آزاده نامداری عکس های مورددار اینستاگرام خود را پاک کرد
بعد از انتشار گزارش خبرگزاری دانشجو درباره حجاب آزاده نامداری و شدت انتقاد این رسانه از این مجری زن، لحظاتی پیش آزاده نامداری در اولین واکنش به انتشار این خبر، تمام عکس های ذکر شده در این گزارش را از صفحه اینستاگرام خود پاکسازی کرد.
آن روزهایی که آزاده نامداری تازه پایش به شبکه استانی کرمانشاه باز شده بود، باورش سخت بود که همین دختر جوان چند وقت بعد در شبکه یک، تازهها را اجرا کند و با همین برنامه به شهرت میرسد. عجیب نبود البته. او اولین دختر جوانی بود که در تلویزیون چادر ملی به سر داشت و چادر روی سر او آن قدر خاص بود که نگاه خیلیها به او متوجه شد. و نامداری معروف شد...
خبرگزاری دانشجو گزارشی از پوشش آزاده نامداری و اتفاقات اخیر او منتشر کرده است که اینجا می خوانید:
اولین تصاویری که از برنامههای نامداری به ذهنها ماند اما آن چنان اتفاقات خوبی نبود. مثل آن باری که موضوع برنامه تفکیک جنسیتی بود و نامداری که صراحتاً از اختلاط دختر و پسر حمایت میکرد به خواجه سروی، معاون وقت وزیر علوم حتی اجازه نداد که با او مخالفت کند! یا برنامههایی که در آن سراغ خانم راننده تریلی می رفت و می گفت او الگوی خوبی برای زنان مملکت است! یا مثلاً چند بار دیگر که رفتارهای زننده و بیش از خودمانی او برای همه عجیب بود. حالا فرقی نمیکرد مهمان خانم باشد یا آقا یا حتی روحانی. آزاده آزاد بود و با همه صمیمی میشد!
موضوع دیگر در "تازهها" به وجود آمد. تازه هایی که در تمام مدت فتنه تا بهمن ماه 88 آنتن ثابت داشت. فتنه شد، 29 خرداد و آشوبهای تلخ آن گذشت، عاشورا و شمر گری های جماعت بیخدا هم آمد و رفت و حتی حماسه نه دی هم خلق شد. اما هیچ کدام از این ها برای آزاده خانم مهم نبود و او هیچوقت درباره فتنه موضع گیری نکرد. البته بعدها که سید حسن خمینی عاقد عقدش بود خب خیلی چیزها مشخص شد...!
بمب دیگر خبری خانم چادری، چادرهای رنگیش بود. هیچ کس نمیتوانست باور کند. چادر قهوهای روی آنتن زنده تلویزیون. نه یک بار حتی. دختر جوان شبکه دو هر شب به رنگی روی آنتن ظاهر میشد و حتی عکسهایش با چادر بنفش در مکه معظمه را هم دراینترنت منتشر کرد!
البته هیچ وقت معلوم نشد مدیران سیما با کدام خطکش اعتقادی اجازه این کار را به این دختر جوان و جسور دادند و این چادرها با کدام یک از شئونات و آداب و آیین ایرانیان و مسلمانان همراستا بود. اما مردم مثل همیشه از مدیران سیما منطقیتر بودند و این خیل اعتراضاتی بود که بانوان محجبه این سرزمین به دختر چادر رنگی پوش گسیل داشتند. که شأن چادر را حفظ کن. و حرمت چادر به ناپختگی جوانیت نفروش و...
و جنجال های خانم خاص هم چنان ادامه داشت. مانند آن باری که با اجرای برنامه سال تحویل 91 در کنار احسان علیخانی و راحتی های زیادی که احسان و آزاده با هم داشتند جنجال آفریدند. خیلی ها بعد از آن برنامه صدای اعتراض شان در آمد. که این چه وضع صحبت کردن و رفتار با نا محرم روی آنتن پربیننده شب عید است؟ و دلیل خنده های بی شمار این دو در کنار هم چیست؟ همان روزها حتی شایعه ممنوع التصویری چند مجری جوان از جمله نامداری و علیخانی هم آمد. و همه می دانستند دلیل انتشار این خبر چیست: همان اجرای دو نفری پر قهقهه و کم حیا...
گذشت. تا اردیبهشت 92. و خبری که مثل بمب صدا کرد: آزاده نامداری و فرزاد حسنی ازدواج کردند. حالا این دو تا، با ذوق و شوق توی مراسم مختلف ظاهر میشدند و برای هوادارانشان دست تکان میدادند. حتی روی آنتن تلویزیون میآمدند و برای هم عاشقانه میسرودند و همه چیز گل و بلبل بود...!
