استخدام به شرط پارتی
بررسیهای آماری نشان داده است که از بین روشهایی مانند ثبتنام یا پیگیری در مراکز خدمات اشتغال و کاریابی، تماس با کارفرما، پرسوجو از دوستان و آشنایان، جستوجوی منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی، تقاضای جواز کسب یا پروانه کار، درج آگهی در روزنامه یا مطالعه آگهیهای استخدام و گزینههای دیگر، پرسوجو از آشنایان و دوستان، یعنی روش مبتنی بر رابطه، شایعترین و موثرترین روش است که در ایران بسیار مرسوم و به عرف و عادت تبدیل شده است.
به گزارش بورس نیوز، حال باید از مخاطبان این گزارش پرسید؛ پارتیبازی چقدر در استخدام یا بیکاری شما، دوستان و اطرافیانتان موثر بوده است؟ شاید بیشتر افراد بگویند بیش از 80درصد، با این وجود باید فاتحه بازار کار را خواند. البته دیرزمانی است که بازار کار دیگر حاشیه آرام و جای امنی برای فارغ التحصیلان نیست.
اکنون فارغالتحصیلان به دو دسته تقسیم میشوند؛ عدهای پس از اتمام درس به دنبال شغل آزاد میروند و راننده تاکسی میشوند یا در جستوجوی شغلی هستند که زحمتی برایشان نداشته باشد و تنهاپشت میز نشینی را ترجیح میدهند.
معترضان بازار کار
این سوال که آیا برای پیدا کردن شغل خود، پارتی داشتید از چند نفر پرسیدم که پاسخهای متفاوتی داده شد اما در تمامی این گفت وگوها نقش پر رنگ «پارتیبازی» به خوبی پیدا بود. با خانمی در مورد اینکه چگونه مشغول به کار شده، صحبت کردم. او گفت: «من با هزار بدبختی و آزمون و البته پیدا کردن پارتی در یک ارگان دولتی با قرارداد مدت معین جذب شدم. پس از 9ماه به بنده و کسانی که با من جذب شده بودند، گفتند که دیگر نیازی به شما نیست و بروید برای تسویه حساب. یک هفته بعد که برای تسویه حساب رفتم، دیدم یک نفر جدید استخدام شده و متوجه شدم که از فامیلهای مدیریت است. او میگوید: اگر در این کشور پارتی نداشته باشید، ته خطید!». مرد جوان دیگری در پاسخ به این سوال میگوید: سال 90 مدرک خود را گرفتم. تا دو ماه پیش کار مرتبط با مدرکم را پیدا نکردم. مسافر کشی و فروشندگی میکردم. زندگی خرج دارد! اما بعد از زمان و هزینه بسیاری که صرف کردم با پاچهخواری و پارتی بالاخره جایی برای کار ثابت پیدا کردم! فرد دیگری با ناراحتی به این سوال این گونه پاسخ میدهد: «در آزمون استخدامی استانداری مربوط به سازمان صنعت معدن و تجارت استان قزوین نفر اول کتبی شدم، بومی منطقه نیز بودم، در مصاحبه هم به تمام سوالات پاسخ دادم اما متاسفانه نفر چهارم آزمون کتبی با توجه به اینکه نتوانست حتی یک فایل اکسل درست کند و با توجه به اینکه بومی هم نبود، پذیرش شد و اعتراضهای من به هیچ جا نرسید».
