بورس نیوز: اوضاع خودروسازی تعریفی ندارد. فسادهای که هر چند روز یک بار از درون خودروسازی شنیده میشود؛ مدیرانی که لابی گری به صندلی میرسند؛ قراردادهایی که پشت درهای بسته نوشته میشود.
قطعه سازان قاچاقچی که در شرکتهای تامین کننده پیرمردهای چینی را جاسازی میکنند؛ شرکتهایی که در چین و دبی تاسیس میشود؛ بازنشستههایی که فرزندان خود را با رابطه استخدام میکنند و پول پاشیهای میلیاردی که برای روغن کاری نوچه رسانه هزینه میشود و قادر به سرپوشی بر تخلفات شوند.
همه و همه نشان میدهد فاتحه این خودروسازی را باید خواند. فاتحهای که گاها در شب نامهها به بخشی از آن به درستی اشاره میشود.
سوال اساسی این است که چطور برخی از مدیران کنونی به دولت ابراهیم رئیسی راه یافته اند؟ با کدام لابی با کدام رانت؟ مگر در خودروسازی آدم پاک دست و متخصص کم وجود دارد؟
چرا باید در دولت جدید با این حجم از دستگیریها و پروندههای جاری در خودروسازی روبرو باشیم؟ کجای کار ایراد دارد؟ پس مدیران حراست و بازرسی در شرکتهای خودروسازی کجای کار هستند؟
این دور باطل در خودروسازی هیچگاه پایانی ندارد. در هر دورهای مدیران جدیدی برای رسیدن به قدرت لابی میکنند. افرادی که در برخی ارکانهای سیاسی قدرتمند نفوذ دارند و صاحب رفقای دلاری هستند.
تجربه نشان داده که عموما بعد از رسیدن به قدرت افراد، فسادها شروع میشود، برخی ناظران هم یا واکنش نشان میدهند و عزل میشوند و یا سر سفره شیرین خودروسازی ارتزاق میکنند.
تا زمانی که خودروسازی به بخش خصوصی واقعی واگذار نشود اوضاع خودروسازی همین است. هر روز باندهای جدیدی برای تصاحب قدرت ظهور میکنند.
آخرین نمونه آن هم باند شریف است. انسانهای شریفی که در تلاش برای رقابت یا هم افزایی با باند پارک ملت است. در این باند جدید، برخی از فارغ التحصیلان شریف حضور دارند و دوشنبهها گعده میگیرند و برای پیر چینی خودروسازی راهبرد میدهند تا یک روزی عنان امور را به دست بگیرند و دل قاچاقچی معروف خودروسازی را شاد کنند.
منبع: خط بازار
مدیران دستگیر شده از دولت قبل هستند اما چرا در دولت جدید دستگیر شدند؟