عدم نیاز بازار به ویترینسازی شاخصها در تابلوها/ بورس جزیره بیپولها نیست
به گزارش بورسنیوز، فضای بانکی توانسته سایه ریسک و سرمایهگذاری را از خود دور کند و به سرمایهگذار و سپردهگذار از آیندهای پرسود یا حداقل سود نوید بدهد.
اما فضای بورس کشور در طول حیات خود نتوانسته بخاطر شرایط غیرشفاف اقتصاد کشور عملکرد مناسبی را داشته باشد و بعضا همین فضای بورس نیز تحت تاثیر محیط کسبوکار آلوده و ضدتولیدی قرار گرفته و از ماهیت اصلی خود دور شده است.
مهمترین چالشهای بورس اوراق بهادار به ترتیب به بخشهای بازاربدهی، صنایع مهم و فضای کلان این بازار تقسیمبندی میشوند .
بر پایه این گزارش ، زمانی که اقتصاد آیندهبینی یا پیشبینی پذیری نداشته باشد عملا ریسکپذیری در آن کاهش پیدا میکند بنابراین در چنین فضای سرمایهگذاری خطرناکی به لحاظ ریسکپذیری باید اوراق بدهی را برای سرمایهگذاران ریسکگریز نام برد زیرا بازار پول، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت نمیتوانند پاسخگوی میزان ریسک ممکن را داشته باشند.
چالشهای بورس
ضعف بزرگ اقتصاد ایران عدم تقابل و ارائه راهکار هوشمند در مقابل بحرانهای شبکه پولی، ریسک های بین المللی، نرخ ارز، بحران های سیاسی و ... بوده که همین عوامل به مهمترین تنشهای بازار سرمایه کشور منجر میشود و تاکنون مدیران کلان مالی کشور در مسیر رفع تنشها گام برنداشتهاند تا سرمایهگذاران با خیالی آسوده اقدام به آورده های مالی خود در بازارهای مالی داشته باشند یا از طرفی دیگر مدیریان در ارائه ابزارهای جذب نقدینگی و سرمایه های سرگردان جامعه بسیار ضعیف به دور از انتظار حرکت کرده اند که چنین گام های لرزانی اصلا به نفع اقتصاد کشور تمام نمی شود.
در تمامی این موارد باید برنامههای کلان اقتصادی و برنامههای بازار سرمایه آشکار و روشن باشد و بازار سرمایه آگاهی لازم را نسبت به وقوع ریسکهای پیش رو از ابزارها و نسخههای لازم درمانی این بازار نهایت بهره را ببرد.
ریسکهای تحمیل شده از سوی سیاستگذاران
در گام بعدی بررسی چالشهای بورس، عدم تعیین تکلیف مدیران و نبود استراتژی اقتصادی برای انواع بازههای زمانی باردیگر رخ نمایی میکند.
باید باور کرد که بسیاری از سرمایه گذاران کشور کماکان تکلیفی برای توسعه بازار سرمایه نمیبینند چرا که این بازار آینده ای برای سرمایه گذاران ترسیم نکرده است؛ نهادهای متولی نباید فراموش کنند که سرمایه یک مغز متفکر دارد و اگر متوجه شعار و سیاستزدگی اقتصاد شود هیچگاه وارد فضای سرمایهگذاری نخواهد شد و این را یک دام فرض میکند.
بر همین اساس، شاید مروری بر اتفاقات ناگهانی در سیاستگذاریها چندان بد نباشد و اتفاقاتی همچون بهره مالکانه، نرخ خوراک پتروشیمی، اعطای اعتبار به خودروسازیها و دهها مثال دیگر تنها نمونههایی از توجه سطحی برخی از سیاستگذاران به بازار سرمایه و نقش آن در اقتصاد کشور است.
زمانی که سیاستگذار تنها به فکر بنگاهداری دولتی خود بوده و تنها به فکر سوددهی همین بنگاههاست، آیا علاقهای به حضور شرکتهای دانشبنیان، هایتک و ... دارد؛ طبیعتا بازار سرمایه ما نشاندهنده آن است که این اقتصاد نه بانکپایه است نه بازارپایه! حرکت به سمت بازارپایگی نیازهای خاص خودش را داشته اما باید به اصلاح قوانین و مقررات و افزایش شفافیت نیز اشاره داشت که تاکنون دولت، نهادهای اقتصادی و حتی دستگاه قانونگذاری در کشور نیز در این قضیه گامهای مثبتی برنداشته است.
