راه حل افزایش ارزش معاملات چیست؟

احسان خاتونی دلایل پایین بودن ارزش معاملات را چنین بیان کرد : اول وضعیت رکودی که ناشی از این است که قیمت ها به قدری کاهش یافته که فروشنده بازار رفته رفته کاهش پیدا کرده است ولی از آن طرف خریدار میلی به خرید ندارد به این دلیل که انگیزه ای برای خرید ندارد و این انگیزه ها از بازار گرفته شده است و بعد از فروش سنگین حقوقی ها که در تارخ ۱۷اردیبهشت رخ داد کسی هم دلیل این حجم از ریزش را نمیدانست و روند نزولی شروع شد تا اینکه مدتی بعد نامه نرخ خوراک و سوخت صنایع منتشر شد و معلوم شد که ظاهرا یکسری از افراد از بحث افزایش نرخ خوراک خبر داشتند و مثال این اتفاق هم دردهه ۹۰ اتفاق افتاد که نرخ خوراک افزایش پیدا کرد و روند بازار نزولی شد. اخبار منفی از همان ۱۷ اردیبهشت در بازار پیش خور شده به همین دلیل وقتی اصل اخبار منتشر شد بازار روند سنگینی به خودش نگرفت و این پایین بودن ارزش معاملات میتواند به نوعی شاید خوب باشد چون در بازار فروشنده ای وجود ندارد ولی متاسفانه از آن طرف خریدار جدی هم در بازار وجود ندارد به همین دلیل بازار در حال درجا زدن است و بعید است با توجه به شرایط حال حاضر شاخص کل به زیر عدد ۲.۱۰۰.۰۰۰ بیاید و میتوان همین محدوده را به عنوان کف محکم برای بازار در نظر گرفت ولی محدوده ۲.۲۰۰.۰۰۰ که مدت زیادی است که ناحیه مقاومتی سنگینی شده و هروقت بازار با آن ناحیه برخورد میکند توسط اخباری یا اتفاقی سرکوب میشود و دوباره روند نزولی میشود این شرایط رکودی فعلا بین ۲.۱۰۰.۰۰۰تا ۲.۲۰۰.۰۰۰ وجود دارد که احتمالا ادامه دارد و بازار در فصل مجامع قرار دارد و یک سری از نماد ها بسته اند و این بسته بودن نماد ها بخصوص نماد های بزرگ در حجم و ارزش معاملات تاثیر دارد. پیش بینی میشود این شرایط دیر یا زود خاتمه پیدا کند وچند مسله وجود دارد:

1. مبنای محاسباتی نرخ پتروشیمی و پالایشی ها را از ۲۸.۵۰۰ به ۳۸.۵۰۰ افزایش پیدا کند و این برای صنعت پالایشی و برخی پتروشیمی ها اتفاق خوبی است
2. با توجه به صورت های مالی گروه خودروسازان و تداوم روند زیان سازی و زیان انباشته صحبت هایی هست که در نرخ ها تجدید نظر شود و یکسری از خودرو ها در بورس کالا معامله شود
3. علیرغم ابلاغ شدن نرخ خوراک ها احتمال بازنگری وجود دارد البته زیاد امیدی به این جریان نیست و پیش بینی میشود اگر بازنگری هم صورت گیرد بین ۵۰۰۰تا ۵۶۰۰ تومان اعلام شود که باز خبر خوبی است و باعث میشود نرخ سوخت صنایع هم کاهش پیدا کند .

موارد فوق وجود دارد و میتوانند منشا انگیزه مثبتی برای بازار باشند و سبب رشد بازار شوند . البته مبحث تجدید ارزیابی شرکت ها وجود دارد که بیشتر به سهم شرکت های کوچک مربوط میشود

• میتوان شرایط مبهمی که در بازار وجود دارد را رفتن حقیقی ها به سمت صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت دانست؟وی در ادامه بیان کرد: در سال های اخیر هم این بحث وجود داشته زمانی که بازار منفی میشود مردم به سمت خرید صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت میروند (اصطلاحا پول را بغل بازار پارک میکنند ) چرا که بیشتر صندوق ها هم در بازار هستند و بخشی از وجه نقد هم ممکن است از بازار خارج شده باشد و به سمت بازار های موازی مثل طلا و سکه و..... رفته باشد

• تاثیر صندوق های با درآمد ثابت در اقتصاد چیست:

