عاقبت تجویزهای اشتباه متولیان بازار سرمایه؛/ چرا بورس دیگر به اخبار خوش واکنش نشان نمیدهد؟
اتفاقی که برخلاف گذشته با بی اعتنایی معامله گران بازار سهام روبرو است و به اصطلاح ضرب هر خبر مثبت و امیدوار کننده ای را در دل خود می سوزاند. به راستی چه اتفاقی برای بازار سرمایه رخ داده که باید این روزها همچنان در اغما باقی بماند؟
بورس به دنبال نسخه طبیب
امیر اسماعیل پور در توضیح اینکه چرا بورس به خبرهای مثبت واکنش نشان نمی دهد ، می گوید: اگر سیستم بازار سرمایه ایران به پیکر واحد تشبیه شود می توان گفت بازار سهام دیگر به دارو های تجویز شده از سوی متولیان بازار قادر به واکنش نبوده و به تاثیر آنها عادت کرده است. به عبارتی دیگر، بازار سهام پس از آنکه توانایی خود را برای پاسخ به داروهای تکراری از دست داد، هم اکنون از هوش رفته و نیازمند احیای مجدد است.
این کارشناس بازار سرمایه، درد مزمن امروز بازار سهام را ناشی از برداشت های غلط از بیماری ها و تجویز نادرست متولیان اقتصادی کشور بر اساس این اطلاعات دانست و گفت: نتیجه چنین نسخه هایی باعث شد تا متخصصان مالی و اقتصادی کشور نتوانند به خوبی بیماری بازار سرمایه را تشخیص دهند تا در نهایت به بروز تومورهای پیچیده در پیکرده آن منجر شود. در این ارتباط نحوه عملکرد نماگرهای بورس و یا حجم معاملات خرد و بلوک و نحوه ورود و خروج سرمایه گذاران به بازار سهام می توانست به فعالان بازار سهام نمای دقیقی از واقعیت ها را نشان دهند تا براساس آن، اقتصاددانان کشور نسخه هایی عملیاتی و طولانی مدت به منظور شناسایی و رفع موانع موجود بپیچند.
به باور وی، پیش از این ارایه دادههای غلط و ناصحیح از شاخص کل بورس به جامعه و از طرفی نبود معیاری منطقی و مشخص از حجم ورود و خروج نقدینگی به این بازار به جای استناد به اصطلاحاتی همچون «پولهای پارک شده در پشت درهای بورس» باعث شد تا نشانه های اصلی بیماری بازار سرمایه کشور مخفی مانده و براساس فاکتورهای اشتباه نسبت به درمان آن اقدام شود.
از جمله این اقدامها تکیه نهادهای حاکمیتی و کلان کشور بر شاخص کل بورس بود به طوری که با وجود علم به شدت بحران در بازار اما با مراجعه به شاخص کل بورس در نهایت افت ناچیز این نماگر را به عنوان میزان الحراره کل بازار سرمایه کشور نظاره گر بودند.
در ادامه همین نسخه های پرایراد و اشتباه یکسری اقدامهای ناشیانه از سوی متولی بازار سرمایه در پهنه بازار سهام رخ داد که از جمله آنها می توان به اخراج یکباره بیش از 14 نماد معاملاتی به بازار پایه توافقی و یا محدودیت سقف فروش سهام اشاره کرد.
چه باید کرد؟
اسماعیل پور در پاسخ به این پرسش که چه اقدام هایی می تواند در شرایط فعلی به احیای مجدد بورس کمک کرده و بر خلاف گذشته با تبعات تصمیم های اشتباه و کوتاه مدت مواجه نسازد؟ گفت: در نخستین اقدامها باید بازار سهام به جای خبر و موج سازی های آن، با تکیه بر واقعیتها رشد کند. در حال حاضر بیش از آنکه بازار سرمایه به خبرهای توافق هسته ای نیاز داشته باشد، به امضای قطعی همه طرفها پای پروتکل توافق هسته ای نیاز دارد. بر خلاف همیشه اگر نقدینگی جدید راه بازار سرمایه را می خواهد در پیش گیرد، این بار برای نیافتادن در چاه خوش بینی بیش از حد در انتظار وضعیت پس از توافق قطعی میان ایران و غرب ایستاده است.
راه دشوار بورس از شبکه بانکی
از سویی دیگر رئیس شورای عالی بورس با حضور در رسانه ملی به صراحت می گوید که افزایش نرخ سود بانکها باعث شده تا شرایط تولید و صنعت با دشواری مواجه باشد. گفته او، درست است چرا که سپرده گذاری در بانکها نه شامل کارمزد می شود و نه ریسک و یا حتی مالیات سود سپرده گذاری.
جالب اینجاست که خرید اوراق سپرده بی نام و یا اوراق مشارکت معاف از در برابر ریسک خرید سهام در بورس با اولویت سپرده گذاران مواجه می شوند اما در بورس این سهامدار درمانده است که با وجود تحمل همه ریسکها پاداشی اندک نصیبش می شود.