بمب خبری بعدی خیلی زود ترکید: مرداد 93. حالا خبر طلاق آزاده خانم و آقا فرزاد بود که تمام رسانهها را پر کرد. و این، سرنوشت زندگی بود که حتی یک سال هم دوام نیاورده بود...
باورش سخت بود اما فرزاد حسنی تمام مدت درباره طلاقش سکوت کرد. و هیچ نگفت. و با کنایه به ملت رساند که اتفاقی بود که افتاد. کسی کاری به من نداشته باشد. اما آزاده...
اصلاً انتشار خبر طلاق کار نامداری بود! و او بود که در مصاحبهای مفصل با روزنامه صبا برای اولین بار خبر طلاقش را رسانهای کرد. البته هیچ کس نفهمید دلیلاین کار چه بود و اگر نامداری هم مثل حسنی سکوت میکرد چه فاجعهای رخ میداد؟!
اما نامداری حالا شده بود یکه تاز میدان...
حالا او هر روز در یک مراسم حضور می یافت. از خیریه فروش سه تار فلان نوازنده تا اکران خصوصی فلان فیلم و فلان همایش و فلان جشن. حالا آزاده هر چند روز یک بار مصاحبه میکرد و از حال خوب و بدش میگفت. از عشق. از فلسفه زندگی. از شیدایی. از روشنایی. علاقه اش به مادر شدن و 5-6 تا بچه. خودخواهی در عشق. از تنوع طلبی در عشق، از فمینیسمی که بدان معتقد است، از این که مجری بودن برایش از همسر بودن مهم تر است، از اولویت تلویزیون بر خانواده، ریزترین خصوصیات اخلاقی و از هرچیز دیگری به ذهنتان میآید. برای همه عجیب بود. کسی که الان باید دوران سرخوردگی بعد از طلاق را سپری کند به جایاینکه گوشه خانه بنشیند، اما هر روز با یک روزنامه و مجله مصاحبه میکند و حتی به شبکههای استانی هم نه نمیگوید!
از قضا بلافاصله بعد از رسانهای شدن خبر طلاق، صفحهای در اینستاگرام باز میکند. و از غصههایش و حال بدش برای هوادارانش میگوید. عکسهایی از خودش میگذارد و متنهایی عجیب و غریب و بیش از حد عاشقانه مینویسد. متنها آن قدر عجیب است که حتی هواداران خانم مجری میپرسند که نکند دارد منت کشی فرزاد حسنی را میکند؟! و اگر نه پس این عاشقانه ها برای چه کسی است؟!
اینستاگرام می شود محل جدید بازی. آزاده می نویسد. هوادارانش با او همدردی می کنند. همین اینستاگرام حاشیه سازی می کند. آزاده از اینستاگرامش قهر می کند! بلافاصله قهرش را پس می گیرد و برمی گردد! و حاشیه، و مظلوم نمایی و باز حاشیه...
اتفاقا در همه این مدت هم همه جا از مظلومیت خودش میگوید واین که حاشیههای خبر طلاقش چقدر او را آزرده میکند. عجب! کسی که خودش هر روز به نوعی دارد در این مورد حاشیه سازی میکند از حاشیههای خودساخته خودش ابراز ناراحتی میکند. یکی نیست بگوید که خانم جان! خبر طلاق را خودت به رسانهها دادی. خودت آمدی در اینستاگرام حضور بیش فعال بهم رساندی. بعدش هم کسی نمیتوانست مصاحبههای بی شمارت را بشمارد؛ حالا تو مظلومیو رسانهها حاشیه درست میکنند؟! خواهر جان تو ساکت باش؛ به خدا اگر کسی چیزی بگوید!
اما اینها همه ماجرا نیست. اوضاع تلخ تر است و عمیق تر...
شکی نیست که اگر نامداری چادر به سر نداشت یقینا این قدر برای جامعه مهم نمیشد. یعنی مردم او را بعنوان یک دختر چادری پذیرفتهاند. و این یعنی مردم از او انتظار چادری بودن دارند. مثال بزنیم. مادر خیلی از ماها چادری هستند. حالا تا به حال از مادر خودمان عکس عمومی به یاد داریم که بدون چادر باشد؟ نه. چون چادر توی خون مادرها جاری است و جلوی هیچ نگاه غریبهای بدون چادر حاضر نمیشوند. حالا چه آن نگاه کوچه و خیابان باشد و چه لنز دوربین.
آزاده خانم اما اصلا این طور نبوده و نیست. اگرچه جلوی دوربین چادر روی سر دارد اما خودش به دست خودش عکسهایی منتشر میکند که نه تنها بدون چادر است. که حجابش هم محل بحث است. آرایشهای غلیظ با رنگهای تند. آستینی که تا آرنج برهنه است. و تحیر آور این که این عکسها را خود نامداری منتشر میکند. یک دختر چادری که چادری بودن جزو اوصاف اصلی او در نظر مردم است با آرایشی غلیظ و حجابی ناقص و بدون چادر حتی...