صندوق های سرمایه گذاری محلی برای تامین مالی دولت است به این خاطر که این صندوق ها موظف هستند اوراق هایی که دولت منتشر می‌کند که شامل اوراق خزانه و اوراق آراد را خریداری کنند.صندوق های با درآمد ثابت سودی بالاتر از نرخ سود بانکی به سپرده گذار می‌دهند و بیشتر این صندوق های با درآمد ثابت وابسته به بانک ها هستند. صندوق ها بازی دو سر برد برای بانک ها محسوب می‌شوند به این خاطر که هم سپرده جذب میکنند هم تامین مالی دولت را  انجام می‌دهند و به دلیل داشتن نرخ بالاتر از نرخ بانک مردم تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در این بخش دارند .وجود این صندوق ها برای اقتصاد خوب است و نمی‌توان گفت چون صندوق ها وجود دارند و مردم سرمایه خود را در اختیار این صندوق ها میگذارند برای بازار مناسب نیست.معمولا کسانی که در این صندوق ها شرکت میکنند یا در بانک سپرده گذاری میکنند معمولا این کار را انجام می‌دهند و صندوق های سرمایه گذاری  مشتریان هدف خودشان را دارند. با توجه به تورم دو سال گذشته میتوان گفت صندوق های درآمد ثابت به نوعی ادب شدند چون آن صندوق هایی که سپرده ثابت داشتند ارزش دارایی هایشان بسیار افت کردند و مقداری این رفتار تعدیل شده و مشاهده می‌شود زمانی که بازار منفی می‌شود مثل قبل مردم دیگه به خرید صندوق با درآمد ثابت اقدام نمیکنند چون تورم در کمین است و کافی است خبری مبنی بر لغو برجام منتشر شود یا اخبار منفی دیگری منتشر شود تا موجب یه جهش ارزی شود تا دوباره شاهد تورم باشیم. ولی ممکن است مقداری نقدینگی وارد صندوق ها شود ولی دیگر روند این فرآیند مثل قدیم نیست و این صندوق های با درآمد ثابت جز کمک به بانک ها و تامین مالی برای دولت تاثیر خاص دیگری برای اقتصاد ندارد

و ایشان درمورد تمام شدن این فضای مبهم در بازار چنین بیان کردند :

۳ مورد فوق اشاره شده میتوانند محرکات بازار باشند و به غیر از آنها معامله خودرو در بورس کالا هم میتواند یکی از محرک هاد باشد . با این حال ممکن هیچکدام از این اتفاقات صورت نگیرد و شاهد یک موج جهش ارزی باشیم و به تدریج اگر این جهش ارزی با ریسک زیادی مثل جنگ همراه نباشد میتوان رشدی را در بازار شاهد بود چون ارزش دارایی و سود شرکت ها افزایش می‌یابد.ولی در کل یکی از مهم ترین فاکتورها برای بازار اعتماد است که متاسفانه آن اعتمادی که باید و شاید وجود داشته باشد را در فضای بازار نداریم و به نوعی فضای بازار برای سرمایه گذار نا امن شده است مثل عرضه شدن صف / سرکوب شدن رشد بازار حال خواسته یا ناخواسته دستوری یا غیر دستوری که باعث شده سرمایه گذار محتاطانه در بازار رفتار کند و این شرایط به نفع بازار های رقیب است که میتواند این نقدینگی به سمت بازار های طلا و ارز جریان پیدا کند

نکته پایانی: سرمایه گذاری با افق دید بلند مدت در شرایط فعلی بازار مشکلی ندارد حتی در بورس خصوصا سهم های بنیادی که در بازار وجود دارند مثل اینکه دلار خریده باشید فرقی ندارد مثل سهم های دلاری  حتی بعضی از سهم های ریالی هم به نوعی دلاری است به عنوان مثال در سال ۹۸ بازده ای که خودرو و سایپا داشتند از سهم های دلاری بعضا بیشتر بوده است بنابراین کسی که تا الان سهای را نفروخته است دیگر اقدام به فروش نکند و کسانی که قصد خرید دارند میتوانند به صورت پلکانی خرید کند سهم های با P/E پایین و بنیادی را با دید یکساله خریداری کند قطعا ضرر نخواهد کرد درسته که شرایط تولید سخت شده و هزینه ها بالا رفته و سود ها کاهشی شده باشد باز در همین شرایط هم میتوان سهم هایی با p/e پایین پیدا کرد