ریسکهای شبیهسازی شده از اقتصاد در بازار سرمایه
بورس، آیینه تمام نمای اقتصاد است و چه بخواهیم یا نخواهیم بازار سرمایه بخشی از پازل بزرگ اقتصاد ایران است.
یکی از ضعفهای بزرگ بازارسرمایه ویترینسازی تابلوی شاخصهای بورس بوده اما پشت این آمار و ارقام تاکنون مسئولان تمایلی برای اصلاح وضعیت بورس نسبت به عدم تصدیگری دولت، به حاشیه رفتن بخش خصوصی و ورود نهادهای شبهدولتی، نظامی و حاکمیتی نداشته است.
بهدلیل مشخصات خاص بازار سرمایه (مثلا شفافیت بیشتر نسبت به سایر بخشها) میزان مشکلات کاملا مشابه و هماندازه اقتصاد ایران نیست. ارائه برنامه و راهکار زمانبندیشده و انتشار گزارشهای عمومی درباره هر یک از این مشکلات و ریسکها باید در سرلوحه برنامههای سازمان بورس و اوراق بهادار و ارکان بازار سرمایه کشور قرار گیرد. تمام نهادها باید به برنامه خود پایبند باشند و مردم و بهویژه فعالان بازار سرمایه باید بهطور کامل در جریان همه تصمیمات و مصوبات قرار گیرند.
ریسکهای مربوط به ویژگیهای بازار سرمایه
بر پایه این گزارش، باید به این موضوع اشاره داشت که بازارسرمایه یا بورس کشور ذاتا به غیر از چالشهای کلان بیرونی، دارای چالشهای درونی و خاص خود مانند حد نوسان، عدم توسعهیافتگی زیرساختها، کمبود ابزارها و نهادها، گردش پایین معاملات و... بوده که برطرف ساختن مشکلات ذکر شده بدون همفکری تمامی مشارکتکنندگان بازار ممکن نیست و البته آگاهی و مشارکت حق طبیعی افرادی است که از تصمیمات ما متاثر میشوند.
بهرغم همه مشکلات گفتهشده، بازار سرمایه از شفافترین بخشهای اقتصادی است که تعداد بسیار زیادی از مدیران تحصیلکرده را در خود جای داده و این بهمعنای وجود ظرفیتی بینظیر برای توسعه است. هرکدام از چهار دسته چالش و ریسکی که در بالا مطرح شد، در توسعه یا عدمتوسعه بازار سرمایه نقش خواهد داشت و حل مسائل باید در بستری شفاف و با مشارکت نهادها صورت پذیرد. البته که تحلیل و بررسی هرکدام از موضوعات نیاز به تحقیق و بحث دارد. کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران آمادگی دارد تا برای بررسی این چالشها و مسائل در کنار سیاستگذاران ارشد اقتصادی قرار گیرد و با استفاده از ظرفیت کارشناسی دهها نهاد عضو خود به توسعه بازار سرمایه کمک کند. پیشاپیش از حسن توجه شما سپاسگزارم و امیدوارم در کنار هم بتوانیم به ارتقای بازار سرمایه کشور و افزایش نقش آن در توسعه اقتصادی کمک کنیم.
فردین آقابزرگی مدیر عامل شرکت کارگزاری بانک دی با اشاره به چالشهای پیشروی بورس کشور اظهارکرد: بورس درصدد تقویت و توسعه بازار بوده اما بدون نیاز به حمایت ارکانهای اساسی اقتصادی مانند دولت این توسعه معنای جدی به خود نخواهد گرفت.
وی ادامه داد: در شرایطی که پیشبینی رشد اقتصادی کشور به 7درصد رسیده این انتظار از دولت وجود دارد که با تسهیل نحوه ورود سرمایهگذار به بازارسرمایه باید شرایط برای تحقق رشد اقتصادی کشور رقم بزند اما عملا نهادهای سیاستگذاری علیه رونق اقتصادی عمل میکنند.
به گفته آقابزرگی در شرایط فعلی برخی موارد سبب ایجاد سوال و یا گلایه فعالان بازار شده و از این رو لازم است به اطلاع متولیان بازار سرمایه برسد، هرچند وی معتقد است که این افراد به خوبی به این کاستی ها واقف هستند.