تلویزیون مجری زن چادری کم ندارد. از مجریان اخبار مختلف تا شبکههای قرآن و استانی و... از هیچ کدام از اینها اما عکسهای بدون چادر منتشر نشده است. چون خودشان نخواستهاند. چون خودشان منتشر نکردهاند...!
کار به جایی میرسد که صدای هواداران خانم نامداری هم در میآید. کاربری به نام پریناز زیر عکس خانم مینویسد: "این چادرت چی میگه آخه لاک که داری پاتم که جوراب نداره ول کن دیگه." کاربر دیگری به نام سارا کامنت می گذارد: "شما چرا چادر سر می کنید؟ ایناز دستاتون که همیشه بیرونه اون از پای بی جوراب. این از چادر روی شونه. خجالت نمی کشین؟"
و به همین سادگی جلوی دوربین و پشت دوربین آزاده خانم با هم متفاوت میشوند...
اوضاع بدتر میشود! نامداری در مصاحبههایش میگوید چادر به او ارث رسیده. و همه خانواده اش چادری هستند. بلافاصله اما در صفحه شخصی خودش عکسهایی منتشر میکند که نه تنها خبری از چادر نیست، که درباره خانواده اش کلا حجابی در کار نیست. عکسهایی خانوادگی، بی حجاب یا کم حجاب، از خانوادهای که گفته شده همه چادریاند. دوباره یاد جمله خانم چادری میافتی: «چادر به من ارث رسیده. همه خانمهای خانواده من چادری هستند. » عجب! کدام را باور کنیم؟ قسم حضرت عباس یا دم خروس؟!
و داستان ادامه دارد...
این که از یک بانوی چادری که از قضا الگو شده و روی دخترهای نوجوان و جوان مملکت تأثیر گزار است، توقع داشته باشیم با چادر درست برخورد کند، چادر را عین خواهرها و مادرهای ما، درست و تمام سر کند، و شأن حجاب فاطمه سلام الله علیها را رعایت کند توقع زیادی است؟
اینکه از او که در مصاحبه هایش از علاقه به اجرای برنامه های مذهبی سخن می گوید، توقع داشته باشیم عکسهای بدون چادر، اداها و ژستهای عجیب و غریب، لاک و آرایشهای تند و غلیظ، و ساق دست برهنه خود را در شبکههای "اجتماعی" انتشار "عمومی" نکند زیاده خواهی است؟
اینکه از خانمِ جلوی دوربین چادری توقع داشته باشیم پشت دوربین هم چادر روی سرش داشته باشد توقع بیجایی است؟
اینکه از یک خانم مجری که مدام در مصاحبههایش از صداقت و راستگویی حرف میزند توقع داشته باشیم که دروغ نگوید انتظار زیادی است؟
این حرفها و این رفتارها با هم تناقض ندارند واقعا؟ خانم نامداری! به نظر خودتان اسماینها دروغ و نفاق نیست؟!
همهاینها به کنار. شخصیت خانم نامداری مثل بیشمار هنرمندان دیگری که جلوی دوربین و پشت دوربین شان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، اساساً اهمیتی ندارد که روی آن بحثی کنیم، مهم چادری است که حالا دارد با آن بازی میشود. مهم شأنی است که از حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها دارد زایل میشود. و مهم جوانهایی هستند که این تناقض رفتاری پشت دوربین و چلوی دوربین برایشان عادی میشود. جوان و نوجوان این مملکت اگر تا دیروز با پدیده مرسوم و تلخی به نام بدحجابی روبرو بود، حالا با معضلی تلخ تر و خطرناک تر به نام بدحجابی با چادر روبرو می شود.
اینها مهم است. به خاطر خونهایی که برای حرمت چادر رفته. به خاطر وصیت نامههایاین همه شهیدی که نوشتند خون سرخ شان را میدهند تا سیاهی چادر ناموساین مملکت شیعه حفظ شود. به خاطر شهادت علی خلیلی که به خاطر همین عفت و ناموس شیعه جان داد؛ همین چند ماه پیش...
چادری های واقعی نه بد حجابند، نه جلوی چشم نامحرم آرایش غلیظ می کند، نه عکسهای بدون چادرشان را منتشر می کنند، نه درباره خانواده بد حجابشان دروغ می گویند و نه خیلی چیزهای دیگری که این دختر جوان دارد و خواهران و مادرهای ما ندارند.
