دامی برای سهامدار یا دارویی برای بازار؛ مساله این است

به گزارش بورس نیوز، بورس تهران امروز هم جامه سرخ به تن کرد و معشوق نیامد! تداوم منفی های این بازار شائبه ریزش دستوری بورس را تقویت کرده و آن دست پنهانی را که خیلی ها از آن سخن می گویند، برای سهامدار ترسناک تر می کند. اهالی ملاصدرا اما انگار به در و دیوار می زنند تا کاری کنند و برای اینکه کاری کرده باشند هم، هر نسخه ای که توسط هرکسی تجویز شود، به حلق این بازار می ریزند! داروی این بار، حذف دامنه نوسان است! آمپول بزرگی که هنوز به کالبد بی جان این بازار تزریق نشده، اشک سهامداران خرد را درآورده! در این میان بعضی مدیران حقوقی هم سخنرانی می کنند و از مزایای حذف دامنه نوسان و مقایسه بورس ما با بورس های جهانی می گویند. فقط ای کاش دام جدیدی برای سهامداران خردی که سال قبل وارد این بازار شدند و تا کنون جز زیان، چیزی نچشیده اند، پهن نشده باشد.

پرداخت بدهی مربی از جیب عالیجناب بورس

تیم فوتبال سرخپوش پایتخت انگار پارسال، برای پرداخت دستمزد نجومی مربی خارجی اش دست به دامان عالیجناب بورس شده و مبلغی قرص کرده؛ حالا عالیجناب حکم توقیف ۳ دانگ از ساختمان باشگاه این تیم را گرفته و حالا کل کل بین وکلای عالیجناب و تیم سرخپوش درگرفته و فوتبالی های عزیز هم پیغام داده اند به ما چه، به جای گرفتن حکم توقیف ساختمان این تیم، بروید یقه فدراسیون را بگیرید! نتیجه هم هنوز قطعی نشده. ما هم البته یک پیشنهاد داریم؛ ساختمان شان را نگیرید؛ به جایش یکی از مدیران عالیجناب را بفرستید مدیر مسوول تیم سرخپوش شود، به هر حال تحمیل مدیران بورسی به فوتبال در کشور ما، آخرین مد روز محسوب می شود.

قفسه های گند گرفته این فروشگاه بورسی 

شما یادتان نیست؛ اما در روزگاران قدیم یک فروشگاه زنجیره ای در فرابورس بود که ناگهان نمادش متوقف شد و دیگر بازگشایی نشد که نشد! اما دوستان در فرابورس به رسم احترام یک تابلوی نارنجی به نام این بزرگوار کرده اند که اگر لازم شد پز بورسی بودنش را جایی بدهند، بتوانند. اوضاع صورت های مالی این فروشگاه آنقدر خراب بوده که هر چه ابهام بوده پیشش لُنگ انداخته. هر از چند گاهی، مالیچی های این فروشگاه مرحمت کرده و یک گوشه را شفاف می کنند‌‌. مثلا اعلام کرده اند یک امید خان در شرکت شان حسابدار بوده و ۸۶ میلیارد ریال ناقابل از حساب شرکت برده و شکایت این دوستان هم فعلا به جایی نرسیده! منتظر شفاف سازی های عجیب تر این فروشگاه باشید!

آخرین ورژن خودنمایی 

و آخرین ورژن خودنمایی در قرن جدید هم مراسم "منت گذاری" آقاها و آقازاده هاست! آقایان نوبتی جلوی دوربین قرار می گیرند و اعلام می کنند اگر ما نبودیم... ما که شک نداریم اگر خیلی از این آقاها و آقازاده ها نبودند، امروز حال و روزمان دگرگون بود! خودشان اما گویا خریدشان را از رهگذران می کنند. مثلا بزرگواری فرموده من نبودم "قحطی" ایران را می گرفت و بعد هم به موجودی حساب ۶۳۸ هزار تومنی دخترشان استناد کرده اند و دخترک هم گریه کرده که چرا آبروی مرا بردی و به همه گفتی چقدر ما بی پولیم؛ بعد از پشت پرده، دوستان شان نعره زده اند که ای بابا، ما فقط در یک فقره پروژه پردیسان قم، ۵۰۰ میلیارد تومان به کارت پسرت زدیم! چه می گویی...‌ خلاصه که قدر دلسوزان را بدانید.