۳ علت اصلی عقبگرد مجدد بازار سرمایه
بورس نیوز:
افت بازار سرمایه در ۲ روز اخیر و سقوط مجدد به کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی، موجب انتقاد فعالان بازار سرمایه و اظهار نارضایتی از عملکرد دولت در قبال این بازار شده است.
فردین آقابزرگی مدیرعامل شرکت سبدگردان نیکان در گفتگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: بخش عمده ای از صحبت هایی که در ابتدای دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته صورت گرفت، غیر کارشناسی و بدون تسلط کامل بر ابعاد و زوایای امکان پذیر برای اجرایی کردن آن صحبت ها بود.
وی افزود: البته باید در نظر داشت که از ابتدای سال جاری تا پایان اردیبهشت ماه، با همین دولت، شاخص کل بورس بازدهی حدود ۱۹ درصدی داشته و بازده شاخص کل هم وزن هم ۲۸.۸ درصد بوده است. حال باید دید چه اتفاقی افتاده که در شرایطی که فضای اقتصادی، جنگ روسیه و اوکراین، سیاست های دولت حاضر، کسری بودجه، افزایش هزینه های جاری دولت و... ثابت بوده، اما بازار به صورت هیجانی و غیر منطقی پوزیشن فروش به خود گرفته است. به نظر میرسد این شرایط چند علت اصلی داشته است:
۱.تغییر نرخ بهره به صورت از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده؛ با محوریت بانک مرکزی یا مسئولان اقتصادی نرخ بهره بین بانکی از کانال ۱۹ درصد به حدود ۲۱ درصد افزایش یافته است.
۲. انتشار اوراق بدهی؛ همچون سال گذشته در خرداد ماه ۱۰ هزار میلیارد تومان انتشار اوراق صورت گرفته که گریبانگیر نهادهای مالی و شرکت های سرمایه گذاری که مستقیماً زیر نظر دولت هستند و ناچار به خرید اوراق و خروج نقدینگی از این بازار بوده اند، شده است.
۳.تغییر رویه عرضه های اولیه؛ تا قبل از این در فرآیند عرضه اولیه، به کدهای اشخاص حقیقی سهم تخصیص پیدا می کرد(ولو به مقدار کم)، اما با تغییر روش عرضه اولیه و تخصیص عرضه های اولیه به اشخاص واجد شرایط(صندوق های سرمایه گذاری)، سهامداران خرد حقیقی از دلخوشی اندک به بازدهی عرضه اولیه ها نیز محروم شدند. ضمن اینکه فراموش شد بسیاری از کدهای prx در شرکت های سبدگردان در راستای ترغیب مردم به سرمایه گذاری غیر مستقیم و از طریق شرکت های سبدگردان صادر شده است.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به مقایسه آثار تورم و روند تغییرات شاخص بورس های مهم و کامادیتی طی ۳ سال گذشته اظهار کرد: شاخص کل بورس ما از ابتدای سال جاری تاکنون حدود ۹.۵ درصد بازدهی به همراه داشته و شاخص کل هم وزن هم بازدهی تقریباً ۱۹ درصدی به همراه داشته است. حال آنکه سال گذشته شاخص کل بورس در ۱۲ ماه فقط ۴.۵ درصد بازدهی داشته و شاخص کل هم وزن هم در سال۱۴۰۰ بازدهی منفی ۲۰ درصدی داشته است! اگر هم بازار سرمایه ما با بورس های خارجی مقایسه شود باید گفت بورس های خارجی به استثنای بورس های روسیه و ترکیه(که به سبب تورم و افت ارزش پول ملی رشد داشته)، بازدهی منفی داشته اند.
این کارشناس بازار سرمایه در پیشبینی وضعیت این بازار تا پایان سال جاری عنوان کرد: معتقدم روند فرسایشی بازار سرمایه خیلی طول نخواهد کشید و تا پایان سال جاری سقف قبلی شاخص کل بورس شکسته شده و آثار تورم را در بازار سرمایه مشاهده خواهیم کرد.
توصیه ای به سهامداران
آقا بزرگی در توصیه به سرمایهگذارانی که تاکنون در این بازار مانده اند و در دو سال اخیر به سبب وضعیت بازار سرمایه متحمل ضرر و زیان شدهاند گفت: قطعاً یکی از بازار هایی که متناسب با تورم، ارزش دارایی سرمایه گذاران را حفظ خواهد کرد، بازار سرمایه خواهد بود. رفتار هیجانی در بازار سرمایه ناشی از مدیریت شاخصی است که هر از گاهی توسط مسئولان و متولیان بازار سرمایه صورت می گیرد. حساسیت های نابجا روی کنترل شاخص کل برای پیشگیری از وقوع مسائلی همچون سال ۹۹ و اعتراضات پس از آن، بازار سرمایه ما را به سمتی برده که بخشی از سهامداران خرد که ۲ سال قبل وارد این بازار شده بودند، به تدریج در حال خروج از این بازار هستند. دلیل افت حجم معاملات صرفاً به خاطر گذر از خط قرمزی(حفظ شاخص) است که باعث شده به تدریج از ارزش ذاتی شرکتها هم عبور کنیم و به نقطهای برسیم که اغلب شرکت اغلب سهم ها کمتر از ارزش ذاتی معامله می شوند. اما خروج پول حقیقی ها معیار مناسبی برای اندازه گیری و توصیف بازار سرمایه نیست. این رفتار هیجانی بوده و دنباله همان هیجانی است که در تیرماه ۹۹ منجر به ورود نقدینگی به بازار سرمایه شد. در آن مقطع برخی تحلیلگران و کارشناسان بازار سرمایه ادعا داشتند به سبب ورود جریان نقدینگی به بازار سرمایه این بازار ارزنده است؛ حال آنکه این طور نبود! حالا هم خروج نقدینگی از بازار سرمایه به معنای عدم ارزندگی سهام نیست و نباید اینطور تحلیل کرد که خروج نقدینگی از بازار سرمایه به معنای عدم ارزندگی سهم ها است. بازار سرمایه ما پتانسیل رشد دارد و جدول زیر به صورت مشهود و مستند به آمار و ارقام، گواه این ادعا است.
پایان مطلب
جناب آقا بزرگی در تحلیل خود نقش منفی افزایش نرخ خوراک و مالیات بر صادرات را نادیده میگیرند در حالیکه این دو عامل بسیار تاثیر گذار بوده و دولت و نظام هدفمند از این دو راه همراه افزایش سایر اقلام خوراکی و خدا می داند چه افزایش های دیگری که قابل تحلیل است عملا اندوخته ملت را نشانه گرفته است.
این دولت هدفمند گرد آوری اندوخته مردم به نفع خودی های نه رانت خوار بلکه مفت سوار را نشانه گرفته است. جناب آقا بزرگی چگونه این فکت ها را ذکر نمی کند؟