مهاجرت به بهانه دانشگاههای خارج از کشور
جوان دیگری که اکنون سال پنجم دکتری است، در این باره میگوید: تا چند ماه دیگر دفاع میکنم اما هنوز کار ندارم؛ در صورتی که همدانشکدهای من که دانشجوی سال دوم است، توانست بورسیه بگیرد. از طرفی زمانی که من این رشته را قبول شدم در کل ایران پنج نفر پذیرش داشت و من رتبه دو شدم اما زمانی که این فرد قبول شد، 28 نفر روزانه و 9 نفر شبانه در این رشته برای دکتری قبول شدند. از هر لحاظ من از او جلوتر بودم اما در پیدا کردن پارتی، به گرد پایش نیز نمیرسم. یکی از دانشجویان فوق لیسانس مهندسی دانشگاه تهران نیز در پاسخ به این پرسش میگوید: برخی از دوستان دوران لیسانس را که میبینم، فقط آنها که پارتی داشتند، توانستند سربازی را دور بزنند و حالا شاغل هستند. بیشتر دوستانمان نیز به خاطر وضعیت فعلی کشور به فکر فرار به خارج از کشور آن هم از طریق پذیرش در دانشگاههای خارجی هستند. به این ترتیب، کم نیستند این جوانها که حالا دیگر از آب و گل دانشگاه درآمدهاند و باید فکری برای آینده خود کنند.
رابطه بر ضابطه میچربد!
مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی در این باره میگوید: در حال حاضر متاسفانه اتفاقی که به لحاظ فرهنگی در جامعه ایران بهخصوص در بازار کار و بخش دولتی رخ میدهد، «پارتی بازی» است؛ به دلیل اینکه سیستم درستی وجود ندارد. در بخشهای عمومی مثل شرکتهای وابسته به نهادهای دولتی، شرکتهای وابسته به ستاد اجرایی امام، شرکتهای وابسته به تامین اجتماعی، بنیادها و... رابطه بر ضابطه میچربد و به شکل گستردهای کارها با رابطه انجام میگیرد. کارفرمایان بسیاری از نیروهای خود را از طریق آزمون، امتحان علمی و کارشناسی نمیپذیرند. به این صورت بخش دولتی تحت عناوین مختلفی مانند قرارداد کار موقت، قرارداد کار معین و... با کارکنان و کارگران قرارداد میبندد. بنده با این عناوین و اقدامات بسیار مخالفم. در ایران باید انحصار را از بین ببریم. نیروی کار را باید بر اساس کارآیی و شایستهسالاری مشغول به کار کنیم. این مسائل در بخش عمومی خاک میخورد اما بخش خصوصی بیشتر به آن پایبند بوده و در این زمینه فساد در این بخش نیز کمتر است. بخش خصوصی به دنبال افراد باسواد است؛ به همین دلیل در بخش خصوصی به افراد بیسواد، کمسواد یا عدهای که دارای مدرک از دانشگاههای درجه 5 و 6 هستند، کار نمیدهند. آنها به دنبال نیروی کارآمد هستند .
تبعیض در سطح ملی
در نهادهای دولتی متاسفانه به صورت فراوان این افراد استخدام میشوند. یکی از دلایل نارضایتیهای اخیر کشور نیز همین نابرابری و تبعیض بود. میبینید که دو جوان که از لحاظ علمی با یکدیگر تفاوت زیادی ندارند، در دو دانشگاه متفاوت پذیرفته میشوند؛ یکی از آنها در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دیگری در دانشگاه آزاد یک شهر ناشناخته قبول میشود. این اتفاقات به نارضایتی عمومی میانجامد و به لحاظ فرهنگی عوارضی بسناگوار برای اقتصاد ما ایجاد میکند. در بخش خصوصی ایران بهخصوص شرکتهای کوچک برای خانمها نگرانم. بسیاری از شرکتهای خصوصی تازه تاسیس با خانمها ابزاری برخورد میکنند. از سوی دیگر فکر میکنم اگر در بخش خصوصی فردی پدرش معاون وزیر یا مدیر کل باشد، تاثیر مثبتی در استخدامش داشته باشد، به این دلیل که کارفرما به این فکر است که بعدها میخواهد از این رابطه استفاده کند. موضوع دیگر ضعف در مهارتهای تیمی و گروهی میان فارغالتحصیلان است. اگرچه کارفرمایان سالم در بخش خصوصی دنبال کارایی هستند اما در بخش دولتی این گونه نیست و پارتی بازی رواج دارد. بخش خصوصی به دنبال نیروی انسانی کارآمد است. آدم باسواد انتخاب میکند. برایش دانش فرد بسیار با اهمیت است. البته گفتنی است که بخش خصوصی نیز مبرا از اشتباه و پارتی بازی نیست؛ در بخش خصوصی هم ممکن است پارتی بازی وجود داشته باشد.