وی عنوان کرد: عدم کاهش نرخ سود بانکی از سوی دولت به دلیل نگرانی از گرایش سریع پول به سمت بازار آزاد ارز است. دولت زمانی به فکر کاهش نرخ سود بانکی خواهد افتاد که خیالش از بابت انجام توافق هسته ای راحت شده باشد. به این ترتیب با افزایش عرضه کنندگان اسکناس در بازار ارز برنامه کنترل تورمی دولت نیز پیش می رود.
اشاره به نقش نظارتی حاکم بر بازار سرمایه و امکان برون رفت از رکود با کمک شبکه بانکی موضوع دیگری بود که وی درباره آن گفت: مدتها قبل از تصویب قانون بازار سرمایه در آذرماه 84 بورس تحت نظارت بانک مرکزی و با ورود و خروج منابع بانکها در این بازار فعالیت می کرد اما اکنون وزیر امور اقتصاد و دارایی به عنوان رئیس شواری عالی بورس بر آن نظارت دارد. با وجود صدور احکام در این وزارتخانه اما در واقعیت بانک مرکزی نقش تعیین کننده در تبیین و اجرای قوانین بانکی را بر عهده دارد و شبکه بانکی بیش از آنکه از وزیر اقتصاد تبعیت کند از بانک مرکزی دستور می پذیرد.
آخرین راه حل؛ حساسیت روی پایه پولی
در حال حاضر نسبت سرمایه گذاری بانکها بیش از آن چیزی است که باید باشد و بر این اساس اجازه ورود منابع به بازار سرمایه را ندارند. چنانچه دولت اجازه افزایش نسبت سرمایه گذاری بانکها را صادر کند در عمل مشکل سیستماتیک در شبکه پولی و بانکی کشور بوجود می آید، این در حالی است که بانک مرکزی بر آزادسازی دارایی های بانک ها و خروج از بنگاه داری اصرار دارد. در چنین شرایطی تنها گزینه افزایش پایه پولی کشور خواهد بود.
وی افزود: پایه پولی مجموعه ای از اسکناس و مسکوکات به علاوه ارزهای خارجی است. در شرایط اقتصادی موجود یا باید سرمایه گذار خارجی امکان فعالیت پیدا کند و یا همچون 8 سال گذشته اجازه ورود بانکها در اجرای پروژه های مشارکتی را صادر کرد. اینکه سرمایه گذاران در حال حاضر هیچ رغبتی برای خرید سهام تا قبل از توافق هسته ای نشان نمی دهند، ناشی از این است که می دانند با وجود توافق باید بانکها دارایی های مالی مازاد خود را عرضه کنند.
چرا متولیان بازار سرمایه در بهشت سرمایهگذاری وارد نمیشوند؟
این فعال بازار سرمایه کشور از دولت و متولیان بازار سرمایه هم انتقاد کرد و گفت: متولی بازار سهام بورس ایران را بهشت سرمایهگذاری می داند. اگر چنین است، چرا دولت به عنوان متولی اصلی و بزرگترین سهامدار و بازیگر این بازار از این موقعیت استفاده نمی کند؟
اگر قیمت سهام در بورس تا این حد ارزنده شده چرا هیچ یک از متولیان و دولتمردان حاضر به خرج کردن یک ریال از پول خود در این بازار نیستند؟ بدیهی است بازار سرمایه نیازی به توصیه نداشته و دستور پذیر نیست. منطق و شعور ادراکی بازار سرمایه به عنوان تنها بازار زنده و رقابتی کشور قادر به شناسایی اثرات تصمیم های امروز در آینده است و منتظر مجوز یا توصیه هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نمی ماند.
پرهیز جدی از تکرار اشتباههای گذشته
به باور اساعیل پور، تایید برخی گزارش های مالی متکی بر اطلاعات نادرست و برخوردار از انحرافهای بالا در آینده نیز تکرار دوباره اشتباهات گذشته و به استقبال تبعات ناشی از آن رفتن است. در حالی که موضوع بهینه شدن قیمتگذاری خوراک مجتمع های پتروشیمی همواره در مجامع مختلف مطرح می شود اما در حال حاضر همچنان نرخ 13 سنت برای آن در بودجه تعیین شده است.
در مقابل می بینیم که سازمان بورس و اوراق بهادار با تایید گزارش مالی شرکت پتروشیمی کرمانشاه بر اساس نرخ خوراک 8 سنت ، سهامداران این شرکت را به استقبال ریسک های احتمالی و سلب اعتماد آنها به بازار سهام سوق می دهد. دلیل این کار شاید جلوگیری از اعلام تعدیل منفی در شرایط فعلی و به تعویق انداختن ریزش قیمت سهام در گروه پتروشیمی ها باشد اما در دل بازار سرمایه به یکباره بالاخره مثل دمل بیرون خواهد زد.
با نگاهی به پیشینه بازار سرمایه می توان به روشنی دریافت که قیمت سهام شرکت های بورسی به تناسب نرخ تورم و تعدیل نرخ ارز از رشد برخوردار نبوده و عمده رشد نماگرهای این بازار ناشی از عرضه های اولیه و کشف قیمت آنها در تابلوی معاملات بوده است که به مرور در بلندمدت رقیق می شوند.