پولی که میبایست صرف درمان بیماران شود، کجا هزینه میشود؟
آیا خدماتی که بیمارستان ها ارائه میدهند، متناسب با هزینه دریافتی ایشان است؟ آیا مبلغی که برای درمان به بیمارستان پرداخته میشود، صرف امور مرتبط میشود؟ چه کسی بر این روند نظارت میکند و مدافع حقوق بیماران کیست؟
به گزارش «تابناک»، از جمله مشکلاتی که از دیرباز بخش درمانی با آن مواجه بوده و گلایه بسیاری از مراجعان را به همراه داشته، نبود متر و معیار مشخصی برای قیاس این مراکز با یکدیگر است که پرداخت یکسان به این مراکز را ناعادلانه جلوه میدهد؛ فقدان استاندارد خاصی که حداقلهای مراکز درمانی را مشخص نماید و بر این اساس، هم درجه بندی مراکز درمانی میسر شود و هم کمبود آگاهی بیماران و خانواده ایشان از الزامات درمانی مشکل آفرینی نکند.
بر این اساس، طی سالهای گذشته مسئولان وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تصمیم گرفتند «استانداردهای اعتباربخشی بیمارستان در ایران» را تدوین کرده و در قالب پروژهای مدون در مراکز درمانی و بیمارستان سطح کشور به اجرا در آورند تا بر اساس آن، این مراکز درجه بندی شده و افزایش درآمدشان منطو به ارتقای سطح خدماتی شود که مراجعان ارائه میدهند، اما با گذشت چند سال از این موضوع، متاسفانه نشانه های خوبی از اجرای این طرح مشاهده نمیشود.
به عبارت بهتر، در حالی که قرار بود با استفاده از اعتبار بخشی، مدل کامل تری از آنچه در امثال ایزوها رقم میخورد، در مراکز درمانی سطح کشور به اجرا در آمده و چه این مراکز دولتی باشند و چه بخش خصوصی، برای افزایش اعتبار (که مزیت اقتصادی یکی از فواید ناشی از آن است) الزاما مجبور به ارتقای کیفیت خود به سطوح بالاتر شوند، اکنون که چند سال از اجرای اعتبار بخشی میگذرد، شواهد و قرائن حکایت از شکست نسبی این طرح دارد.
نشانه های این شکست زمانی آشکار میشود که نمونه های متعدد اتفاقات رقم خورده در بیمارستان های مختلف را مرور کنیم. از جمله این اتفاقات، اخباری است که با تازگی از کیفیت خدمات ارائه شده در بیمارستان مدرس تهران مخابره شده و حکایت از شایع شدن عفونت بیمارستانی در اتاقهای عمل این بیمارستان دارد که هفت بیمار جراحی شده در آن را گرفتار کرده و موجبات بسته شدن اتاق عمل این بیمارستان را فراهم آورده است.
رحمت الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران که پس از آگاه شدن از وخیم شدن وضعیت این بیماران، سری به بیمارستان مدرس زده و بازدیدی از آن به عمل آورده، در این باره به فارس گفته: طبق گزارش ارائه شده از سوی مسئولان بیمارستان، بخش جراحی قلب از تاریخ 18 شهریور دچار عفونت شده و متأسفانه به همین دلیل در ابتدا 4 نفر دچار عفونت بیمارستانی میشوند و پس از آن، تعداد افراد مبتلا به عفونت بیمارستانی، به 7 مورد افزایش پیدا میکند که در نهایت یکی از این افراد که دچار عفونت خفیف شده بود درمان و در نهایت ترخیص میشود.
این پزشک عضو شورای شهر تهران افزوده: از 6 بیماری که دچار عفونت بیمارستانی شدند، تعدادی برای برطرف کردن عفونت در محل زخم، بار دیگر به اتاق عمل ارجاع داده شدهاند که از این تعداد 3 نفر محل زخمشان باز و 3 نفر دیگر محل زخمشان بسته است. هم اکنون شستوشوهای اتاق عمل و استریل کردن آنها در دستور کار بیمارستان قرار گرفته و پیشبینی میشود به زودی بخش عمل قلب این بیمارستان مجددا فعالیت خود را آغاز کند.