مدارک بی ارزش
بر اساس گزارش قانون، پازوکی در خصوص اینکه محتوای آموزشی در دانشگاه چقدر بر میزان پذیرش فارغالتحصیلان تاثیر میگذارد، میگوید: بسیاری از شرکتهای خصوصی را میشناسم که از فارغالتحصیلان درجه یک دولتی مانند دانشگاه شریف، پلیتکنیک، دانشگاه تهران، شیراز، اصفهان و شهید بهشتی و به طور کلی از دانشگاههای تراز یک بهره میگیرند. به این خاطر که میدانند این افراد جزو هزار نفر اول کنکور و بچههای باهوشتری هستند.در هاروارد نیز همینگونه است؛یعنی دانشجویان زمانی که از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل میشوند، مشکل بازار کار ندارند. اما در همان شهر که دانشگاه هاروارد در آن وجود دارد، دانشگاههایی هستند که ما به آن میگوییم قالیچهای. یعنی فرد 50 هزار دلار میدهد و مدرک دکتری میگیرداما این مدرک هیچ ارزش علمی ندارد. تنها برای اینکه به اسم و نه به رسم مدرک دکتری داشته باشید به درد میخورد. اکنون مدرک دکتری در ایران به شکلی اخذ میشود که من با قاطعیت میتوانم بگویم 50 درصد کسانی که در ایران مدرک دکتری دارند، سوادی در حد لیسانس هم ندارند. در ایران هر فردی که مدرک دکتری دارد اما یک زبان بینالمللی بلد نیست، باید مدرکش را پاره کرد و داخل سطل آشغال انداخت. در حال حاضر کارفرمایان هیچ توجهی به سرمایه اجتماعی فارغ التحصیلان ندارند و به موضوعات دیگری توجه میکنند. سرمایه اجتماعی یعنی اطمینان و اعتماد اما متاسفانه توجه نمیکنند. اگر بنده به عنوان یک اقتصاددان بخواهم در شرکتم یک نفر را استخدام کنم و او فوقتخصص از بهترین دانشگاه دنیا داشته باشد اما فرد متعهدی نبوده ودروغگو باشد او را انتخاب نمیکنم اما در واقعیتجامعه ما این موضوعات اهمیتی ندارد.
اکنون فارغالتحصیلان به دو دسته تقسیم میشوند؛ عدهای پس از اتمام درس به دنبال شغل آزاد میروند و راننده تاکسی میشوند یا در جستوجوی شغلی هستند که زحمتی برایشان نداشته باشد و تنهاپشت میز نشینی را ترجیح میدهند.
معترضان بازار کار
این سوال که آیا برای پیدا کردن شغل خود، پارتی داشتید از چند نفر پرسیدم که پاسخهای متفاوتی داده شد اما در تمامی این گفت وگوها نقش پر رنگ «پارتیبازی» به خوبی پیدا بود. با خانمی در مورد اینکه چگونه مشغول به کار شده، صحبت کردم. او گفت: «من با هزار بدبختی و آزمون و البته پیدا کردن پارتی در یک ارگان دولتی با قرارداد مدت معین جذب شدم. پس از 9ماه به بنده و کسانی که با من جذب شده بودند، گفتند که دیگر نیازی به شما نیست و بروید برای تسویه حساب. یک هفته بعد که برای تسویه حساب رفتم، دیدم یک نفر جدید استخدام شده و متوجه شدم که از فامیلهای مدیریت است. او میگوید: اگر در این کشور پارتی نداشته باشید، ته خطید!». مرد جوان دیگری در پاسخ به این سوال میگوید: سال 90 مدرک خود را گرفتم. تا دو ماه پیش کار مرتبط با مدرکم را پیدا نکردم. مسافر کشی و فروشندگی میکردم. زندگی خرج دارد! اما بعد از زمان و هزینه بسیاری که صرف کردم با پاچهخواری و پارتی بالاخره جایی برای کار ثابت پیدا کردم! فرد دیگری با ناراحتی به این سوال این گونه پاسخ میدهد: «در آزمون استخدامی استانداری مربوط به سازمان صنعت معدن و تجارت استان قزوین نفر اول کتبی شدم، بومی منطقه نیز بودم، در مصاحبه هم به تمام سوالات پاسخ دادم اما متاسفانه نفر چهارم آزمون کتبی با توجه به اینکه نتوانست حتی یک فایل اکسل درست کند و با توجه به اینکه بومی هم نبود، پذیرش شد و اعتراضهای من به هیچ جا نرسید».
