به گزارش بورس نیوز، حدود ۲۰ سال پیش، در اسفند ماه سال ۸۳ مجلس هفتم تصمیمی گرفت که فکر نمیکرد تا به این حد کشور را از جهات گوناگون با مشکلات زیادی همراه کند و در عین حال بانی یکی از ناعادلانهترین یارانهها شود. یارانهای که هدف اصلی آن کمک به اقشار کم درآمد و متوسط است. ولی بر عکس آنچیزی که شاید آن روزها برخی نمایندگان مجلس هفتم در نظر داشتند، این تصمیم نه تنها مقدمات افزایش سوختن منابع مالی و ملی را فراهم کرد بلکه باعث افزایش شدت تخریب هوای شهرها و همچنین از بین رفتن فرصتهای زیادی در اقتصاد کشور شد.
در اواخر زمستان سال ۸۳، نمایندگان مجلس هفتم با توجه به میزان تولید بنزین، خودرو و وضعیت اقتصادی کشور، تصمیم به تثبیت قیمت حاملهای انرژی و برخی دیگر خدمات مانند آب، برق، گاز، تلفن گرفته و آن را عیدی مجلس به مردم اعلام کردند.
اما گذر زمان نشان داد که هم، آن تصمیم اشتباه بوده است و هم این عیدی به یکی از ناعادلانهترین یارانههای تاریخ جمهوری اسلامی ایران بدل شده است.
قیمت بنزین
بنزین از جمله کالاهایی بود که مشمول قانون تثبیت قیمتها شد. در وهله اول افراد زیادی از این اقدام خوشحال و خشنود شدند. چرا که هرساله با افزایش قیمت بنزین، شاهد تاثیر آن برسایر کالاها میشدند و هزینههای بیشتری به زندگیها تحمیل میشد.
افزایش پلکانی قیمت بنزین و حاملهای انرژی طرحی بود که برای واقعی شدن قیمتها و کنترل مصرف در نظر گرفته شده بود. در این طرح قیمتها متناسب با افزایش دستمزدها تغییر میکرد. از یک جهت اجازه جهش شدید قیمتها را نمیداد و از سوی دیگر با توجه به تناسبی که در نظر گرفته شده، تورم را نیز کنترل میکرد.
با این حال دیدگاه غیر اقتصادی به مسائل اقتصادی و عدم توجه به هزینههای تولید بنزین و اثراتی که افزایش آن برمحیط زیست، منابع مالی و اقتصاد کشور دارد، باعث شد که طرح تثبیت قیمتها بدعت گذار یک قاعده نامبارک در کشور شود.
قانون گذار
هر چند هدف طراحان، بهبود زندگی مردم و کاهش فشارهای اقتصادی بود. با این حال مشخص شد که فقدان دیدگاه اقتصادی در این طرح و نگاه سطحی و عامیانه با نیت خیر نمیتواند پایان خوشی داشته باشد.
هر چند بعدها متوجه اشتباه بزرگ این قانون شدند. ولی شرایط اقتصادی کشور و با وجود اجرای طرح هدفمندی یارانهها نیز نتوانست در مقابل این سیل عظیم و مخرب مقاومت کند.
نتیجه اینکه در پی این قیمت گذاری ها، به جای توزیع عادلانه یارانه، این سوبسید به کسانی تعلق میگیرد که بیشتر و بیشتر مصرف کنند.
به بیان ساده به جای اصلاح قیمت بنزین و استفاده از درآمدهای حاصل از آن برای افزایش زیرساختها و همچنین نوسازی و افزودن به ناوگان حمل ونقل عمومی در قالبهای مختلف، یارانه به کسی تعلق میگیرد که مصرف میکند. هر چه میزان مصرف بیشتر، برخورداری از یارانه نیز بیشتر میشود.
قیمت واقعی بنزین
در واقع مشخص شدن قیمت واقعی بنزین میتواند به چرایی این غیر عادلانه بودن کمک کند. قیمت بنزین بر اساس فوب خلیج فارس ۸۰ سنت است. با احتساب دلار ۵۰ هزار تومان، قیمت هر لیتر بنزین ۴۰ هزار تومان میشود. بنزین آزاد ۳ هزار تومان است. پس در این جا شاهد توزیع یارانه ۳۷ هزار تومانی در ازای هر لیتر بنزین هستیم.