ختم کلام: خانم نامداری! چادر شما عطر یاس فاطمه سلام الله علیها نمی دهد، بوی نفاق میدهد...
بدون شرح
این عکس ها از یک مهمانی خانوادگی با حضور خواهر نامداری و خود او گرفته شده؛ همانطور که می بینید هر دو با چادر هستند! دقت کنید این تصویر را خودِ نامداری منتشر کرده است.
هم پوشش خانم چادری جالب است و هم کامنتی که زیر آن آمده.
نامداری میگوید خانوادهاش چادری هستند؛ بعد این تصاویر را یکی از اعضای خانواده، از مهمانیهای خانوادگی شان منتشر میکند. جالب اینکه نامداری نه تنها از این اتفاق ناراحت نمیشود بلکه آن را می پسندد و کامنت هم زیر آن میگذارد!
این هم شاهکار منحصر به فرد آزاده خانم است؛ چادر بنفش در مکه معظمه و در کنار غار حرا!
حالا باید دید آیا آزاده نامداری حاضر است در پی انتشار این گزارش تند، جوابیه ای منتشر کند یا خیر؟
و اسید
سوختگیهای شیمیایی ممکن است برای هر کسی رخ بدهد.
- تعداد موارد سوختگی با اسید باتری بسیار فراوان است.
- سوختگی با مواد شوینده و جرمزدا که در خانههای زیاد استفاده میشوند.
- سوختگی با مواد شیمیایی در آزمایشگاهها
- سوختگی با مواد شیمیایی در کارخانهها و کارگاهها
- حتی سوختگی با مواد سفیدکننده دندان و کلر آب استخر!
پس میبینید که شما به عنوان یک بانوی خانهدار یا یک دانشجوی رشته شیمی یا کارگر هم تا حدی باید از مسأله اطلاع داشته باشید. ماهیت ماده ایجادکننده سوختگی شیمیایی: سوختگی ممکن است با اسید، باز، مواد خورنده، اکسیدکننده، حلالها یا حتی تسلیحات شیمیایی مثلاً گاز خردل یا عوامل تاولزا مانند فسژن رخ بدهند. ph ماده، مقدار آن، مدت تماس بدن با آن، وسعت پوست درگیر و نقطهای که دچار مصدومیت شده، عوامل تعیینکننده در میزان آسیب و شدت آن هستند. سوختگیهای قلیایی خطرناکتر از سوختگیهای اسیدی هستند و بیشتر در بدن نفوذ میکنند. سوختگی با موادشیمیایی همیشه پوستی و سطحی نیست و ممکن است مخاط سیستم تنفسی، دهان و دستگاه گوارش به خاطر برخورد استنشاقی یا خوراکی با موارد شیمیایی - مثلاً به خاطر خودکشی - بشدت آسیب ببینید.
پس چه باید کرد؟
۱- مصدوم ممکن است کاملاً ناآرام و مشوش باشد. او ممکن است به خاطر از دست رفتن بینایی، اصلاً شما را نبیند، سعی کنید با عبارات آرامشبخش و واضح به او اطمینان بدهید. به او اعلام کنید که قصد یاریاش را دارید و حتماً به او بگویید که چه میخواهید بکنید.
۲- در حد امکان عامل آسیبرسان را از بدن بیمار دور کنید. ممکن است در کارگاهها پودر فشرده قلیا روی بدن مصدوم ریخته باشد، در این صورت قبل از هر کاری باید پودر را از بدن مصدوم بزدایید.
۳- آب و فقط آب!
خمیردندان، جوش شیرین و پانسمان کردن را فراموش کنید. آب را به بدن بیمار برسانید. نیازی نیست که شما در خارج بیمارستان از سرم شستوشو استفاده کنید. آب معدنی و آبی که برای ریختن در رادیاتور حمل میکنید، میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. اگر دسترسی به جریان آب لولهکشی شیر دارید، جریان ملایم آب را روی سطح بدن بیمار برقرار کنید. در غیر آن صورت با همان ظرف آب خودتان جریانی ملایم و مداوم را برقرار کنید.
بیمار باید حدود ۳۰ دقیقه با این آب شستوشو شود. لازم نیست که با دست روی محل دچار آسیب بکشید. همزمان به اورژانس اطلاع بدهید و تا پیش از آمدن آمبولانس، کار را متوقف نکنید. حتی اگر سوختگی به نظر خودتان و مصدوم جزئی باشد، همچنان به کارتان ادامه بدهید. در مورد سوختگی چشم، بهترین و سادهترین نوع شستوشو آن است که شخص، چشمش را در ظرف آبی بنهد و باز و بسته کند.
۴- لباس و زیورآلات بیمار را از تنش خارج کنید
لباسهای آغشته به مواد شیمیایی همه زحمات شما را به باد میدهند. شما از یک سو بیمار را شستوشو میدهید و از سوی دیگر، اسید یا باز کم کم دوباره روی بدن بیمار نشت میکنند.
۵- به یاد داشته باشید که مصدوم ممکن است همیشه آسیب خالص سوختگی شیمیایی نداشته باشد. مثلاً ممکن است کسی راننده یک محموله مواد شیمیایی باشد و بعد از واژگونی هم دچار سوختگی شیمیایی شود و هم آسیبهای دیگری مانند خونریزی، شکستگی، آسیب ستونمهرهها. یا ممکن است محفظه یک ماده شیمیایی در کارگاهی منفجر شود و کارگر مصدومیتهای همراه دیگر هم داشته باشد. در این صورت علاوه بر اقدامات بالا، شما باید شیوههای ابتدایی برخورد با یک مصدوم را هم بلد باشید که در فرصتی دیگر در مورد آن توضیح خواهم داد.
۶- همین اقدامات ساده بالا، بیشتر مواقع مهمتر از همه کارهای پیشرفتهای هستند که در بیمارستانها ممکن است برای بیمار انجام شوند. پانسمان، دبردیمان، تزریق مسکن، آنتیبیوتیک، واکسن کزار، ارزیابی حدت بینایی، ارزیابی نوع ماده سوزاننده، محاسبه وسعت سوختگی و میزان تجویز سرم، ارزیابی همولیز یا هموگلوبینوری و هایپوکلسمی و جراحیهای ترمیمی را به پزشکان واگذار کنید. چیز مهم واکنش منطقی، خونسردانه، سریع شما در لحظات و دقایق اولیه بروز حادثه است. البته باید گفت که پیشگیریهای فردی و اجتماعی میتواند از وقوع فاجعه جلوگیری کند.
- مواد شیمیایی را از دسترس کودکان دور نگه داشته و در محل مناسب نگهداری کنیم.
- مواد شیمیایی باید در جایی نگهداری شوند که تهویه مناسبی دارند.
- برچسب درست و واضح روی ظرفهای مواد شیمیایی بزنید.
- تا جایی که ممکن است بیجهت از مواد شیمیایی استفاده نکنید. مثلاً موردی که زیاد مشاهده میشود مخلوط کردن سفیدکننده و جرمزداها برای تمیز کردن سرویسها و حمامها، آن هم بدون ماسک و با پنجره بسته است.
- ازلباس و دستکش و عینکهای محافظ چشم هنگام استفاده از مواد شیمیایی استفاده کنید.
خدایا بهمون رحم کن.
مگه کیه که اینقدر تو زندگیش سرک میکشید؟؟/
واقعا خجالت داره
کجای دین گفته چادر رنگی جرمه؟زشته؟
مگه هر خانم چادری باید حتما زشت و بدتیپ بگرده تا به نظر شما ایده آل بیاد؟
خیلی دوست دارم بدونم چند پول گرفتی که این متن رو بنویسی
ایران یعنی التقاط. میخوان همه چی رو باهم داشته باشن.
چادر خواستی سر کنی باید به عربستان نگاه کنی. زیبایی هم خواستی اروپا. حد وسطی نیست. هم خودنمایی و آرایش و لباس و لوازم و آرایش و مد اروپایی و هم چادر عربی!!!!
کلا هم خیلی پیگیرش بوده ...
"بعدها که سید حسن خمینی عاقد عقدش بود خب خیلی چیزها مشخص شد...!"
همه رو همینطوری متهم و بعد محاکمه می کنند
البته در ذهن خود اینکارا می کنند.
با اینکه من از این مجری خوشم نمیاد و این یک نظر شخصی هست ولی واقعا نویسنده این مطلب خودش یکبار نوشته هایش را خوانده؟
تهمت می داند چیست؟
تجسس در زندگی مردم میداند چیست؟
قرآن خوانده؟
اصلا مسلمان هست؟
دنبال تهاجم فرهنگي از بيرون مرزها نباشيد تا وقتي خودمان با دست خودمان، فرهنگ و هنر خودمون رو نابود كرديم.
جامعهاي كه دورويي در اون تبديل به ارزش شده و كار راهانداز در تمام عرصهها، پيدايش چنين موجوداتي در اون هيچ عجيب نيست. بريد دنبال علل، اين خانم و مشابهانش كه معلول شرايط هستند. اگر براتون مهمه بريد دنبال علل.
حالا ببينم اصلا اين كامنت رو انتشار ميديد؟
دنبال تهاجم فرهنگي از بيرون مرزها نباشيد تا وقتي خودمان با دست خودمان، فرهنگ و هنر خودمون رو نابود كرديم.
جامعهاي كه دورويي در اون تبديل به ارزش شده و كار راهانداز در تمام عرصهها، پيدايش چنين موجوداتي در اون هيچ عجيب نيست. بريد دنبال علل، اين خانم و مشابهانش كه معلول شرايط هستند. اگر براتون مهمه بريد دنبال علل.
حالا ببينم اصلا اين كامنت رو انتشار ميديد؟
من خودم چادریم اماهیچ کدوم ازپوشش های ایشونوخلاف اسلام نمی دونم کجای اسلام اومده چادررنگی عیب داره؟همون مادربزرگای ما که این اقای نویسنده میگه همه جاچادررنگی سرشون میکردن پس اونام چادرشون بوی نفاق میده؟؟؟؟یا مایی که چادری هستیم حق نداریم وقتی پوشش کامل داریم اونم تویه جمع خانوادگی بدون چادرباشیم یالباسای شیک ورنگی بپوشیم ؟بعدشم همه میدونن که این حرفای بی پایه واساس هیچ وقت محبوبیت ازاده روبین هواداراش کم رنگ نمیکنه
از متنش
از نوشته هاش پرخاشش به خانومه مقابلش از کوچیک کردناش و تحقیرش فکر نمیکنی نویسنده باید زن باشه خودش؟!!
عقلتون به این معانی میرسه؟؟
1. بعدها که سید حسن خمینی عاقد عقدش بود خب خیلی چیزها مشخص شد...!
2.رنگی بودن چادر
3. اگر نامداری هم مثل حسنی سکوت میکرد چه فاجعهای رخ میداد؟!
4.شکی نیست که اگر نامداری چادر به سر نداشت یقینا این قدر برای جامعه مهم نمیشد. یعنی مردم او را بعنوان یک دختر چادری پذیرفتهاند. و این یعنی مردم از او انتظار چادری بودن دارند.............تلویزیون مجری زن چادری کم ندارد(وتناقضض عدم محبوبیت آنها به اندازه خ. نامداری)
5.کامنتهای زیر عکس!!
6.کسی که الان باید دوران سرخوردگی بعد از طلاق را سپری کند به جایاینکه گوشه خانه بنشیند، اما هر روز با یک روزنامه و مجله مصاحبه میکند و حتی به شبکههای استانی هم نه نمیگوید!(تاسف برای سطح فکر قجری!!)
7.شخصیت خانم نامداری مثل بیشمار هنرمندان دیگری که جلوی دوربین و پشت دوربین شان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، اساساً اهمیتی ندارد که روی آن بحثی کنیم، مهم چادری است که حالا دارد با آن بازی میشود. مهم شأنی است که از حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها دارد زایل میشود.(مثله اینکه باورنویسنده اینه که حضرت زهرا چادری بودن و اصلا قیاس مع فارغ کلا کلام نویسنده نشان از ذهن همیشه بت ساز وبعد تو ذوق خورشان رامیدهد که در 8سال دیده شد)
8.به میان کشیدن مواردی چون شهیدان برای توجیه حرفهای خود و..........
1-جوراب نپوشیده که در اسلام روی پا و روی دست و گردی صورت نیاز به پوشاندن ندارد،
2- لاک زده،خوب زده باشد لاک مگه گناهو حرامه،این عقاید ماله راستیاست و این خانم هم کاملا مشخصه چپیه،اینطور باشه شرع گفته انگشتر هم نباید جلوی نامحرم دستت باشه چون زیینته ، کی تو این عرف و این شرایط این مسئله رو رعایت میکنه
3- چادر بنفش پوشیدن مگه اشکالی داره اونهم تو کشوره دیگه ایه حالا اگه ایران بود چون عرف نیست شاید میشه گفت مسخرست و جلب توجه میکنه که اصل حجاب بر جلب توجه نکردنه ولی تو کشور عربستان که هزار مدل پوشش مختلف از کشورهای مختلف میان چه ایرادی میتونه داشته باشه!