مهاجرت به بهانه دانشگاههای خارج از کشور
جوان دیگری که اکنون سال پنجم دکتری است، در این باره میگوید: تا چند ماه دیگر دفاع میکنم اما هنوز کار ندارم؛ در صورتی که همدانشکدهای من که دانشجوی سال دوم است، توانست بورسیه بگیرد. از طرفی زمانی که من این رشته را قبول شدم در کل ایران پنج نفر پذیرش داشت و من رتبه دو شدم اما زمانی که این فرد قبول شد، 28 نفر روزانه و 9 نفر شبانه در این رشته برای دکتری قبول شدند. از هر لحاظ من از او جلوتر بودم اما در پیدا کردن پارتی، به گرد پایش نیز نمیرسم. یکی از دانشجویان فوق لیسانس مهندسی دانشگاه تهران نیز در پاسخ به این پرسش میگوید: برخی از دوستان دوران لیسانس را که میبینم، فقط آنها که پارتی داشتند، توانستند سربازی را دور بزنند و حالا شاغل هستند. بیشتر دوستانمان نیز به خاطر وضعیت فعلی کشور به فکر فرار به خارج از کشور آن هم از طریق پذیرش در دانشگاههای خارجی هستند. به این ترتیب، کم نیستند این جوانها که حالا دیگر از آب و گل دانشگاه درآمدهاند و باید فکری برای آینده خود کنند.
رابطه بر ضابطه میچربد!
مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی در این باره میگوید: در حال حاضر متاسفانه اتفاقی که به لحاظ فرهنگی در جامعه ایران بهخصوص در بازار کار و بخش دولتی رخ میدهد، «پارتی بازی» است؛ به دلیل اینکه سیستم درستی وجود ندارد. در بخشهای عمومی مثل شرکتهای وابسته به نهادهای دولتی، شرکتهای وابسته به ستاد اجرایی امام، شرکتهای وابسته به تامین اجتماعی، بنیادها و... رابطه بر ضابطه میچربد و به شکل گستردهای کارها با رابطه انجام میگیرد. کارفرمایان بسیاری از نیروهای خود را از طریق آزمون، امتحان علمی و کارشناسی نمیپذیرند. به این صورت بخش دولتی تحت عناوین مختلفی مانند قرارداد کار موقت، قرارداد کار معین و... با کارکنان و کارگران قرارداد میبندد. بنده با این عناوین و اقدامات بسیار مخالفم. در ایران باید انحصار را از بین ببریم. نیروی کار را باید بر اساس کارآیی و شایستهسالاری مشغول به کار کنیم. این مسائل در بخش عمومی خاک میخورد اما بخش خصوصی بیشتر به آن پایبند بوده و در این زمینه فساد در این بخش نیز کمتر است. بخش خصوصی به دنبال افراد باسواد است؛ به همین دلیل در بخش خصوصی به افراد بیسواد، کمسواد یا عدهای که دارای مدرک از دانشگاههای درجه 5 و 6 هستند، کار نمیدهند. آنها به دنبال نیروی کارآمد هستند .