اجازه بدهید سادهتر بیان کنم. فرض کنید فردی یک خودرو با مصرف روزانه ۵۰ لیتر بنزین دارد. یعنی ۵۰ تا ۳۷ هزار تومان یارانه توزیعی بنزین استفاده میکند. فردی هم یک خودرو با مصرف ۲۰ لیتر در روز را در نظر بگیرد. این فرد ۲۰ تا ۳۷ هزار تومان یارانه توزیعی بنزین استفاده میکند.
یعنی نفر اول با روزانه یک میلیون هشتصد و پنجاه هزار تومان یارانه و نفر دوم ۷۴۰ هزار تومان میگیرد. آیا این درست است؟
حال فرض کنید بسیاری از افراد هم هستند که خودرویی ندارند و درکلان شهرها زندگی میکنند. درست است که از یارانه بهرهای نمیبرند، اما به دلیل سکونت در کلان شهرها دسترسی آسانتر و وسیع تری به وسائط حمل و نقل عمومی از قبیل مترو و اتوبوس دارند.
اما آیا این امکانات به طور یکسان در تمام شهرستانهای کشور توزیع شده است؟ آیا در استانها و شهرستانها محروم و محرومتر، دسترسی و توانایی برخورداری از این گونه وسائل حمل و نقل فراهم است؟
به بیان ساده در حال حاضر وضعیت توزیع یارانه بنزین به صورت معکوس عمل میکند. هر که وسیله نقلیه دارد و هر چه بیشتراستفاده کند به همان میزان مراتب بهره مندی از این یارانه غیر عادلانه بیشتر و بیشتر خواهد شد.
ضمن اینکه این نوع توزیع یارانه، از یک سو به طرز اعجاب آوری تشویق به مصرف میکند، چون در غیر این صورت این یارانه را از دست خواهند داد و از سوی دیگر ارزان بودن بنزین و عدم تحمیل فشار اقتصادی، باعث کاهش اعتراضات به تولید کنندگان خودرو شده و آنها دیرتر به ضرورت بهینه سازی سوخت موتورمحصولاتشان میرسند.
در واقع میتوان گفت که اگر اشاره مقام معظم رهبری مبنی بر بهینه سازی مصرف سوخت خودروهای تولید داخل نبود، بسیاری از شرکتها تا به امروز هم در پی این موضوع نرفته بودند.
حرف آخر
الان دیگر غیرعادلانه بودن این یارانه باید روشن شده باشد. درواقع میتوان گفت که علاوه بر اتلاف منابع ملی و از بین رفتن سلامت مردم وآسیبهایی که به فردای کشوروارد میشود، حق بسیاری از مردم نیز پایمال شده و از بین میرود.
بدون آنکه خودشان ذرهای از این یارانه بهره ببرند یا اینکه این سوبسید اندکی در وضعیت زندگی آنها اثر داشته باشد. آیا این حق الناس نیست که ناخواسته بر ذمه دولت افتاده است؟
این در حالی است که با اصلاح یارانه بنزین و عادلانه کردن آن با روشهایی مانند اختصاص سهمیه بنزین به هر کد ملی یا هر روشی که مانع از حق کشی شود، این یارانه میتواند به دست گروه اصلی و هدف رسیده وهم به جای تشویق به مصرف مانع از مصرفهای غیر ضروری میشود.
در همین شرایط با توجه به احتمال کاهش مصرف سوخت، منابع حاصل میتواند به ارتقاء سطح و همچنین افزایش ناوگان عمومی حمل و نقل اختصاص پیدا کند. همچنین با مدیریت عادلانه و صحیح این یارانه گستردگی شرایط حمل و نقل عمومی میتواند به صورت یکسان در تمام کشور اجرا شود.
فقط باید در نظر گرفت که روزانه ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین مصرف میشود. یعنی روزانه ۱۰۰ میلیون ۳۷ هزار تومان میسوزد و از بین میرود. اما هدفمند شدن این یارانه میتواند به عنوان یک بال پرقدرت باعث پرواز کشور شود.
حسین درخشان هوره