تلنگری که خواب از سر ما پراند

به گزارش بورس نیوز، بازار سرمایه امروز سبز بود و با یک عرضه اولیه چندرغازی کام سهامداران هم اندکی شیرین شد و... اما هر کار کردیم در روز سبز بازار حرص نخوریم، وقاحت برخی مدیران پر مدعا و کاسه لیسان اطراف شان نگذاشت. به بهانه یک کسری مختصر بازار را سرخ کردند و در کمال وقاحت، به جای آنکه بابت ضرر و زیانی که به بازار سرمایه تحمیل کردند، جریمه شوند؛ دو قورت و نیم شان هم باقی است و کاسه لیس ها هم رپورتاژ می دهند برخی رسانه ها که اتفاقات روز گذشته را به معاندان گره بزنند. فقط ای کاش ناظر بازار اندکی جرات داشت و به جای آنکه چپ و راست به رشد ۲۰ درصدی نمادها گیر بدهد، پایبند قانون بازار اوراق بهادار بود و با متخلفان برخورد قانونی می کرد. وگرنه، قانونی که فقط برای مشتی خرده سهامدار باشد که قانون نیست.

دور باطلی در اقتصاد 

از نظر اکثر فعالان اقتصادی مهم ترین چالش اقتصاد ما عدم استفاده مناسب از فرصت هایی است که در اختیار داریم. جنگ روسیه و اوکراین که شروع شد، قیمت های جهانی با شیب فزاینده‌ای روبه بالا رفت. اما سیاست گذاران ما به جای آن که از این شرایط به عنوان فرصتی برای حضور پررنگ تر صنایع بزرگ در بازارهای صادراتی استفاده کنند تا شاید جای همسایه شمالی مان را در برخی بازارها بگیرند، اتفاقاً در مسیر شرکت های صادرات محور دست انداز و سرعت گیر ایجاد کردند. حالا هم خبر رسیده که همسایه شمالی مان در بازار نفت هم جای ما را گرفته و با تخفیف ۳۰ درصدی، کاری کرده که دیگر کسی رغبتی به خرید از ما نداشته باشد. و این چنین است که در دور تسلسل افتاده ایم. بهانه تمام‌ مشکلات، کمبودها و سواستفاده ها کم بودن درآمدهای ارزی است و تمام راه ها را هم بر روی صادرات نفتی و غیر نفتی بسته ایم.

واردات خودرو، به‌نام ضعفا، به‌کام...

مدتهاست که بحث واردات خودرو نقل محافل شده و هر شخصی که قصد خودنمایی دارد، اظهار نظر در مورد واردات خودرو می کند. اهالی بهارستان هم تا می توانستند بر طبل آزادسازی واردات خودرو کوبیدند‌ و بی کیفیتی خودروهای داخلی و مشکلات مردم را پیراهن عثمان کردند.‌ اما مدیون هستید اگر فکر کنید این همه جوش و خروش به منظور حمایت از مردم بوده. برای واردات خودرو ، سقف و کفی تعیین شده و خبری از خودرو ارزان قیمت در داخل کشور ما نیست. احتمالاً بخش قابل توجهی از آنچه هم که وارد خواهد شد، هنردست چشم بادامی هاست.‌ خدا میداند خودروی ۷۰۰ میلیون به بالا تا زمانی که به بازار ما برسد چقدر آب می‌خورد، ولی قطعاً هر قیمتی هم که باشد، این خودرو گره از مشکلات مردم نخواهد گشود و فقط قیمت ها را برای قشر نسبتا مرفه تر جامعه که توان خرید خودروهای میلیاردی دارند، ارزان تر می کند.

سوت بلبلی شریک‌ دزد یا؟ 

سوت زنی هم از آن اقداماتی است که نمی دانیم باید بابت آن خوشحال باشیم یا ناراحت. مثلا بزرگواری اخیراً بابت اجرای طرح سوت زنی و پرداخت پاداش به سوت زن ها پایکوبی می کند که خودش سر دسته آدم های بودار بازار سرمایه است!
چطور می توان با شایعه استخراج بیت کوین و انتشار عکسی از چند خارجی و اعلام خبر انعقاد قرارداد با چشم آبی ها، سهم یک شرکت کوچک را تا خرخره بالا برد و به خلق الله قالب کرد و بعد در یک شفاف‌سازی منکر همه چیز شد و... و همزمان از سوت‌زنی هم حمایت کرد.

تلنگری که خواب از سر ما پراند

و اما کلام پایانی اینکه امروز بازار کمی سبز شد و دلخوش شدیم که قرار است روزهای سختی تموم شده و ایام به کام ما شود که بعضی از دوستان تلنگری به ما زدند که زیاد هم خوشبین نباشید. اهالی پاستور همچنان جیبشان خالی است و برای پر کردن جیب خالی شان به هر چه کاری دست میزنند و بعید نیست که باز روی سود شرکت ها دست بگذارند. بعید هم نیست که سریال افزایش ۲۰۰ درصدی نرخ بنزین و بی خبری رئیس پاستور باز پخش شود و‌ در نهایت هم یک موج تورمی سنگین اقتصاد کشور را در بر‌ بگیرد. البته خدا را شکر ما‌ بیدی نیستیم که با یک‌ تورم‌ چند صد درصدی بلرزیم و همواره عادت می کنیم. ضمن اینکه ما بورس بازیم و بورس هم همیشه به تورم لبخند زده...