آنچه واضح است، استریل نشدن اتاق عمل در این بیمارستان در حالی مشکل آفرین شده که چند سال از ابلاغ استانداردهای اعتبار بخشی بیمارستانی و اجرای آن میگذرد و از جمله الزاماتی که این اعتبار بخشی بر آن تاکید داشته و دارد، رعایت موازینی است که اجرای آن، عفونت زدایی از محیط بیمارستان، به ویژه اتاق های عمل و بخش های ویژه است و به همین قرینه میتوان حدس زد بروز عفونت، نشانه رعایت نشدن اعتبار بخشی است.
بدین ترتیب با نگاه سخت گیرانه میتوان دریافت که اجرای اعتبار بخشی در این بیمارستان به کاغذبازی و اموری از این دست محدود مانده و با نگاه سهل گیرانه به این نتیجه رسید که میبایست اعتبار بخشیده شده به این بیمارستان را باطل شده خواند یا در ابقای درجه اعطا شده به این مجموعه، تجدید نظر کرد.
این در حالی است که اگر جانب انصاف را رعایت کنیم، درخواهیم یافت کم نیستند مراکز درمانی ای که میبایست به درجه شان در طرح اعتبار بخشی شبهه وارد دانست چراکه امثال اتفاق رخ داده در بیمارستان شیک و شمال شهر تهران، در خیلی بیمارستان های دیگر نیز رخ داده و میدهد و از این حیث، تفاوتی میان اعتبار بخشی و دیگر طرح های که برای ارتقا کیفیت این مراکز آمده بود، مشاهده نمیشود.
اینجاست که میتوان گفت اگر قرار است نظارت نکردن بر بیمارستان اینقدر اوضاع را وخیم کند که بیماران حین انجام عمل قلب باز، در خطر عفونت قرار گیرند، پس کاش هزینه های صورت گرفته برای اجرای طرح اعتبار بخشی صرف امور دیگری میشد؛ البته این وجه ماجراست.
عدم نظارتی که در قالب بروز عفونت در اتاق عمل خود را نشان میدهد، یک جنبه مهم دیگر هم نشان میدهد که متاسفانه مغفول مانده و آن چیزی نیست جز بی انضباطی مالی در این مراکز. کافی است به صورتحساب بیمارستان ها برای انجام اعمال جراحی، مانند قلب باز دقت کنیم تا دریابیم که خانواده بیماران (مستقیم یا با کمک بیمه هایی که در اختیار دارند) هزینه استریل شدن اتاق های عمل را پرداخت نمودهاند اما این هزینه یا صرف کار دیگری شده یا نظارتی بر صحت استفاده از آن صورت نگرفته است.
به عبارت بهتر، بخشی از هزینه هنگفتی که برای جراحیهایی از این دست به مراکز پرداخت میشود، میبایست صرف امور جاری بیمارستانی شود حال آنکه شواهد بسیار حکایت از آن دارد که چنین نمیشود تا بار مضاعفی بر دوش بیماران و خانواده ایشان تحمیل شده و به عنوان نمونه، در مورد اخیر، بیمارانی که تازه از عمل قلب باز بازگشته اند، مجبور شوند به اتاق عمل بازگردانده شده و برای رفع عفونت، بار دیگر مداخله پزشکی یا باز ماندن رنج آور زخم را پشت سر بگذارند، در حالی که هزینه نرسیدن به این اوضاع را پیشتر پرداخت کردهاند!
بدین ترتیب به نظر اگر از مسئولان بپرسیم «پولی که میبایست صرف درمان بیماران شود، کجا هزینه میشود که چنین حوادثی رقم میخورند؟» به نظر بی راه نرفته باشیم!
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه