آیا جنگ غزه، روند میان مدت بازار را تعیین می کند؟
بورس نیوز:
علی رغم آنکه در روز جمعه شاهد اعلام مواضع ملایم سید حسن نصرالله نسبت به پیش بینیهای بدبینانه برخی فعالان سیاسی بودیم، متاسفانه همچنان نمیتوان شرایط کنونی را شرایطی مطلوب و بدون تبعات جانبی در نظر گرفت.
به طور کلی نخستین اصل سرمایه گذاری در هر کشوری، ثبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی میباشد. همانگونه که شاهد خروج سرمایه بسیاری از شهروندان روسیه و اوکراین از کشورهایشان پس از شروع جنگ این دو کشور بودیم، هر گونه نااطمینانی در شرایط سیاسی و امنیتی در کشور ما نیز منجر به میل سرمایهها به سمت دلار، طلا و حتی خرید املاک در خارج از کشور خواهد شد.
بر خلاف اعتقاد برخی از سرمایه گذاران و سهامداران این روزهای بورس (لازم به ذکر است نگارنده نیز از سهامداران این روزهای بازار سرمایه میباشد)، مبنی بر عدم تاثیر جنگ غزه بر شرایط اقتصادی، سیاسی، به نظر میرسد جنگ کنونی، تبعاتی منفی نامطلوبی را به همراه خواهد داشت.
بیایید سه سناریوی احتمالی را برای ادامه شرایط فعلی در نظر بگیریم:
۱- پایان جنگ حماس و اسرائیل در کوتاه مدت:
احتمالا یکی از بهترین سناریوهای ممکن در خصوص آینده اقتصاد و بازار سرمایه کشور، آتش بس و اتمام جنگ در روزهای آتی میباشد. علی رغم آنکه به نظر میرسد، ارتش اسرائیل با توجه به پیشرفتهای حاصله در عملیات زمینی در غزه، قصدی برای اتمام جنگ در روزهای آینده ندارد، با این وجود، با توجه به مواضع بسیار ملایم و منفعلانه ایران در روزهای اخیر، میتوان تبعات کمی را برای کشور ایران متصور بود.
با این حال پس از اعلام مستقیم ایران و حتی سید حسن نصرالله (در نطق روز جمعه)، مبنی بر حمایت کامل ایران از حماس، حزب الله و گروههای مقاومت در کشورهای عراق و سوریه، ساده لوحانه است که فکر کنیم، شاهد تحریمهای جدید و شدیدی از سوی آمریکا (مجلس نمایندگان، دولت) و کشورهای اروپایی، در روزها و ماههای آتی نخواهیم بود.
شاید بسیاری از این کشورها، هزینههای حیات گروههای مقاومت در منطقه و حتی هزینههای ادامه درگیریهای نظامی غزه را وابسته به اقتصاد ایران میدانند چرا که نه فلسطین اقتصادی دارد، نه لبنان از پس مشکلات اقتصادی خود بر میآید و نه یمن و سوریه پولی برای هزینه کردن در این نوع جنگها دارند.
بر اساس مقالات منتشره در رسانههای آمریکایی، از دید کشورهای غربی، جلوگیری از تامین مخارج و هزینههای درگیریهای کنونی حماس، منوط به تحریمهای همه جانبه و سخت گیرانهتر علیه ایران میباشد؛ بنابراین حتی در بهترین حالت و در صورت پایان درگیریها در کوتاه مدت، میبایست در انتظار افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی بر کشور عزیزمان باشیم.
شاید تصویب برنامه تشدید تحریمهای نفتی ایران با رای بالا در مجلس نمایندگان آمریکا در روز گذشته، اولین نشانهها و تبعات این نبرد نابرابر میباشد.
۲-ادامه درگیریها و جنگی طولانی مدت در غزه:
علی رغم آنکه طولانی شدن جنگ غزه میتواند تا حدود زیادی از حساسیتهای اقتصادی و سیاسی کشور نسبت به اخبار جنگ بکاهد با این وجود، اینکه فرض کنیم در طولانی مدت دولتمردان و مسئولان ایران، همچنان بر مواضع منفعلانه و سکوتهای سیاست مدارانه خود استوار خواهند ماند، فرضی ساده اندیشانه میباشد.
