بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۸

۳۵ همت برای صدا و سیما! اما نه برای تولید

۳۵ همت برای صدا و سیما! اما نه برای تولید
"سرمایه‌گذاری برای تولید" شعاری که برای سال ۱۴۰۴ درنظر گرفته شده است، اما صدا و سیمای کشور ظاهرا مسیر دیگری را برای این سال در نظر دارد! تبلیغات گسترده خرید صندوق‌های طلا از شبکه‌های مختلف تلویزیون، سرمایه‌های مردم را به سمتی هدایت می‌کند که هیچ ارتباطی با تولید ندارد. در حالی که اقتصاد کشور نیازمند نقدینگی در بخش‌های مولد است، رسانه ملی به جای فرهنگ‌سازی برای حمایت از تولید، عملاً مردم را تشویق می‌کند تا پول‌هایشان را از بازار سرمایه و شرکت‌های تولیدی بیرون بکشند و در طلا قفل کنند.
کد خبر : ۲۹۲۷۰۳

به گزارش بورس نیوز، "سرمایه‌گذاری برای تولید" شعاری که برای سال ۱۴۰۴ درنظر گرفته شده است، اما صدا و سیمای کشور ظاهرا مسیر دیگری را برای این سال در نظر دارد! تبلیغات گسترده خرید صندوق‌های طلا از شبکه‌های مختلف تلویزیون، سرمایه‌های مردم را به سمتی هدایت می‌کند که هیچ ارتباطی با تولید ندارد. در حالی که اقتصاد کشور نیازمند نقدینگی در بخش‌های مولد است، رسانه ملی به جای فرهنگ‌سازی برای حمایت از تولید، عملاً مردم را تشویق می‌کند تا پول‌هایشان را از بازار سرمایه و شرکت‌های تولیدی بیرون بکشند و در طلا قفل کنند. نتیجه چه می‌شود؟ سرمایه‌گذاری در تولید زمین‌گیر، بنگاه‌های اقتصادی ضعیف‌تر و نقدینگی بیشتر در بازار‌های غیرمولد که هیچ ارزشی به اقتصاد اضافه نمی‌کنند. آیا این همان سیاستی است که قرار بود از تولید حمایت کند؟

 

صدا و سیما؛ رسانه ملی یا بنگاه تجاری؟ 

 

صدا و سیمای کشور سال‌هاست که از مسیر اصلی خود منحرف شده و دیگر نه یک رسانه ملی، بلکه یک بنگاه تجاری است که دغدغه اصلی‌اش نه آگاهی‌بخشی، بلکه کسب درآمد از محل تبلیغات است. در این میان، محتوا و تأثیر تبلیغات بر اقتصاد و جامعه کمترین اهمیتی برای مدیران این سازمان ندارد. مهم این است که قرارداد‌های تبلیغاتی بسته شوند، پول‌های کلان به حساب‌هایشان واریز شود و هزینه‌های نجومی این سازمان عریض و طویل تأمین گردد. اینکه این تبلیغات چه سرنوشتی برای مردم و اقتصاد رقم می‌زند، اصلاً اولویت صدا و سیما نیست.

نمونه‌های این عملکرد سودجویانه کم نیستند. یک روز تبلیغ موسسات مالی و اعتباری دارای استیصال مالی را پخش می‌کند که بعد از مدتی با کلاهبرداری از مردم، هزاران خانواده را به خاک سیاه می‌نشانند. روز دیگر، با نمایش چهره‌ای رؤیایی از بازار سرمایه، مردم را به بورس سوق می‌دهد، اما در نهایت، با ریزش بازار و خروج بی‌رحمانه دولت از آن، سرمایه‌های میلیون‌ها نفر را بر باد می‌دهد. حالا نوبت تبلیغ گسترده خرید صندوق‌های طلاست! رسانه‌ای که باید مردم را به سمت سرمایه‌گذاری در تولید تشویق کند، عملاً آنها را به خرید دارایی‌های غیرمولد ترغیب می‌کند.

