لحظه وحشتناک قتل یک ستاره
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او این بار در برنامه تلویزیونی جاناتان راس از رفاقت و همکاری با جان لنون و قتل این ستاره دنیای موسیقی در قرن بیستم حرف زد. او گفت که درنهایت خیلی خوششانس بوده که زوج هنری او و جان لنون ساخته بودند، پس از جداییشان هم وجود داشته است.
جان لنون نوازنده، خواننده، ترانهسرا و آهنگساز، 8 دسامبر سال 1980 نزدیک آپارتمانش در نیویورک با شلیک گلوله به قتل رسید.
«نمیتوانستم تصور کنم که او رفته، شوک بزرگی بود.» این را پل مک کارتنی خالق آهنگ «Yesterday» گفت و ادامه داد:«نزدیک صبح بود که تلفن زدند، من در خانه بودم ...خیلی وحشتناک بود، اینجور وقتها شما نمیتوانید، به کسی که دارد خبر وحشتناکی را میدهد، بگوئید خفه شو، من هم نمیتوانستم.»
او گفت که برایش خیلی سخت بوده این خبر را به خانوادهاش بدهد؛ «خیلی ناراحتکننده بود که دیگر نمیتوانستم او را ببینم و باهم باشیم.»
بر اساس گزارشها مارک چاپمن قاتل جان لنون پس از قتل، گفته بود که صداهایی در سرش میشنیده که به او میگفتهاند باید این موزیسین را بکشد. او در سال 1981 به حبس ابد محکوم شد، تقاضای آزادی مشروط او هم در اوت سال جاری رد شد.
مک کارتنی به جاناتان راس مجری تلویزیون گفت: «پس از حادثه، این عبارت ذهنم را پوشانده بود، «یک ابله از بین ابلهان». چون این کار فقط از بلاهت ناشی میشد. این پسر [قاتل] پشت کارش، حتی انگیزه سیاسی هم نداشت، یک اتفاق بود، فقط یک اتفاق؛ آنهم از روی بلاهت.»
پس از پراکنده شدن گروه بیتلز در آوریل سال 1970، پل و لنون 4 سال همدیگر را ندیدند. او با اشاره به از هم پاشیدن گروه گفت پیشفرض ما برای شروع کار فراتر از کسبوکار اقتصادی بود؛ «چند سال به خودم و جان، رقابت تلخ بینمان و تمام این چیزها فکر میکردم، این فکر در من رسوخ کرده بود» اما پل که لقب سر را از ملکه انگلستان دریافت کرده، گفت که از اواسط دهه 70، و زمانی که فرزندان ما به دنیا آمدند، ما دوباره باهم دوست شدیم.
او گفت که بگومگوی آنها، دیگر حوصله سر برشده بود و بالاخره سر موضوعات معمولی باهم کنار آمدند؛ چیزهایی مثل پدر شدن و نان درآوردن.
«من خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاد، چون جدایی ما یکی از بدترین اتفاقات در جهان بود. ما بعدازآن جدایی رابطه عمیقی باهم داشتیم، بعد هم که جان کشته شد. در این واقعیت، چیزی که مایه تسلاست، این است که ما به سمت هم برگشتیم دوستان خوبی بودیم.» مک کارتنی اینها را گفت و تأکید کرد: «داستان جدایی ما درست است، واقعیت دارد، اما اصل ماجرا نیست، نکته اصلی این داستان همان محبت، مهر، علاقه و دلبستگی ما بود.»