همچنین همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، طولانیتر شدن جنگ غزه، با احتمال زیاد به افزایش فشارهای اقتصادی و تحریمهای شدیدتر برای ایران و تحدید هزینههای گروه حماس منجر خواهد شد.
لازم به ذکر است با توجه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مناظرات و سخنرانی کاندیداهای اصلی، طولانیتر شدن احتمالی جنگ، منجر به اظهارنظرهای تند و اعلام مواضع سختگیرانه بر علیه ایران خواهد شد که این موضوع میتواند منجر به نوسانات بازارهای مالی در کشور گردد؛ بنابراین طولانی شدن روند جنگ غزه نیز میتواند علاوه بر افزایش احتمالی مداخلات نظامی حزب الله و ایران، منجر به افزایش چشمگیر تحریمها و وخیمتر شدن شرایط اقتصاد گردد.
۳-مداخله نظامی ایران:
بی شک، بدترین سناریوی ممکن برای بازارهای مالی ایران و شرایط وخیم اجتماعی و اقتصادی کشور، ورود و مداخله ایران در جنگ غزه میباشد. تلاطمات گسترده در بازار ارز، رکود در صنایع مختلف، احتمال حملات نظامی به زیر ساختهای حیاتی کشور نظیر میادین گازی و پالایشگاههای نفتی و ...، تنها بخشی از تبعات سنگین این سناریو میباشد.
فارغ از قدرت بالای نظامی کشور عزیزمان ایران و خسارتهای جبران ناپذیر اسرائیل در صورت مداخله ایران در جنگ غزه، نمیتوان از تبعات سنگین و لطمات گسترده جنگ بر پیکرهی نیمه جان اقتصاد کشورمان به سادگی گذشت.
فعالین بازار سرمایه نباید انتظار داشته باشند با طرحهای آبکی و غیر کارشناسی خرید در نمادهای خودرو، خساپا و نمادهای شاخص ساز توسط متولیان بازار سرمایه و یا محدویت سفارشات فروش بازارگردانان، میتوان مانع افت و ریزش سنگین قیمت سهام در صورت مداخله نظامی ایران در جنگ غزه شد؛ بنابراین همانگونه که عنوان شد، درگیری نظامی ایران و یا حتی گروههای تحت حمایت ایران در نوار غزه، تبعات بی بازگشتی برای اقتصاد ضعیف ما خواهد داشت. حتی بر خلاف تصور برخی از فعالین بازار سرمایه، افزایش نرخهای احتمالی ارز ناشی از چالشهای سیاسی و نظامی هم نمیتواند نقش ترس و نااطمینانیهای بازار سرمایه را از بین ببرد و احتمالا مسیر افزایش نرخ دلار و بازار سرمایه از جایی به بعد، جدا خواهد شد.
شرایط نامطلوب اقتصاد جهانی به ویژه چین، کاهش قیمتهای جهانی نفت، محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی، وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و کاهش چشمگیر قدرت مصرف کنندگان، گزارشات ضعیف شرکتهای تولید کننده فعال در بازار سرمایه، افزایش اخبار ناخوشایند و هر گونه تنشهای احتمالی ایران در جنگ غزه، افزایش تحریمهای بین المللی و ...، تنها برخی از عوامل تاثیر گذار نامطلوب بر روند روزها و ماههای آتی بازار سرمایه میباشد.
متاسفانه برخلاف تعداد زیادی از عوامل تاثیرگذار احتمالی بر ادامه رکود و افت بازار سرمایه در ماههای آتی، شاخصهای تاثیر گذار پر قدرتی جز احتمال بالای تورم به دلیل کسری بودجه و مشکلات اقتصادی، نمیتوان نام برد که کفه ترازو را به سمت رشد و روند مثبت بازار سرمایه کشور، سنگین نماید.
در انتها، ضمن محکوم نمودن اقدامات اسرائیل و امید به اتمام زود هنگام نبرد غزه، فعالین بازار سرمایه و فضای اقتصادی کشور میبایست امیدوار باشند فرجام جنگ ظالمانه اسرائیل علیه حماس و فلسطین، با کمترین تبعات برای فضای اقتصادی و امنیتی کشور همراه باشد.
شما چه تحلیلی از شرایط بازار سرمایه در مقطع کنونی و تاثیرات جنگ غزه بر آینده این بازار دارید؟