تبعیض در سطح ملی
در نهادهای دولتی متاسفانه به صورت فراوان این افراد استخدام میشوند. یکی از دلایل نارضایتیهای اخیر کشور نیز همین نابرابری و تبعیض بود. میبینید که دو جوان که از لحاظ علمی با یکدیگر تفاوت زیادی ندارند، در دو دانشگاه متفاوت پذیرفته میشوند؛ یکی از آنها در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دیگری در دانشگاه آزاد یک شهر ناشناخته قبول میشود. این اتفاقات به نارضایتی عمومی میانجامد و به لحاظ فرهنگی عوارضی بسناگوار برای اقتصاد ما ایجاد میکند. در بخش خصوصی ایران بهخصوص شرکتهای کوچک برای خانمها نگرانم. بسیاری از شرکتهای خصوصی تازه تاسیس با خانمها ابزاری برخورد میکنند. از سوی دیگر فکر میکنم اگر در بخش خصوصی فردی پدرش معاون وزیر یا مدیر کل باشد، تاثیر مثبتی در استخدامش داشته باشد، به این دلیل که کارفرما به این فکر است که بعدها میخواهد از این رابطه استفاده کند. موضوع دیگر ضعف در مهارتهای تیمی و گروهی میان فارغالتحصیلان است. اگرچه کارفرمایان سالم در بخش خصوصی دنبال کارایی هستند اما در بخش دولتی این گونه نیست و پارتی بازی رواج دارد. بخش خصوصی به دنبال نیروی انسانی کارآمد است. آدم باسواد انتخاب میکند. برایش دانش فرد بسیار با اهمیت است. البته گفتنی است که بخش خصوصی نیز مبرا از اشتباه و پارتی بازی نیست؛ در بخش خصوصی هم ممکن است پارتی بازی وجود داشته باشد.
مدارک بی ارزش
بر اساس گزارش قانون، پازوکی در خصوص اینکه محتوای آموزشی در دانشگاه چقدر بر میزان پذیرش فارغالتحصیلان تاثیر میگذارد، میگوید: بسیاری از شرکتهای خصوصی را میشناسم که از فارغالتحصیلان درجه یک دولتی مانند دانشگاه شریف، پلیتکنیک، دانشگاه تهران، شیراز، اصفهان و شهید بهشتی و به طور کلی از دانشگاههای تراز یک بهره میگیرند. به این خاطر که میدانند این افراد جزو هزار نفر اول کنکور و بچههای باهوشتری هستند.در هاروارد نیز همینگونه است؛یعنی دانشجویان زمانی که از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل میشوند، مشکل بازار کار ندارند. اما در همان شهر که دانشگاه هاروارد در آن وجود دارد، دانشگاههایی هستند که ما به آن میگوییم قالیچهای. یعنی فرد 50 هزار دلار میدهد و مدرک دکتری میگیرداما این مدرک هیچ ارزش علمی ندارد. تنها برای اینکه به اسم و نه به رسم مدرک دکتری داشته باشید به درد میخورد. اکنون مدرک دکتری در ایران به شکلی اخذ میشود که من با قاطعیت میتوانم بگویم 50 درصد کسانی که در ایران مدرک دکتری دارند، سوادی در حد لیسانس هم ندارند. در ایران هر فردی که مدرک دکتری دارد اما یک زبان بینالمللی بلد نیست، باید مدرکش را پاره کرد و داخل سطل آشغال انداخت. در حال حاضر کارفرمایان هیچ توجهی به سرمایه اجتماعی فارغ التحصیلان ندارند و به موضوعات دیگری توجه میکنند. سرمایه اجتماعی یعنی اطمینان و اعتماد اما متاسفانه توجه نمیکنند. اگر بنده به عنوان یک اقتصاددان بخواهم در شرکتم یک نفر را استخدام کنم و او فوقتخصص از بهترین دانشگاه دنیا داشته باشد اما فرد متعهدی نبوده ودروغگو باشد او را انتخاب نمیکنم اما در واقعیتجامعه ما این موضوعات اهمیتی ندارد.
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
۳- ارجاع کار برق اماکن به شرکت های خاص خارج از صف ارجاع
۴- انتقال مبلغ ۱۷۰ میلیارد تومان پول از بانکی به بانک دیگر (بانک آینده ) و این پول همآنجا بلوکه شده وسازمان حق برداشت ندارد
۵- تخلفات صورت گرفته در تعاونی مسکن .
