستگذاران به سراغ صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت رفتهاند و این صندوق ها را ملزم به خرید سهام در منفی های بازار و یا عرضه سهام در مثبت ها کرده اند.
آنچه در نگاه اول به نظر میرسد این است که اصولاً نباید منابع صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت را به هر بهانهای به سمت سرمایهگذاری در حوزه های پر ریسکی از جمله بازارسهام سوق داد. اتفاقی که سال گذشته در بازار سرمایه ما رخ داد و صندوقهای سرمایهگذاری ملزم شدند ۱۵ درصد از منابع خود را در بازار سهام سرمایه گذاری کنند. این تصمیم، چندان کارشناسی شده نبود و به نظر می رسد رئیس وقت سازمان بورس و اوراق بهادار در آن مقطع بیشتر به فکر اصلاح روند بازار سرمایه در کوتاه مدت بود تا مسکنی به بازار تزریق کند و از منفی های بازار بکاهد. حال آنکه با چنین تصمیمی عملاً صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت را گرفتار ریسک های بازار سهام کرد. دستکاری ابزارها به منظور تغییر روند بازار اتفاق ناخوشایندی است که در چند سال گذشته مرتباً شاهد آن بوده ایم. الزام صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت به تخصیص ۱۵ درصد از منابع خود به خرید سهام، اولین مورد دستکاری سیاستگذاران در ابزارهای این بازار نبود و قطعاً آخرین بار هم نخواهد بود.
اما نکته نگران کننده ماجرا اینجاست که اگر به هردلیلی جو روانی بازار سرمایه در مورد صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت منفی شده و بخشی از سرمایه گذاران در این صندوق ها تصمیم به خروج و ابطال یونیت ها بگیرند، نه فقط صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت که حتی نظام بانکی هم با مشکل مواجه خواهد شد.چرا که ۴۰ درصد از منابع صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت نیز در بانکها سپردهگذاری شده است. خروج ناگهانی حجم بالای نقدینگی از صندوق های درآمد ثابت و به دنبال آن سپرده های بانکی علاوه بر آنکه احتمال تلاطم در بازارهای سوداگران همچون مسکن و خودرو را تشدید میکند، به نفع اقتصاد کشور آن هم در شرایطی که با چالش کسری بودجه مواجه هستیم، نخواهد بود. اگر فشار برای خروج نقدینگی از صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت افزایش یابد، در مرحله اول صندوق ها برای تامین نقدینگی، نقدشونده ترین سهم خود را برای فروش عرضه می کنند که این به معنای از دست دادن بخشی از پرتفوی که احتمالاً به لحاظ بنیادی وضعیت مطلوب تری دارد، خواهد بود. از سوی دیگر در چنین شرایطی، با توجه به وضعیت کسری بودجه دولت امکان بازخرید اوراق را ندارد و بخشی از فشار برای تامین نقدینگی روی دوش سپردههای بانکی خواهد بود. البته این را هم باید در نظر داشت که در صورت رشد قیمت سهام، بازی عوض شده و صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت پتانسیل تحقق بازدهی بالاتر از آنچه وعده داده اند، خواهند داشت.
جدول تغییرات نصاب سقف سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت در سهام، حق تقدم سهام و قرارداد اختیار معامله سهام پذیرفته شده در بورس تهران یا فرابورس ایران، گواهی سپرده کالایی پذیرفته شده نزد یکی از بورسها و نیز واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری
شاید اتخاذ تصمیماتی که نگاه کوتاهمدتی به بازار سرمایه داشته و در بلندمدت تبعات منفی آن بیش از آثار مثبت آن بوده به این دلیل باشد که در بازار سرمایه ما معمولاً تغییرات مدیریتی به کرات صورت میگیرد و مدیران و متولیان این بازار در تلاشند تا هرآنچه در توان دارند برای سبز شدن کوتاه مدت بازار انجام دهند تا توانمندی خود را در معرض نمایش گذاشته و کمتر به تبعات بلند مدت برخی تصمیمات اتخاذ شده توجه دارند. علاوه بر این، بازار سرمایه ما در ۲ سال گذشته به شدت سیاست زده شده و مدیران این بازار بیش از آنکه نگاه تخصصی و حرفهای به بازار سرمایه داشته باشند، تحت فشار سیاسیون و دولتمردان قرار دارند و حتی گاها خوش رقصی می کنند.
اگر قصد بازگرداندن اعتماد به بازار سرمایه را داریم در مرحله اول سیاستگذاران و متولیان این بازار باید تلاش کنند در وضع قوانین در این بازار حداکثر ثبات لازم را داشته باشند. سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان رگولاتور این بازار باید تلاش کند در قانونگذاری ها و تصمیم گیری ها ابتدا نگاه کارشناسی و بلندمدت به مسائل داشته باشد و بعد از آن هم، هر تصمیمی که در مورد این بازار گرفته میشود از پشتوانه کارشناسی برخوردار بوده و ثبات داشته باشد و هیچ اتفاقی از جمله فشار نمایندگان مجلس و دولتیها و هیجانات بازار سرمایه موجب آن نشود که تصمیمات زیر پا گذاشته شود و مکرراً شاهد لغو دستورات قبلی و اتخاذ تصمیمات جدید و صدور بخش نامه ها و دستورالعمل ها باشیم.
اینکه صندوق های سرمایه گذاری در طول حدود ۱۳ سال فعالیت خود به درجه ای رسیده اند که اعتماد سرمایهگذاران را جلب کرده و منابع قابل توجهی نقدینگی جذب کردهاند، اتفاق بسیار مبارکی است. این موفقیتی است که بسیاری از بانکهای خصوصی با وجود تبلیغات فراوان، به آن دست نیافته اند! قطعاً در بلندمدت صندوقهای سرمایهگذاری رشد بیشتری هم خواهند داشت و به نظر میرسد این صندوق ها پتانسیل ربودن گوی رقابت از نظام بانکی را در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دارند. کما اینکه در چند سال گذشته هم صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت نقش پررنگی در خرید اوراق بدهی و کمک به تامین مالی دولت و بنگاههای اقتصادی داشتهاند. اما انتظار میرود به منظور حمایت از بازار سرمایه و فراهم کردن زیرساختهای توسعه انواع صندوقهای سرمایهگذاری، نگاه سیاستگذاران و متولیان بازار سرمایه نگاه بلند مدت تر و کارشناسی شده تری باشد تا به اعتماد سرمایهگذارانی که از طریق هر یک از انواع صندوقها در این بازار سرمایه گذاری کردهاند، خدشه ای وارد نشود.
امیدواریم مداخله سیاسیون در بازار سرمایه به حداقل برسد و مدیران و متولیان این بازار با اقتدار بیشتری اقدام تصمیمگیری در مورد ادارهی این بازار کنند. بازار سرمایه، نیازمند نگاه کارشناسی و تخصصی است و قطعاً مداخله سیاسیون و اشخاصی که سواد مالی کافی ندارند، مجال رشد به این بازار نخواهد داد. بازار سرمایه این روزها از معضلی به نام "آفت دانشمندان همه چیزدان" به شدت رنج می برد و انتظار میرود با به تعادل رسیدن بازار، کم کم مداخله ها در این بازار کاهش یافته و مدیران این بازار به جای توجه به خواسته های دولتمردان، به رسالت اصلی خود که همانا سکانداری حرفه ای ترین بازار مالی کشور به منظور کمک به تامین مالی بنگاه های اقتصادی با تکیه بر سرمایه های خرد مردم است، بپردازند.