در این میان، هیچ‌کس هم پاسخگو نیست. صدا و سیما با توجیه «استقلال مالی»، خود را از هرگونه مسئولیت مبرا می‌داند و ادعا می‌کند که تنها بستری برای تبلیغات است، نه تصمیم‌گیرنده در سیاست‌های اقتصادی. اما آیا یک رسانه ملی که زیر نظر حاکمیت فعالیت می‌کند نباید اولویت‌های اقتصادی کشور را در نظر بگیرد؟ چرا هیچ تلاشی برای تبلیغ هدفمند و بدون تعصب بازار سرمایه، تولید و کارآفرینی صورت نمی‌گیرد؟ چرا در عوض، صندوق‌های طلا به عنوان یک گزینه مطلوب سرمایه گذاری معرفی می‌شوند، در حالی که همین رفتار، سرمایه‌ها را از تولید فراری می‌دهد؟ پاسخ ساده است: جناح سیاسی که پشت پرده مدیریت این رسانه را در اختیار دارد ظاهرا از این محل منتفع می‌گردد.

صدا و سیما در حالی که عنوان «رسانه ملی» را یدک می‌کشد، به جایی رسیده که هیچ مأموریتی جز کسب درآمد تبلیغات و تولید محتوای سطحی برای خود قائل نیست. این سازمان نه‌تنها در جهت منافع مردم و اقتصاد کشور حرکت نمی‌کند، بلکه با تبلیغات نادرست و جهت‌دار، سرمایه‌های جامعه را به مسیری می‌کشاند که نتیجه‌ای جز رکود تولید، تشدید سفته‌بازی و افزایش شکاف اقتصادی نخواهد داشت. آیا وقت آن نرسیده که برای این انحراف آشکار از وظایف رسانه‌ای، پاسخی جدی طلب شود؟

 

۳۵ همت برای صدا و سیما! اما نه برای تولید/بیک وردی

 

سازمانی با بودجه نجومی و محتوای تهی


بودجه صدا و سیما برای سال ۱۴۰۴ به بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ رقمی که نه‌تنها یک و نیم برابر بودجه سال قبل این سازمان است، بلکه با مجموع بودجه چندین وزارتخانه کلیدی کشور برابری می‌کند. در حالی که وزارتخانه‌هایی مانند نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی با بودجه‌ای کمتر از این اداره می‌شوند، صدا و سیما چنین رقم هنگفتی را می‌بلعد، آن هم بدون آنکه خروجی قابل دفاعی داشته باشد.

سوالی که مطرح می‌شود این است که این پول دقیقاً صرف چه چیزی می‌شود؟ آیا ما در قبال این هزینه نجومی، شاهد تولید برنامه‌هایی کیفی، اثرگذار و متناسب با نیاز‌های جامعه هستیم؟ یا اینکه تلویزیون ملی به بنگاهی برای پخش محتوای سطحی، تبلیغات تجاری و نمایش کشمکش‌های بی‌پایان جناح‌های سیاسی تبدیل شده است؟ واقعیت این است که صدا و سیما نه‌تنها از رسالت رسانه‌ای خود دور شده، بلکه اکنون به زمینی برای بازی قدرت بین جریانات سیاسی بدل گشته است.

 

۳۵ همت برای صدا و سیما! اما نه برای تولید/بیک وردی

 

از یک سو، این سازمان از منابع دولتی، بودجه کلانی دریافت می‌کند، اما همچنان با ولع تمام، درآمدزایی از تبلیغات را نیز در اولویت دارد. یعنی نه خدمات مطلوبی به مردم ارائه می‌دهد و نه از نظر مالی باری از دوش دولت برمی‌دارد. در واقع، صدا و سیما هم از کیسه مردم خرج می‌کند و هم از آنها پول تبلیغات می‌گیرد، اما در نهایت، محتوای بی‌کیفیت و جانبدارانه‌ای را تحویل می‌دهد که نه به درد فرهنگ‌سازی می‌خورد و نه کمکی به توسعه اقتصادی کشور می‌کند.
با چنین بودجه‌ای، این سازمان می‌توانست نقشی بی‌بدیل در حمایت از تولید، کارآفرینی، آموزش عمومی و رشد فرهنگی جامعه ایفا کند. اما در عوض، مسیر آن به سمت تأمین منافع خاص، راضی نگه داشتن جریانات سیاسی و پخش برنامه‌های سطحی و بی‌ارزش منحرف شده است. آیا وقت آن نرسیده که این نهاد پاسخ دهد که با این دریای پول، دقیقاً چه خدمتی به جامعه ارائه می‌دهد؟