4-در مورد ارایش تند، من که تابحال عکس و یا تصویری ازش با ارایش تند ندیدم و یه ارایش خیلی خیلی کم داره که بازم ایرادی نمیتونه داشته باشه برای یک دختر که باید اراستگی داشته باشه به هرحال و اینگونه مسائل تو عقاید چپیها جایگاهی نداره،
5-و اینکه خانواده او چه پوششی دارند دلیل بر ضعف این خانم نمیتونه باشه،مگه ما همه اعضای خانوادمونو میتونیم محجبه کنیم هر کس مسئوله خودشه و تازه اینکه تو اینا چادرین و در همین حد هم حجاب دارند خودش خیلیه،شما انگار نرفتید یا با ارتباطی نداشتین کلا از 7 دولت ازادند!! و اینکه مسئله طلاقشو علنی کرده باز به خودش ربط داره کار درستی نکرد و احساس میشد خودشم پشیمون شد از مصاحبش ولی همه ما انسانها ضعفها و خطاهایی داریم ،
6- با تفکیک جنسیتی مخالفت کرد،خوب جز عقایدشه و خیلیای دیگه هم اینو گفتند مگه چیه!! و یا گفت اون زن کامیون سوار الگو میتونه باشه،خوب مگه حرف بدی زده که یک زن که اینقدر خودشو قوی کرده و تونسته از عهده کاری که تو خصلتهای زنانه اش نبوده به این خوبی بربیاد واقعا میتونه برای اقشار مختلف زنان کشورمون الگو باشه و کجای این حرفش بد بوده. و اون 10% که با نویسنده موافق بودم :
1- اینکه ایشون بخاطر چادرش مشهور شد موافقم و تازه بعد ازون ورژنهای مختلف ازاده نامداری رو داریم تو مجریهای دختر ایرانی میبینیم که همه از ازاده نامداری تقلید میکنند،چادر با روسریهای رنگو وارنگ و گاها رنگهای تند که بسیار جلب توجه هم میکنه، حتی تو خیابون هم یه مدی داد به دختران چادری .
مژده لواسانی که کلا نه تنها پوشش بلکه از همه چی داره از ازاده نامداری تقلید میکنه. و بطور کلی 10% که با نویسنده موافقم اینه که این خانم انچنان که نشون میده نه مومنه و نه مذهبی حتی جز گروه چپیها و مثل خیلی از دختران ایرانی در رده متوسط درجه ایمانی قرار داره که اینو کلا از رفتار و حرفها و عقایدش درک میشه، ولی با پوشش چادرش جوره دیگه ای روش قضاوت شد و انتظارا ازش بالا رفت درحالیکه اون یک دختر معمولی با پوششی متفاوت بود که جوی تلویزیون ظاهر شد و شاید الان با حرفهایی که درباره عرفان و فلسفه میزند قصد خاص جلوه دادنه خودشو داشته باشه ولی یک دختر کاملا معمولیست مثل دیگران و وجه تمایز خاصی نسبت به دخترهای دیگه نداشته و نداره و یه مقدار زیادی از رفتارها و حرفهاشم تحت تاثیر ورود به دنیای هنرمندان و هنرپیشه هاست .به نظر منم این ادم رو زیادی دارید گنده میکنید برای خود و عموم مردم.ما الگوهای خیلی خیلی بهتری تو دختران جامعمون داریم که هیچکسی به اونها نمیپردازه
2.لاک زدن زینته و گناهه از هر مرجعی هم بپرسید.گناه منظور اینه که در برابر نا محرم اید پوشیده بشه.انگشتر هم در نظر مراجع متفاوته.
3.جلب توجه کردن مهم نیست.چون پوشیه هم جلب توجه میکنه اما جلب توجهی که باعث تحریک شهوت بشه حرامه.رنگ بنفش!!!!جزو محرک هاست
4.عقیده دینی نظام سیاسی نیست چپ و راست داشته باشه.مرجع داریم حکم داریم طبق حکم باید عمل کنیم.مرجع چپ و راست هم مفهوم نداره.ایشون هر میکنه می نویسه پای اسلام و چادرش و حمقا میزارن پای چپ و راست!
5.نویسنده تناقض و دروغگویی ایشون رو با عکس خانواده خواسته رو کنه.به ما چه مادرش چیکارست!چرا دروغ میگه که همه چادری هستن
6.اونی که اسمش رو گذاشتین تبعیض اسمش میشه تفاوت ذاتی زن و مرد.همون زن ها باعث میشن خیلی از مردها بیکار بشن!و همون زنها میشن عامل خیلی از مفسده ها در جامعه.چون اهل و نا اهل باهم میرن توی شغل های اجتماعی.نااهلها خوب دارند جولان میدهند.
اینان که خانواده هارو سرنگون میکنن.
دیدم که میگم.
چادر حرمت داره
چادر یعنی در کنارش بدون آرایش باشی دستت سایر لباسهات معلوم نشه روسریت رنگ چادرت باشه
نه به چادر سر کردنش نه به ادا هاش
نامداری اگه مشکل نداشت که سر یکسال نشده طلاق نمی گرفت
چادرش باید بوی گند اب دهن بده که بغضیا خوششون بیاد
متاشفم براتون
تو اون عکسهایی که گذاشته حجابش از همشون کاملتره
چطور میشه از حجاب این ایراد گرقتن
صداقت ویک رنگیرو منتقدین ایشون باید داشته باشن
متاسفم
حجاب یعنی متانت!بی آرایشی!بی ادا و اصول!یه تیکه پارچه حرمت داره!حرمتش خیلی زیاده با دستهای تا ارنج نمایان !آرایش غلیظ!لاک!پای بی جوراب!یه وقت با چادر یه وقت بی چادر!این نمیشه حجاب.