۶- تخلفات گسترده در انتخابات بازرسان
۷- دادن وام ۳/۵ میلیاردی با بهره ناچیز به چند نفر از اعضای هیئت مدیره
۸- استخدام افراد خاص بدون تجربه وکار آیی لازم ودم انجام تشریفات لازم و بصورت رابطه ای
۹- دادن کارت هدیه به خبرنگاران حاضر در کنفرانس های خبری بدون هیچ دلیل مشخص و عدم ارائه ردیف مربوط به این هزینه ها در تراز ارائه شده
۱۰- عدم شفافیت در میزان دریافتی اعضای هیئت مدیره 11-خرید ساختمان نیمه کاره و بدون سند برای سازملن نظام مهندسی و در یافت بیش از 20 میلیارد تو مان بعنوان حق دلالی و پورسانت و................ در حال حاضر نیز می خواهد با حضور نوچه های خود شنبه بصورت غیر قانونی وارد اتاق خود شود و با دسترسی به سیستمها و استفاده از امضا خود در بانکها کارهای نیمه تمام خود را تمام کند و از حراست وزارت راه و شهر سازی و هیات مدیره سازمان می خواهیم جلوی ورد این شخص را که دیگرپروانه اشتغال ندارد به اتاق ریاست و سالن جلسات بگیرند تا نتواند بیشتر از این به فساد خود ادامه دهد وتمام نوچه ها و کارمندان و میدیران ومعاونین دست آموزش را هر چه سریعتر از سازمان نظام مهندسی استان تهران و نمایندگیها بیرون نمایند
✳️توسط دکتر مظاهریان مطرح شد✳️
✅ تکان دهنده ...
❓❓❓آیا میدانید فقط در استان تهران تناسب میان ظرفیت اشتغال سالانه اعضاء و متراژ واقعی کارهای انجام شده در سال گذشته چه میزان است؟؟؟
t.me/sedayememar
1⃣رشته معماری:
✅ظرفیت اشتغال اعضای حقیقی:
۴۵.۰۰۰.۰۰۰ متربع
✅ظرفیت اشتغال اعضای حقوقی:
حقیقی ۳۲.۰۰۰.۰۰۰ حقوقی
❌شانس دریافت کار:
۸.۸ %
2⃣ رشته عمران
✅ظرفیت اشتغال اعضای حقیقی:
۱۷۴.۰۰۰.۰۰۰ متربع
✅ظرفیت اشتغال اعضای حقوقی:
حقیقی ۶۳.۸۰۰.۰۰۰ حقوقی
❌شانس دریافت کار:
۵.۵%
✳️ تذکر: به نظر می رسد شانس دریافت کار در گروه عمران، تنها به واسطه کارهای تک ناظره به این عدد رسیده است. و چناچه تفکیک نظارت ها مطابق مفاد تبصره ۲ از ماده ۱۲ آیین نامه اجرایی قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان انجام شود شانس فارغ التحصیلان رشته عمران به شدت کاهش می یابد ✳️
t.me/sedayememar
✅ هم اکنون سازمان نظام مهندسی ساختمان در سراسر کشور قریب به ۵۰۰.۰۰۰ نفر عضو دارد... معاون مسکن و ساختمان وزارت راه پیش بینی نمودند با توجه به حجم فارغ التحصیلان رشته های مختلف این مقدار ظرف چند سال آینده به ۱.۰۰۰.۰۰۰ نفر خواهد رسید... ✳️
اراک- رئيس اتاق اصناف استان مرکزي گفت: رکود بازار افزايش آمار ابطال پروانه هاي صنفي را رقم زده و ماليات غيرمتعارف با وجود رکود، از مشکلات عمده اصناف به شمار مي رود
زند همچنين عدم تثبيت قيمت ارز در بازار را موجب تحليل رفتن سرمايه اصناف و در نهايت منجر شدن به ورشکستگي آنان عنوان کرد.