تولید در همه بخشها تحت تاثیر عدم آرامش در بازار قرار گرفته است. اجرای هر نوع اقدام حمایتی از تولید نیاز به بازگشت آرامش به بازارهاست. در کالاهای صادرات محور نیاز حمایت در زمینههای مختلف از جمله معافیتهای گمرکی و مالیاتی دیده میشود. جهش قیمت ارز نیاز به نقدینگی واحدها را دوبرابر کرده است. اگر یک فعال اقتصادی بخواهد در سطح گذشته فعالیت کند، و اگر در گذشته با 100 واحد هزینه 100 واحد کالا وارد میکرد، اکنون به 200 واحد هزینه برای انجام همان سطح از فعالیت اقتصادی نیاز دارد. پول قیمت دارد و ارزش کنونی انواع پول در ایران توجیه فعالیت اقتصادی در کشور را خدشه دار کرده است. از سوی دیگر مشکلات مربوط به مالیات، فرایند کار با گمرک و بیمهها بر رضایتمندی کارکنان، سطح درآمدها و بهره وری بنگاهها اثر منفی برجای گذاشته است. قدرت خرید کارکنان بنگاههای اقتصادی نصف شده در حالیکه نیاز بنگاهها به نقدینگی نیز افزایش یافته است.
متاسفانه دولت در مقاطع مختلف مسیر افراط و تفریط را در پیش گرفته است. عدم آرامشی که اکنون در بازار میبینیم ناشی از شیوه مدیریت دولت بر این بازار است. دولت زمانی تلاش میکرد همه چیز را کنترل کند و یک زمان تصمیم گرفت که نرخ را رها کند. معتقدم که دولت در زمینه مدیریت بازار ارز فعالانه عمل نکرده است واین عدم فعالیت به اعتماد مردم لطمه زده است. با این وجود هیچ وقت برای اصلاح دیر نیست و نباید فراموش کرد که هر روزی که از انجام یک اقدام موثر بگذرد، آثار تخریبی بیشتر میشود.