راستی اگر شماها چادرتون بوی اب دهن میده ایراد از مادراتون بوده که به شما یاد ندادن رو بگیرید با دست که مجبور نشین چادر رو به دندون بکشین!مادرهای ما درست به ما حجاب آموختن
اینکه اگر کسی کار اشتباهی می کنه بهش تذکر داده نشه، چون کسانی هستن که اشتباهای بزرگتر انجام می دن نظریه خوبی نیست. ایشون به عنوان کسی که در رسانه فعالیت می کنه حتی وقتی عضو یک شبکه اجتماعی میشه بازهم باید اصول حرفه ایش رو رعایت کنه و عکس های خانوادگیش رو در معرض دید عموم نذاره.
حالا هم که هیچکی نمیدئنه مشکلشون چی بوده
پس فرزاد رو دیو و آزادرو فرشته نکنید بی جهت
با اینکه اشکالاتی به خانوم نامداری وارد هست اما فراموش نکنید که اول به خودمون نگاه کنیم. آیا معصوم هستیم و خطایی از ما سر نمی زنه. آیا راضی می شیم که در مورد خواهر و مادر خودمون هم اینطور بیرحمانه قضاوت بشه... اگر حضرت رسول در امت ما حاضر بودن آیا این حرکت رو می پسندیدن... از خدا و رسولش جلوتر حرکت نکنیم
ریختن ابرو وقتی مفهوم داره که ایشون این کارها رو یواشکی کرده باشه نه در فضای عمومی
قضاوت بی جا وقتی معنی داره که ایشون هزار تا شواهد خودش توی فضای عمومی منتشر نکنه
و کاش دلش اونوقت می شکست که دل امام زمانش رو بدرد اورده بود با این حرکات و شکنات جلفش
اینقدر که چادر این بدبخت خبر ساز شده اون اختلاص 2هزار میلیاری نشد
شهدا ریشه یاب بودند نه مثا امثال شما سطحی نگر.
به زندگی خصوصی مردم چکار دارین؟
بذارین زندگیشونو بکنن
خجالت آوره حرفایی که نوشتی و هر آدم عاقلی میتونه بفهمه از طرف کی هستن و میتونه قضاوت بکنه حق با کی هست،
هر چند همه عقل و چشم دارن و میفهمن این نوشته ها از طرف کی میتونه باشه!
آبروی آنسان ها آب جوی نیست!!!
این حرفها چیه که دارین میزنن؟
یعنی کسی که این متن رو نوشتهه توی چه فاز فکری هستش؟ حالم بد شد واقعااا
نگین تهمت نزن به فرزاد
بس کنید دیگه
ملت ما عادت کرده ب تمهت زدن ب زن و دختر ایرانی
بعدم هیچ جای اسلام نگفته ک چادر رنگی گناهه
مو رو از ماست کشیدی بیرون
این همه مدلهای مختلف تو تلویزیون هستند اما فکر کنم یه مجری خانم هستی که به زیبایی در کنار حجاب حساس شدی
البته مردم میدونن شما کی هستید اما راه رو اشتباه رفتید...
ولی اگه من نامداری بودم، میدونستم چیکارت کنم!
مردم رو اوسگل گیر آوردی؟ جهت اطلاع اینکه، عکسهای اینستا رو به دلیل رعایت حریم خصوصی افراد، نمیشه دانلود کرد مگه اینکه اینقدر بیشرف و حیوونصفت باشی که مثلا اسکرینشات بگکیری و اینطوری با آبروی مردم و خونوادشون بازی کنی احمق نفهم.
نظرات هم که قهوهایت کردن!
حالا اگه شرف داری، حتی شطرنجی منتشر کن بدونیم تو منافق نیستی و نون بازو میخوری...
چرا ما اینقدر راحت به هویت و شخصیت یه آدم حمله میکنیم؟...
پروردگار یکتا همه ی مارو به راه راست و حقیقیِ خودش هدایت کنه...
امیدوارم یه روز یاد بگیریم همدیگه رو دوست داشته باشیم. نه اینکه منتظر هر فرصتی باشیم تا با توهین و قضاوتِ بیجا به همدیگه حمله کنیم...
قضاوت فقط و فقط و فقط از آنِ خداست...
نامداری کی هست ؟ یه مجری درجه3 . به کسی چه زندگی خصوصی افراد.
اینقدر تو زندگی و طرز پوشش افراد فضولی نکنید ادمهای فضول!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!