وقتی صدا و سیما به رسانه دلالان تبدیل می‌شود


رسانه‌ای که باید در خدمت رشد اقتصادی و فرهنگ‌سازی باشد، اکنون به تریبونی برای سودجویان و دلالان بدل شده است. تبلیغات گسترده‌ای که در حمایت از صندوق‌های طلا و دیگر دارایی‌های غیرمولد پخش می‌شود، نشان از رویکردی دارد که سود شخصی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهد. صدا و سیما با بودجه‌ای نجومی، وظیفه‌اش را فراموش کرده و به جای تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در تولید، عملاً در زمین واسطه‌گران و بازار‌های غیرمولد بازی می‌کند. نتیجه این سیاست چیست؟ قفل شدن سرمایه‌ها در مسیر‌های نادرست، تعطیلی کارخانه‌ها، و افزایش نرخ بیکاری. آیا این همان رسانه‌ای است که قرار بود صدای مردم باشد؟

 

ممنوع کردن تبلیغات طلا


در روز‌های اخیر، صدا و سیما تصمیم گرفته است تبلیغات صندوق‌های طلا را ممنوع کند، اما سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا ابتدا باید اجازه داده شود که چنین تبلیغاتی به طور گسترده پخش شوند و سرمایه‌های مردم به سمت بازار‌های غیرمولد هدایت شود؟ آیا این تصمیمات از پیش تحلیل شده و بر اساس ارزیابی دقیق اثرات اقتصادی اتخاذ می‌شود؟

صدا و سیما به عنوان نهادی که مسئولیت نظارت و مجوز دادن به تبلیغات را بر عهده دارد، چرا قبل از پخش این تبلیغات، اثرات آن بر اقتصاد و بازار‌ها را بررسی نکرده است؟ اگر این نظارت به درستی انجام می‌شد، قطعاً امکان جلوگیری از این انحرافات اقتصادی و هدایت سرمایه‌ها به سمت بازار‌های مولد و تولیدی وجود داشت. اما متأسفانه، زمانی که بازار تحت تأثیر تبلیغات گسترده صندوق‌های طلا قرار می‌گیرد و پیامد‌های منفی آن نمایان می‌شود، تازه مسئولان متوجه اشتباه خود می‌شوند و تصمیم به ممنوعیت می‌گیرند.

این نوع تصمیم‌گیری‌های دیرهنگام نشان‌دهنده عدم توجه کافی به مدیریت و پایش محتوای تبلیغات است. چرا باید ابتدا اجازه دهیم که سرمایه‌ها به سمت بازار‌هایی بروند که هیچ کمکی به رشد اقتصادی و تولید نمی‌کنند، و پس از ایجاد خسارت‌های جبران‌ناپذیر، تازه اقدام به ممنوعیت کنیم؟ این اشتباهات نه تنها اعتماد مردم به رسانه ملی را کاهش می‌دهد، بلکه نشان‌دهنده ضعف در فرآیند نظارتی است که باید قبل از پخش هر تبلیغی به عواقب آن توجه کند.

 

سخن آخر


صدا و سیما، به عنوان رسانه‌ای که با بودجه عمومی اداره می‌شود، نه‌تنها موظف است در خدمت منافع ملی باشد، بلکه باید پاسخگوی عملکرد خود نیز باشد. وقتی ۳۵ هزار میلیارد تومان از جیب مردم به این سازمان اختصاص می‌یابد، جامعه حق دارد بداند این پول چگونه و در چه مسیری خرج می‌شود. آیا این بودجه صرف آگاهی‌بخشی، حمایت از تولید، و توسعه اقتصادی شده است یا صرف تبلیغات جهت‌دار و بی‌اثر؟ اگر صدا و سیما همچنان به مسیر نادرست خود ادامه دهد، نتیجه‌ای جز اتلاف منابع ملی نخواهد داشت. رسانه ملی باید شفاف‌سازی کند و ثابت کند که هنوز «ملی» است، نه یک بنگاه تجاری که تنها به فکر جیب خود است.

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
ارسال نظر